13. اصل همسایه مداری
حضرت زهرا علیها السلام در دعاهای خویش همسایه ها را بر اعضای خانواده مقدم می داشت و میفرمود: «فرزندم، نخست همسایه و سپس خانه».
امیرمؤمنان علی علیه السلام اهمیت همسایه خوب را تا بدان پایه می دانست که سفارش میکرد پیش از تهیه خانه، از همسایه اش پُرس وجو شود. برای پیشگیری از اختلاف ها و برخوردها، از افراد می خواست با بستگانشان همسایه نشوند. آن حضرت، همسایه بد را بزرگ ترین خسارت ها و سخت ترین گرفتاری می دانست. رازگویی به همسایه را ممنوع اعلام کرده بود و می فرمود: «کسی که همسایه اش را بر اسرار خود آگاه سازد، پرده های رازش دریده میشود».
فایده خوش همسایگی را «بسیاری همسایگان» و «مددرسانی به همسایگان در دشواری ها» می دانست. همسایه را تنها هم سایه دیوار به دیوار نمی پنداشت، بلکه تا چهل خانه از هر سو را همسایه به شمار می آورد. می فرمود: «انسان بزرگوار،. .. همسایه را گرامی می دارد و کسی که همسایگانش را خوار کند، عزیز نشود
12. اصل برقراری ارتباط خانواده با مسجد
هم جواری خانه حضرت زهرا علیها السلام با مسجد و انس تمام اعضای خانواده با مسجد و محراب و نمازگزاری آنها در مسجد، جملگی بر اصل «مسجدمحوری خانواده» تأکید می ورزد.
11. اصل تقسیم کار در خانه
زندگی مشترک علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام کامل ترین اسوه در مسایل خانوادگی است. آنچه در خانه زهرا علیها السلام صورت می پذیرفت، جملگی از حکمت بی کران الهی الهام گرفته بود. تقسیم کار در این خانه نورانی، از دانش و حکمت نبوی سرچشمه می گرفت: تدبیر کارهای منزل بر عهده زهرا علیها السلام و تدبیر امور بیرون منزل بر دوش علی علیه السلام.
آن هنگام که رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین تقسیم کاری را به علی علیه السلام و زهرا علیها السلام پیشنهاد فرمود، فاطمه علیها السلام خوشحالی و رضایت خویش را این گونه ابراز کرد: «جز خدا کسی نمی داند از این تقسیم کار تا چه اندازه مسرور شدم؛ چراکه رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، باز داشت».
طرح پیشنهادی رسول خدا صلی الله علیه و آله بیش از هر چیز، به استعدادهای طبیعی و تکوینی هر یک از مرد و زن بازمیگردد؛ طرحی که در عرصه وظایف خانوادگی، نه زن سالاری را تجویز میکند، نه مردسالاری را؛ بلکه دربردارنده تقسیم کاری عادلانه در سایه سار ایثار و صمیمیت خانوادگی است.
10. اصل حضور در اجتماع به هنگام ضرورت
پاره وجود رسول خدا صلی الله علیه و آله کامل ترین اسوه و الگوی حیا، عفت و حجاب است. سخن از فاطمه علیها السلام است؛ فاطمه ای که پدرش کانون همه حوادث سیاسی ـ اجتماعی آن روزگار بود و او در کنار پدر، چون مادری مهربان، در همه این صحنه ها حضوری مستمر داشت. آری فاطمه علیها السلام در تمام عمر در صحنه های گوناگون اجتماعی حاضر بود؛ چه در دوران کودکی در شرایط طاقت فرسای مکه و حصر اقتصادی در شعب ابی طالب؛ چه در دوران پس از هجرت به مدینه و کشاکش جنگ های پُرشمار و حوادث بی شمار؛ و چه در خانه علی علیه السلام که محل آمد و شد فراوان یاران خاص رسول بود. حضرت صدیقه طاهره علیها السلام در همه این صحنه ها حضور داشت،ولی با همه این احوال، عفاف و حجاب او در اوج یگانگی و بی مثالی بود.
جلوه هایی بسیار زیبا و دیدنی از رفتار و گفتار فاطمه زهرا علیها السلام در عرصه حجاب و عفاف گزارش شده است که حقیقت هر یک از این رفتارها و گفتارها، باید سرمشق دختران و زنان ما در زندگی قرار گیرد.
سیره رفتاری حضرت صدیقه طاهره علیها السلام نشان دهنده زیباجلوه هایی از حضور فعال آن حضرت در عرصه اجتماع است. برای نمونه، ایشان هر هفته، روزهای شنبه به سوی مزار شهیدان اُحُد می شتافت و برای حمزه علیه السلام و دیگر شهیدان آن نبرد طلب آمرزش و علوّ درجات می کرد.
فاطمه زهرا علیها السلام پس از هجران پدر، حمایت از امامت را وظیفه خویش دانست و در این راه از هیچ فداکاری و جان بازی دریغ نکرد و بارها و بارها در عرصه جامعه ظاهر شد و در جمع مردمان، خطبه هایی بی نظیر ایراد فرمود؛ خطبه هایی در اوج فصاحت و بلاغت که فصیحان و بلیغان نام آور عرب را به شگفتی و شیفتگی واداشته است.
همان زهرایی که می فرماید: «برای زن بهتر آن است که نه او هیچ مردی را ببیند و نه هیچ مردی او را»، آن گاه که مصالح کلی جامعه اسلامی را در خطر می بیند، به سوی مسجد میشتابد و در حضور جمع کثیری از مردان مهاجر و انصار، غاصبان خلافت را به محاکمه می کشاند. چنین صحنه هایی از سیره رفتاری آن حضرت، تأییدگر این حقیقت است که فرموده پیش گفته ایشان، امری رجحانی است که در شرایط ایده آل مصداق می یابد.
9. اصل عفت ورزی و عفاف محوری
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله از جمع مسلمانان حاضر در مسجد پرسید: چه روش و سیره ای برای زندگانی بانوان بهتر است؟
هرکس به فراخور معرفت خویش جوابی می داد، ولی هیچ جوابی پیامبر را قانع نمیساخت. در این هنگام سلمان فارسی که در آن روزگار پیرمردی باوقار و پرذکاوت و در میان آن جمع، به لحاظ ایمان و معرفت بالاتر بود، با خود اندیشید که پاسخ این پرسش دقیق از سطح عمومی اندیشه مردان فراتر است. از این روی، در بحبوحه اظهار نظرهای گوناگون، خود را به خانه زهرا علیها السلام که متصل به مسجد پیامبر بود، رسانید و پاسخ پرسش پیامبر را از یگانه دخترش جویا شد. حضرت زهرا علیها السلام در پاسخ سؤال پدر فرمود: « برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند».
سلمان به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را مطرح کرد. پیامبر دانست که این پاسخ از خود سلمان نیست؛ از این رو پرسید: این جواب را از که آموختی؟
سلمان عرضه داشت: پرسش شما را از دخترتان زهرا علیها السلام پرسیدم و چنین پاسخ شنیدم.
پیامبر در این هنگام فرمودند: «پدرش به فدایش باد! به راستی که فاطمه علیها السلام پاره ای از وجود من است».
این روایت معروف با عبارت های گوناگون، در منابع پرشماری از کتاب های حدیثی، اخلاقی و تاریخی شیعه و سنی نقل شده است.
استفاده حضرت زهرا علیها السلام از واژه «خیر»، خود گویای این حقیقت است که سیره یاد شده، یک رُجحان و مزیت است. به دیگر سخن، حضرت فاطمه علیها السلام در مقام بیان امری ایده آلی و ترجیحی است؛ امری که رعایت آن رجحان و برتری دارد و تا وقتی ضرورتی پیش نیامده، عمل به آن بهتر و پسندیده تر است.
در شرایطی که نیازی به ارتباط زنان با مردان نیست، بهتر آن است که بانوان خانواده با هیچ مرد نامحرمی تماس نداشته باشند و «خانه محور» باشند. این مسئله، رجحانی است و هرگز به معنای ممنوعیت قانونی حضور بانوان در جامعه نیست. از دیدگاه اسلامی، زنان می توانند در صورت نیاز، با رعایت ارزش های اسلامی و اخلاقی به عرصه های اجتماعی وارد شوند و هیچ منعی از آن نیست. به عبارت دیگر، حکم بیان شده در روایت، یک توصیه اخلاقی ترجیحی است، نه یک حکم قانونی تکلیفی