چرا انسان اشرف مخلوقات است؟
قران می فرماید:
(و لقد کرمنا بنی ادم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا)(اسراء/70)
(و به راستی ما فرزندان ادم را گرامی داشتیم و انان را در خشکی و دریا (بر مرکب ها) بر نشاندیم، و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم، و انها را بر بسیاری از افریده های خود برتری اشکار دادیم).
براساس این ایه شریفه خداوند مهربان به انسان دو مدال افتخار داده؛ یکی (کرامت) و دیگری (فضیلت).
کرامت مربوط به ارزش و شرافت ذاتی انسان است که ویژه اوست و دیگر موجودات در ان سهیم نیستند. فضیلت، ان کمالات مشترک میان انسان و سایر افریده هاست که انسان نسبت به دیگران سهم بیشتر و کامل تری دارد. بنابراین در تفضیل، انسان با افریده های دیگر مقایسه و سنجیده می شود.
شایان توجه این که قران کریم برتری انسان بر بسیاری از افریده ها را بیان می کند؛
(و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا)(اسراء/70)؛
(و انها را بر بسیاری از افریده های خود برتری اشکار دادیم).
در ذیل به برخی از (جلوه های کرامت) انسان از نظرگاه قران اشاره می شود:
1. علم به اسماء
انسان تنها موجودی است که شایسته و مستعد شناخت اسمای الهی است:
(و علم ادم الاسماء کلها ثم عرضهم علی الملایکه فقال انبیونی باسماء هولاء ان کنتم صادقین. قالوا سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا(بقره/32)؛
(سپس علم اسماء را همگی به ادم اموخت. بعد انها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: اگر راست می گویید، از اسامی اینها به من خبر دهید. گفتند: منزهی تو! ما را جز انچه (خود) به ما اموخته ای هیج دانشی نیست).
و انسان به جهت برخورداری از همین ظرفیت علمی گسترده، اموزگار فرشتگان نیز هست:
(قال یا ادم انبیهم باسمایهم)(بقره/33).
بنابراین انسان کامل نه تنها اموزنده اسماء الهی که حقایقی غیبی و دارای شعورند می باشد، بلکه اموزگار و یاد دهنده انها به فرشتگان نیز می باشد و این بهترین گواه برتری انسان بر فرشتگان است.
2. خلافت الهی
انسان از دیدگاه قران وجودی جامع و قابلیتی نامحدود دارد که او را شایسته جانشینی خداوند قرار داده است. همین خلاف الهی، جایگاه والای انسان را در هستی رقم می زند:
(انی جاعل فی الارض خلیفه)(بقره/30)
کرامت انسان مرهون خلافت الهی اوست که بهره غیر انسان نیست. در احادیث رسیده از معصومین علیهم السلام، تعبیر ممتاز و منحصر به فردی در مورد جایگاه برجسته انسان به کار رفته که درباره هیچ موجود دیگری ذکر نشده است: (من عرف نفسه فقد عرف ربه)؛
(کسی که خود را شناخت پس پروردگار خود را شناخته است). یعنی، شناخت جان ادمی از ان جهت که خلیفه خداست، حتما به شناخت خدا می انجامد.
3. سجده فرشتگان بر انسان
یکی از بهترین دلایل بر شرافت انسان ان است که خداوند به همه فرشتگان دستور می دهد تا انسان را سجده کنند.
(و اذ قلنا للملایکه اسجدوا لادم فسجدوا)(بقره/34)
(و هنگامی که به فرشتگان گفتیم برای ادم سجده کنید پس همه انها سجده کردند).
اگر انسان موجودی کامل تر از فرشتگان و برتر از انها نباشد، صحیح نیست که وجود کامل وجود ناقص را سجده کند. البته سجده و کرنش ملایکه بر حضرت ادم علیه السلام به خاطر ساختار خاص وجودی او بود؛ چون روح الهی در ادم علیه السلام دمیده شد، فرشتگان مامور به سجده گردیدند:
(فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین).
خداوند به خاطر ویژگی ها و استعدادهای سرشار و فراوانی که در روح انسانی قرار داده، به خود افرین گفته؛
(فتبارک الله احسن الخالقین)(مونون/14)
و به همین دلیل است که افرینش انسان را به (احسن تقویم) می ستاید:
(لقد خلقنا الاءنسان فی احسن تقویم)(تين/4)
4. حیات و مرگ یک انسان برابر است با حیات و مرگ همه انسان ها
برای ارزش و جایگاه برجسته انسان در نظام افرینش همین بس که حیات یک انسان مساوی با حیات و زندگی همه انسان ها، و مرگ یک انسان برابر است با مرگ همه انسان ها است.
(من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا)(مائده/32)
(هر کس فردی را بدون انکه کسی را کشته باشد یا فسادی در زمین انجام داده باشد، بکشد چنان است که تمام انسان ها را کشته است و هر کس فردی را زنده بدارد چنان است که همه انسان ها را زنده کرده است).
چنین توصیفی از ارزش انسان و جایگاه والای او، درباره هیچ افریده ای در قران ذکر نشده است.
5. تسخیر اسمان و زمین برای انسان
خداوند، اسمان ها و زمین و انچه در انهاست را مسخر جانشین خود در زمین ساخته است:
(و سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض جمیعا منه)(جاثيه/13)
خداوند نخست سفره جهان افرینش را گسترانید و سپس میهمان را دعوت نمود، یعنی چنین نیست که ابتدا انسان را افریده باشد ان گاه اب، هوا، غذا و امکانات را فراهم نموده باشد.
6. انسان امانتدار خدا
تنها موجودی که بر اساس استعداد و قابلیت ذاتی خود توانست امانت الهی را به دوش بکشد انسان است:
(انا عرضنا الامانه علی السماوات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الاءنسان)(احزاب/72)
(ما امانت (الهی و بار تکلیف) را بر اسمانها و زمین و کوه ها عرضه کردیم، پس، از برداشتن ان سرباز زدند و از ان هراسناک شدند ولی انسان ان را برداشت).
اسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه فال به نام من دیوانه زدند
مفسران منظور از (امانت) را (تکلیف الهی)، (معرفت خداوند)، (عقل)، (اختیار و ازادی اراده)، و (ولایت الهیه) تفسیر نموده اند
خلاصه ان که علت خاستگاه برتری انسان از دیدگاه عقل و نقل همان ساختار وجودی و ذات و سرشت بی نظیر انسان است. اساسا تعیین جایگاه هر موجود منوط به تبیین حقیقت و هویت اوست تا هویت و چیستی چیزی شناخته نشود، جایگاه او در نظام افرینش اشکار نخواهد شد.
انسان تنها موجودی است که از نیروهای گوناگون مادی و معنوی، جسمانی و روحی تشکیل شده و در لابه لای تضادها می تواند پرورش پیدا کند و استعداد تکامل و پیشروی نامحدود دارد.
امام علی علیه السلام می فرمایند: (خداوند خلق عالم را به سه گونه افرید، فرشتگان و حیوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حیوانات مجموعه ای از شهوت و غضبند ولی عقل ندارند، اما انسان ترکیبی از عقل و شهوت و غضب است، تا کدامین غالب و چیره شود؛ اگر عقل او بر شهوتش غالب شود؛ از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چیره گردد از حیوانات پست تر است.