نقش امام خميني در احياي تفكر ديني متأثر از عاشورا
«رهبر عاليقدرمان امام خميني عاشوراي ما را زنده كرد و حسين بن علي (ع) را از آن زواياي تاريك كه گرد و غبار رفتار ناهنجارمان در طول قرون، چهره تابناكش را پشت ابرهاي تيره مخفي كرده بود، وارد صحنه كرد. »
«در روزگاري كه ميرفت تا در زير چكمه استعمار، مكتب رهايي بخش اسلام محو و نابود گردد و در زماني كه خفقان و شكنجه به حد نهايت خود رسيده بود و بهترين فرزندان اين امت را به كام مرگ فرومي برد، آري، امام بود كه چون حسين (ع)، پردههاي اوهام را بريد و ظلمات جهالت و بيداگري را زدود و چهره ي زيباي حق را آشكار كرد. او با نيروي يزداني و با دست خدايي خويش، قدرت بيداد و ستم را شكست. او حسيني بود كه در صحنه كربلا، آرايش عشق كرد و عاشورا را به ملايك عرضه داشت. مردي كه چون كوه، دامن بر كمر زد و چون مراد و آموزگارش حسين (ع) گردن تسليم در برابر بيدادگران فرود نياورد و به حسينيان زيادي درس فداكاري داد. دانش آموزي كه در جبهههاي نبرد حق با باطل و به هنگام شهادت، نام حسين را برزبان ميآورد، آخرين كلامش حسين بود نه پدر يا مادر؛ چه آنكه شاگرد مكتب حسين (ع) بود. آخرين پيامش امام و لزوم حمايت
از او بود. براستي امام چه كرده بود؟ امام خميني (ره) اول كسي بود كه نخست تعاليم اسلام را در وجود خويش پياده كرد و سپس آن را به ديگران آموخت. اگر ميگفت «انا لله و انا اليه راجعون» خود اعتقاد داشت كه از خداست. او خدا را با چشم دل ديده بود، همچنانكه حسين (ع) خدا را ديده بود. او خدا را با قلب شهود كرده بود. او كسي بود كه به پيروي از مولايش علي (ع) و فرزندش حسين (ع) روزها همچون شير، عليه هر چه ظلم و بيداد است ميغريد و شبها در محراب عبادت از شدت زاري بيهوش ميشد. امام، نهضت را چون امام حسين (ع) ميدان به ميدان جلو ميبرد. جوان ما، چشمانش را از دست ميداد، اما ميگفت: «شكر خدايي را كه اين منت بر من نهاد تا چشمانم را در راه خميني از دست بدهم. » و يا با از دست دادن پاهايش ميگفت: «كاش پاي ديگري داشتم و آن را در راه او از دست ميدادم» چه آنكه او، حسين (ع) را در چهره ي امام ديده بود.
به كلامي از شهيد والا مقام استاد مرتضي مطهري درباره امام خميني (ره) اشاره ميكنيم: ناگهان صاعقه اي رعد آسا بر آسمان كفر و جهالت زده شد و ريشههاي ظلم و فساد را سوزاند و شب تاريك مستضعفين سراسر جهان را، چون روز روشن كرد، و از اين ميان فرزندي شايسته از تبار حسينيان، يعني بت شكن، ظهور كرد و با قيام خود چنان لرزه اي بر اندام فرعونيان تاريخ انداخت كه هيچ طاغوتي را ياراي مقابله با او نماند. آنگاه ندا سر داد كه: «اي جوانان عزيزي كه چشم اميدم به شماست، با يك دست قرآن و با دست ديگر سلاح برگيريد و آنچنان از حيثيت و شرف خود دفاع كنيد كه قدرت هر گونه تفكر را از آنان سلب كنيد… »
روزه خواری ممنوع
یکی از هنجار شکنی های دینی که در ایام ماه مبارک رمضان در کوچه و خیابان های شهر خودنمایی میکند، روزه خواری است، بعضی افراد به خاطر عدم آشنایی و معرفت به جایگاه و ارزش ماه مبارک رمضان به راحتی به خود اجازه هنجار شکنی داده و از امتثال این فرمان الهی سر باز میزنند. خطا و گناه این دسته افراد تنها روزه خواری نیست، بلکه تظاهر به عدم روزه بودن و به نوعی بیحرمتی به این ماه خدا و افراد روزه دار، بُعد دیگر اشتباه این دسته هنجار شکنان دینی و اجتماعی است. به راستی اگر این افراد از تبعات شوم روزه خواری آگاه بودند چه بسا هیچ به افتخار، اظهار به روزه نبودن نمیکردند.
خطر روزه خواری:
1-خروح ایمان از قلب: در روایتی از منابع روایی از امام صادق(علیه السلام) این چنین نقل شده است: «مَنْ أَفْطَرَ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مُتَعَمِّداً خَرَجَ مِنَ الْإِيمَانِ؛ يعني:هر كس يك روز از ماه رمضان روزه خوارى كند ازايمان خارج شده است.»(الكافي، ج2، ص 278 )
2-تازیانه به خاطر هنجار شکنی: در روایتی از متون روایی از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است: «أنّ عليّا(علیه السلام) أُتِيَ بِرَجُلٍ مُفْطِرٍ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ نَهَاراً مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ فَضَرَبَهُ تِسْعَةً وَ ثَلَاثِينَ سَوْطاً حَقَ شَهْرِ رَمَضَانَ حَيْثُ أَفْطَرَ فِيهِ؛ مردى را نزد على امام علي(علیه السلام) آوردند كه در روز ماه رمضان بدون عذر افطار كرده بود،حضرت به جهت حقّ ماه رمضان كه اين شخص در آن افطار كرده بود، سي و نه شلّاق به او زد.»(الجعفريات (الأشعثيات)، ص59)
الكافي ، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
روزه و تمرین رضا به قضای الهی
اهمیت رضا به قضای الهی
✅داناترین مردم: امام صادق ع: به راستی د اناترین مردم نسبت به خدا، راضیترین آنهاست به قضای خدا.
✅ركن ایمان:أمیرُ المؤْمِنین ع: ایمان چهار ركن دارد: رضا به قضای الهی، توكل بر خدا، واگذاری امور به خدا و تسلیم شدن در برابر فرمان خدا.
✅ شناخت كامل خدا: سزاوار است هر كه خدای را شناخته است او را در رساندن روزیاش به كندی منسوب ندارد و او را در حكم و قضایش متهم نسازد.
✅نشانه ایمان: ابن سنان میگوید: «به امام صادق ع عرض كردم: مؤمن چگونه بداند كه مؤمن است؟ امام فرمود:
به واسطه تسلیم به امر خدا و راضی بودن بر آنچه كه بر او از شادی و غم وارد میشود.
اصول كافی، ج4، ص190
اثر ايمان در دل
كلمه غريب 5
اثر ايمان در دل
ان الايمان يبدو لمظه في القلب …
البته: ايمان، نخست به صورت نقطه ي درخشاني، در صفحه قلب آدمي پديدار ميشود و هر چه ايمان آدمي قوي تر ميشود آن نقطه نوراني گسترش مييابد)
عطار نيشابوري:
عقل سركش را به شرع افكنده كرد
تن به جان و جان به ايمان زنده كرد .
[شرح نهج البلاغه دشتی - صفحه۷۱۲]
كلمات غريب نهج البلاغه
کلمه غریب 1
حكومت امام زمان
فاذا كان ذلك، ضرب يعسوب الدين بذنبه فيجتمعون اليه كما يجتمع قزع الخريف
(هنگامي كه زمينه قيام و ظهور منجي جهان، فراهم آيد، يعسوب گيتي «پيشواي برتر جامعه» با پيروان راستين خود به حركت درآيد و در اين هنگام همه كساني كه ميتوانند به ياريش بشتابند چون ابر پائيزي به سرعت، خود را بدو ميرسانند).
امام خميني (ره):
عشق اگر بال گشايد، به جهان، حاكم اوست
گر كند جلوه در اين كون و مكان، حاكم اوست
روزي از رخ بنمايد ز نهانخانه ي خويش
فاش گردد كه به پيدا و نهان، حاكم اوست
من چه گويم كه جهان نيست به جز پرتو عشق
ذوالجلالي است كه بر دهر و زمان، حاكم اوست .