علی(ع) و نهجالبلاغه
علی (ع) فرمود:
«ایها الناس: انی قد بثثت لکم المواعظ التی وعظ بها الانبیاء اممهم، و ادیت الیکم ما ادت الاوصیاء الی من بعدهم، و ادبتکم بسوطی فلم تستقیموا و حدوتکم بالزواجر فلم تستوسقوا لله انتم، اتتوقعون اماما غیری یطاء بکم الطریق و یرشدکم السبیل؟»( نهجالبلاغه، خطبه 182)
: «ای مردم: به تحقیق که من اندرزها و پندهائی که انبیاء و پیامبران به امتهای خود گفتهاند، برای شما بازگو نمودم، و در میان شما نشر دادم. و آنچه را که اوصیاء برای بعد از خود به جا گذاشتند، ادا کردم. من شما را تربیت نمودم…
خدا خیرتان دهد! آیا منتظرید پیشوائی جز من با شما همراه گردد؟ و راه حق را به شما نشان دهد؟».
تصویر زندگی در نهج البلاغه - حسن موسی صفار
فرق میان مؤمن و منافق
پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) می فرماید:
إذا رَأَیْتُمُ الْمُؤْمِنَ صَمُوتاً فَادْنُوْا مِنْهُ فَإنَّهُ یُلْقِی الحِکْمَةَ وَالْمُؤْمِنُ قَلِیلُ الْکَلامِ کَثِیرُ الْعَمَلِ وَالْمُنافِقُ کَثِیرُ الْکَلامِ قَلیلُ الْعَمَلِ(1)
ترجمه
هنگامی که شخص با ایمان را خاموش یافتید به او نزدیک شوید که سخنان حکمت آمیز از او خواهید شنید - افراد با ایمان کم حرف و پرکارند ولی منافقان پر سخن و کم عملند!
شرح کوتاه
نیروی انسانی نامحدود و پایان نیافتنی نیست، به همین دلیل هنگامی که انرژی های انسان در یک مسیر زیاد به کار افتند در جای دیگر گرفتار کمبود می گردد، بنابراین جای تعجب نیست که افراد پرگو و پر حرف افرادی کم عمل و کم کار هستند.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) که در هرجا و در همه چیز طرفدار اثر مثبت است نشانه افراد با ایمان را تلاش در راه عمل، به جای سخن، می داند، در حالی که برای افراد منافق صفتی عکس آن قائل است.
1. از کتاب تحف العقول، صفحه 296.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
نکاتی از آیه 78 بقره
#حضرت_علامه_جوادی_آملی حفظه الله تعالی:
كَذلِكَ يُحْيِي اللّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ۷۸ بقره
﴿كذلك يُحيي اللهُ المَوتي﴾ و اين هم به عنوان #آيت و #معجزه است كه فرمود: ﴿و يُريكُم آياته﴾
و اين آيه هم براي آن نيست كه در محدودهٴ حس نافع باشد، چون #معجزه كه دائمي نيست، يك لحظه رخ ميدهد و انسان #استنباط_عقلی بايد داشته باشد كه هميشه بماند، فرمود: ﴿لعلّكم تعقلون﴾ و چون اهل تعقّل نبوديد، اهل حس بوديد، آن پديده، مادامي كه در محدودهٴ حس است، شما متذكريد، وقتي از محدودهٴ حس غايب شد شما غافليد.
در پايان فرمود: خطر #غفلت است كه شما را به #قساوت_قلب منتهي كرده است، بيان ذلك اين است كه اگر انسان، گرفتار #حس باشد تا آن حادثه در حس هست او أهل تنبّه است و اگر از حس غائب شد گرفتار غفلت دروني است؛
ولي اگر اهل حسّ نبود أهل #عقل بود، چه آن حادثه در حسّش باشد، چه از حسّ غيبت كرده باشد او متذكر است.
اينكه ميگويند: در #تشييع شركت كنيد، اينكه ميگويند #بيماران را #عيادت كنيد، اينكه ميگويند به مزار مرده ها برويد، نه براي آن است كه در همان لحظه كه هستيد متنبّه بشويد؛ بل براي آن است كه از آن لحظه يك مطلب دائمي #استنباط كنيد كه همواره با شما بماند،
لذا در اين آيه فرمود: ما آيات الهي را نشان داديم تا شما عاقل باشيد. ولي بنياسرائيل در اثر غفلت، به قساوت مبتلا شدند ﴿ويريكم ٰاياته لعلّكم تعقلون﴾.
چرا پس از دعا دست به صورت می کشیم؟
عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَا أَبْرَزَ عَبْدٌ يَدَهُ إِلَى اللَّهِ الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ إِلَّا اسْتَحْيَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَرُدَّهَا صِفْراً حَتَّى يَجْعَلَ فِيهَا مِنْ فَضْلِ رَحْمَتِهِ مَا يَشَاءُ فَإِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلَا يَرُدَّ يَدَهُ حَتَّى يَمْسَحَ عَلَى وَجْهِهِ وَ رَأْسِهِ.
امامصادق علیهالسلام فرمود:
هیچ بندهای دست خود را به سوی خداوند عزیز جبار دراز نمیکند مگر اینکه خداوند عزوجل حیا میکند آن را خالی بازگرداند و از رحمت خود هرآنچه بخواهد در آن قرار میدهد؛ پس هرگاه دعا میکنید پس از دعا دست به سر و صورت خود بکشید.
کافی، ج2، ص471
علامه جوادی آملی
حضرت علامه جوادی آملی حفظه الله تعالی:
اگر یک نفر، منهای گروه، دست به یک کاری بزند، خدای سبحان، کار را کار گروه نمی داند؛
اما وقتی یک نفر، نماینده ی گروهی باشد،
همه تصویب کنند، توطئه کنند و او را به عنوان نماینده انتخاب کنند، دست به یک کاری بزند،
آن کار، کار همه است.