فاطمه و تربیت فرزندان شایسته
فرزند امانت الهی میباشد که خدای سبحان در اختیار پدر و مادر قرار داده است. از پدر و مادر خواسته تا در تربیت صحیح فرزندان خویش کوشا باشند، و راه تربیت را هم به انسان آموخته است. بنابراین فراگیری اصول و روشهای صحیح تربیت، و بکار بستن آنها موفقّیت بزرگی است که نصیب یک خانواده میشود همانطور که سهلانگاری در مسائل تربیتی فرزند، مسؤولیت سنگینی در پی دارد. اگر ما راه و روش صحیح تربیت را فرانگیریم، در پیشگاه خدای سبحان مسؤول خواهیم بود.
تربیت فرزندانی فرزانه و شایسته چون حسن و حسین و زینب و کلثوم (سلام الله علیهم) موفقیت بزرگی بود که نصیب فاطمه و علی (سلام الله علیهما) شد.
زیرا همانطور که علی و فاطمه و زندگی پربارشان برای همهی مسلمانان الگو و اُسوه است، فرزندان آنان نیز از هر جهت نمونه و الگو هستند.
البته بررسی زندگی و فضایل فرزندان زهرا (سلام الله علیهم) نوشتار مستقل و جداگانهای میطلبد، اما به خاطر اهمیّت موضوع تنها اشارهای به برخی مناقب تربیتیافتگان دامن پربرکت فاطمه (سلام الله علیها) میکنیم.
پسران فاطمه
اما دو فرزند پسر، یعنی گلهای باغ رسالت و امامت هر دو معصوم و امام و پیشوای جامعهی اسلامی، و هر دو مدافع حق در شرایط گوناگون زمان تا پای جان، و در نهایت هر دو شهید راه حق و حقیقت میباشند. عظمت فرزندان فاطمه (س) را باید از زبان و بیان وحی شنید: رسولالله (ص) فرمود: حسن و حسین شاخههای گُلِ مَن هستند: «اِنَّهما ریحانتی من الدنیّا یعنی الحسن و الحسین ».
و نیز دربارهی مقام و منزلت آنان میفرماید: اینان سرآمد و سرور همهی جوانان بهشت هستند: «الحسن و الحسین سیّدا شباب اَهْلِ الجنة ».
و رسولاللّه (ص) در حق محور بودن آنان میفرماید: که محبّت آنان محبّت به حق و موجب تقرب به خدا و عداوت و دشمنی با آنان عداوت حقّ، میباشد: «مَنْ احب الحسن و الحسین فقد احبّنی و مَنْ ابغضهما فقدا بغضنی ».و «مَنْ أحَبَّ هذین و اَباهُما و اُمّهما کان معی فی درجتی یوم القیمه ».
و نیز میفرماید: اینان برگزیدگان خدا هستند و به همین ملاک شایستگی، آنان امام و پیشوای جامعه و خلیفه و جانشین رسولاللّه (ص) هستند:«الحسن و الحسین صفوة الله»؛ «الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا ». و…
دختران فاطمه
اما دو دختر فاطمه (س) یعنی زینب کبری که ملقّب به عقیلهی بنیهاشم و زینب صغری یعنی امکلثوم میباشند. هر دو مؤمن و متعهّد و هر دو اسلامشناس و آگاه به قرآن و مفسّر قرآن و مدافع قرآن و حق در تمام شرایط زندگی و هر دو حاظر در صحنههای گوناگون اجتماعی و سیاسی جامعه بودهاند؛ عظمت و بزرگواری و شجاعت و شهامت این دو کریمه اهلبیت را از حماسهای که با شهیدان کربلا و سیّد و سالار شهیدان حسین بن علی (علیهمالسلام) آفریدند میتوان فهمید، همانان که انقلاب ستمسوز عاشورا را پدید آوردند و پیامرسان خون شهیدان تاریخ شدند.
دو چهرهی تابناک که در شرایط نظام جهنّمی بنوامیه به همراه برادران و یاران خود به یاری حق شتافتند و فرهنگ اصیل اسلام را در جامعه احیا کردند و با تحمّل داغهای جانسوز برادران و فرزندان و یاران خویش، و با پرستاری از یادگران و یتیمان شهدا و با تحمّل مصایب دلخراش و انواع شکنجهها، در زیر غل و زنجیر دشمن فریاد حق برآوردند آنان که با تحمّل سفر کربلا تا شام و مدینه، چنان عظمتی آفریدند که تاریخ نظیر آن را سراغ ندارد. همانان که با قامتی استوار همانند کوهی سترگ در مقابل ظلم و ستم بنیامیه ایستادند و با سخنان روشنگر خویش، پردهی نفاق از چهرهی ننگین آنان کنار زده و کفر آنان را آشکار کردند و چنان ستمگران و نابکاران اموی را رسوا نمودند که ننگ رسوایی آنان تا قیامت در گوش جهانیان طنینانداز است. آنان که مجلس فتح و پیروزی مزدور اموی «عبیدالله» را در کوفه به مجلس ذلت و شکست و ننگ تبدیل کردند و در مجلس فتح و بزم یزید پلید، چنان انقلابی بپا کردند که یزید و یزیدیان را در کاخ سبز خود، به خاک ذلت نشاند.
آنان که درس استواری، پایداری، صبر و تحمّل مصیبت در راه خدا را به همگان آموختند و آن همه مصیبت جانسوز را تحمل کردند و چون همهی آن مصایب را در راه خدا و دوست میدیدند، خم به ابرو نیاوردند، تا آنجا که وقتی از زینب (سلام الله علیها) پرسیدند این سفر بر شما چگونه گذشت! فرمود: ما جز زیبایی چیز دیگری ندیدیم! «ما رأیتُ الّا جمیلاً ».
آری این است روح بزرگ و روحیّهی شکستناپذیر فرزندان فاطمه، و اینانند تربیت شدگان دامن مطهّر فاطمه که از سینه فاطمه شیر نوشیدند. همان فاطمه که همواره در مقابل ظلم و نامردمیها و حقکشیها قد علم کرده بود.
جامعه خواهد بود. و این مهم نه تنها در زندگی و سیره فاطمه (سلام الله علیها) به چشم میخورد، بلکه در سیره انبیا و ائمه (علیهمالسلام) به عنوان محور و اساس خانواده مورد توجه میباشد.
فاطمه سلام الله علیها الگوی زندگی - حبیب الله احمدی
اشتباه در زندگی
علی(علیه السلام) می فرماید:
لا تُشْغِلْ قَلْبَکَ الْهَمَّ عَلَی مافاتَ فَیُشْغِلَکَ عَنِ الإِستِعْدادِ بِما هُوَ آت(1)
ترجمه
قلب خود را به اندوه برای گذشته مشغول نکن که از آمادگی ها برای آینده درمانی.
شرح کوتاه
کمتر کسی پیدا می شود که اشتباهاتی در زندگی مرتکب نشود و فرصت هایی را از دست نداده باشد، در این جا مردم دو دسته می شوند; عده ای دائماً وقت خود را با افسوس خوردن به گذشته تلف می کنند و باقیمانده انرژی های خود را در این راه از دست می دهند; ولی عده دیگری گذشته را تمام شده تلقی کرده به دست فراموشی می سپارند و تنها از آن درس های عبرتی برای ساختن آینده می آموزند و تمام قدرت و نیروی خود را متوجه سازندگی امروز و فردا می کنند. مسلّماً پیروزی از آن این دسته است همان طوری که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در حدیث بالا بیان فرموده است.
1. نقل از غررالحکم، صفحه 289.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
بيرون آمدن دست هاى زهرا(س) از كفن
پس از آنكه امام على(ع) بدن زهرا(س) را كفن كرد، وقتى خواست بندهاى كفن را ببندد، فرزندان خود را صدا زد و فرمود: حسن و حسين(ع) فريادزنان مادر را صدا می زدند، و می گفتند: وقتى كه به حضور جدمان رسيدى، سلام ما را به او برسان وبگو: بعد از تو در دنيا يتيم مانديم. آه! آه! چگونه شعلهٔ غم دل از فراق پيامبر(ص) و مادرمان خاموش گردد؟!
اميرمؤمنان(علیه السلام) می فرمايد: من خدا را گواه می گيرم كه فاطمه(س) نالهٔ جانكاه كشيد و دستهاى خود را باز كرد و فرزندانش را مدتى به سينه اش چسبانيد.
ناگاه شنيدم هاتفى در آسمان ندا داد: «يَا أَبَا الْحَسَنِ! ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَات…؛ اى على(علیه السلام)! حسنين(ع) را از روى سينهٔ مادرشان بردار. سوگند به خداوند كه فرشتگان آسمان را به گريه انداختند.
: بيت الاحزان، ص 154
نیش و کنایه
مرحوم آقاشیخ رجبعلی خیاط باعده ای به کربلا مشرف شدند. درمیان آنها یک زن وشوهری بودند.
یک روزکه پس اززیارت ازحرم آمدند، این زن وشوهر بافاصله ی زیادی جلوی شیخ حرکت میکردند، درمیان راه بینشان صحبتی درگرفت و زن نیش وکنایه ای به شوهر زد واو را آزار داد.
هنگامی که به اقامتگاه برگشتند، شیخ به همه زیارت قبول گفت ولی به زن که رسید فرمود: تو که هیچ! همه را ریختی زمین وازبین بردی!
خانم میگوید:ای آقا! چطور؟!چرا؟! من این همه راه آمدم کربلاء!
شیخ فرمود: از حرم که بیرون آمدی به شوهرت حرف آزار دهنده ای زدی و رنجش دادی! همه ی نور و فیوضاتی که بدست آورده بودی را ازبین بردی!
تمثیل قرآنی
یک دانه برای اینکه تبدیل به درخت بشه و میوه بده احتیاج به اب و خاک و نور داره و بعدش قدرتی که جوانه اش خاک را کنار بزند و سر از خاک برآرد به سوی آسمان اما اگر قدرت مقابله با خاک را نداشته باشه و سختی از خاک بیرون آمدن و بعدش تحمل گرما و سرما را نداشته باشه از بین میره.پس گرما و سرما و بیرون امدن از خاک سختیهای اوست و ازمایشات او تا شکوفا گردد.
انسان هم برای اینکه شکوفا گردد باید از مراحل مختلف با وجود سختیهای بین راه عبور کنه و به رشد و تعالی برسه برای همین خداوند میفرماید:
( وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ ﴿۱۵۵﴾بقره)