معنای فلسفه تاریخی نهم ربیع الاول
غدیر و شروع ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و عید آغاز امامت تمامی امامان پیشین علیهم السلام بدین جهت است که از نگاه فلسفه تاریخی، نهم ربیع الاول، آخرین آغاز در تفویض مقام ولایت آسمانی است؛ تفویضی که آغاز ماقبلِ آخر هم است و پس از آن، جز آغاز ظهور امام موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف آغاز مقدسی نخواهد بود.
از این منظر نباید به حدفاصل دوران آغاز امامت امام موعود تا آغاز ظهور، به علت غیبت آن امام، صرفاً با نگاهی منفی نگریست؛ بلکه این دوران همانند حدفاصل زمان عروج آسمانی حضرت عیسی علیه السلام تا بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم که دوران فترت گفته میشود است، با این تفاوت که برخلاف دوران فترت، با حضور و ولایت و امامت و مدیریت غائبانه اما پیوسته امام موعود، همراه است.
به همین علت، اگرچه آغاز امامت امام موعود، با غیبت از جامعه بشری همراه بود، ولی این غیبت، هیچ گاه زمینه خوش حالی ابلیس و شیاطین جن و انس پیرو او را فراهم نساخت؛ بلکه آنها را در یک ابهام زمانی از جهت احتمال ظهور آن امام غائب در هر لحظه قرار داده است. این در حالی است که مسأله غیبت امام از جوامع بشری، امکان دسترسی شیاطین انس و جن را نیز به امام موعود به صورت کامل قطع نموده است.
بدین جهت، نهم ربیع الاول، عید واقعی خط امامت است؛ چراکه این آغاز به گونه ای انجام شد که بر خلاف دیگر آغازها، خطر هجوم و نابودگری ابلیسهای جنی و انسی را برای همیشه از رهبر معصوم دور کرد و حال آن که امام معصوم، در پس پرده غیب، به راهبری و مدیریت خود مشغول است. پس آغاز غیبت، آغاز دوران حیرت ابلیس و ابلیسیان به سبب ناتوانی از صدمه زدن به امام معصوم و استواری و صلابت جوامع حق و مسئولیتهای سنگین خواص شیعیان (نواب خاص و عام) است.
مناسبتهای آغازین در زندگی معصومین علیهم السلام
توجه به آغازهای شادی آفرین، امری طبیعی و فطری در زندگی انسان هاست. در این میان، هیچ آغازی مهم تر از آغازهای نشاط آفرین در زندگی انسانهای کامل نیست. بدین جهت است که در ادیان آسمانی، «ایام الله» عیدهایی هستند که یادآور آغازی مهم در تاریخ دین حق میباشند.
پس ریشه و منشأ فطری و دینی عیدهای مقدس، آغازهای ملکوتی در زندگی اولیای حق است و هر دین دار ضمن شادی و سلوک مقدس در این روزها، با احیا و پاس داشت و تکریم شعائر الله میتواند جهشی قابل توجه در مسیر کمال جویی و قرب و تعالی خود بردارد.
مسأله آغاز امامت و ولایت، متعالی ترین فرایندی است که در جهان انسانی رخ میدهد و بازتاب آن، شامل تمامی عوالم وجود میشود. اگرچه امامان دوازده گانه علیهم السلام همگی از جهت مقام امامت در یک مرتبه هستند و در لحظه آغاز امامت، مرتبه ای یکسان دارند چراکه فرموده اند: «کلّهم نور واحد» ولی به نظر میرسد که به خاطر جایگاه و مرتبه امامت و نوع مأموریت تاریخی، اولین و آخرین امام از جایگاه ممتازتری برخوردار هستند.
این حساسیت و اولویت نسبت به اولین و آخرین امامت، در شدت اهتمام و رهبری جبهه حق برای بسترسازی هدایت، و تلاش گسترده سران باطل برای جلوگیری از موفقیت جبهه حق نهفته است. از این رو، ماجرای غدیرخم و نهم ربیع الاول، دو عید شاخص در تاریخ امامت هستند.
اینراعلیبنموسیالرضاانجامداده...
.. #اللهمصلعلیعلیبنموسیالرضاالمرتضي
》وقتی که حضرت [رضا(ع)] به امامت رسیدند، دوستان و نزدیکان و علاقهمندان حضرت میگفتند که: علیّبنموسی در این فضا چه کار میتواند انجام بدهد - این فضای شدّت اختناقِ هارونی که در روایت دارد که میگفتند: وَ سَیفُ هارونَ تَقطُرُ دَما؛ خون میچکد از شمشیر هارون - این جوان در این شرایط، در ادامهی جهاد امامان شیعه و در مسئولیّت عظیمی که برعهدهاش است، میخواهد چه بکند؟ این اولِ امامت علیّبنموسیالرّضا (علیهالسّلام) است.
》بعد از این نوزده سال یا بیست سال که پایان دوران امامت و شهادت علیّبنموسیالرّضا است، وقتی شما نگاه میکنید، میبینید که همان تفکّر ولایت اهلبیت و پیوستگی به خاندان پیغمبر آنچنان گسترشی در دنیای اسلام پیدا کرده که دستگاه ظالم و دیکتاتور بنیعبّاس از مواجههی با آن عاجز است؛ این را علیّبنموسیالرّضا انجام داده.
》این حرکت امام رضا (علیهالسّلام) است؛ تا بالاخره مأمون طیّ همان قضایایی که شنیدهاید و تکرار شده است و میدانید، احساس میکند که ناچار است علیّبنموسیالرّضا (علیهالسّلام) را - که با نیّتهای خاصّ خودش، آن بزرگوار را از مدینه کشانده بود، آورده بود، به خود نزدیک کرده بود و قصد کشتن آن بزرگوار را هم نداشت - برخلاف آنچه تدبیر کرده بود، به شهادت برساند. کار قضاء الهی و ارادهی الهی و تدبیر الهی - که پارهی تن پیغمبر در این نقطهی دوردست از مدینه مدفون بشود که خود این یک تدبیر الهی است، یک مهندسی الهی است - به وسیلهی دشمنان اهلبیت انجام بگیرد.
#برگرفتهازکتابانسان۲۵٠ ساله
#یاوران_زینب_سلام_الله_علیها
#دکترحسین_کچوئیان:
? #اربعین، از جنس تجربه هائی است که گوئی پای خدا را در تاریخ باز میکند.
⭐️⭐️⭐️
➕روشن است که در حادثه راهپیمایی اربعین، اتفاق نامعمول و غریبی واقع شده و ذهن، تشنه فهم آن است. علیرغم اینکه حس ما میگوید رخداد بزرگی است ولی خیلی نتوانستیم به لحاظ مفهومی به آن نزدیک شویم و ببینیم این بزرگی و اهمیت از چه باب است. سؤالات مختلفی حول این رخداد و حادثه قابل طرح است که به نظر میرسد برخی از این سؤالات پاسخ ندارد یا اگر پاسخی داشته باشد خیلی قابل قبول نیست.
➕تصور بنده این است که اربعین یک صحنه و یک زمان و مکان غیر ایندنیایی و امکانی برای تجربه آن معنای متعالی است. یعنی یک نیروی غیرسکولارزدایی کنندهای پیدا کردیم. میدانید که در عصر موجود که دائماً جهان دنیایی میشود و قلمروهای دینی از بین میرود و خورده میشود و رنگ و بوی قدسی از بین میرود، وجود این منابع قدسی کننده برای مواجهه با موجی که در آن هستیم خیلی اساسی است.
➕اینکه چرا خداوند فضایی را باز میکند یا میبندد و چرا این امکان را میدهد یا نمیدهد را ما نمیتوانیم بفهمیم. ولی این را میفهمیم که تجربهای مانند اربعین که اتفاق میافتد از جنس تجربههایی است که گویی پای خدا را در تاریخ باز میکند. یعنی بعد از مدتهایی که خداوند از این عالم رخت بربسته و امکان ظهور خدا در این عالم به امکنه و ازمنه خاصی محدود شده، ما با یک موج مجددی از این ظهور و بروز مواجه هستیم و آنچه که در اعمال و افعال انسانها میبینیم نشانهای از چنین بروز و ظهور است.
⭐️⭐️
کسی که می تواند ۱۰۰ نفر را شفاعت کند
?عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع): زَائِرُ الْحُسَيْنِ (ع) مُشَفَّعٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لِمِائَةِ رَجُلٍ كُلُّهُمْ قَدْ وَجَبَتْ لَهُمُ النَّارُ مِمَّنْ كَانَ فِي الدُّنْيَا مِنَ الْمُسْرِفِينَ.
?امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
زائر امام حسین(علیهالسلام) در قیامت اجازه دارد برای صد نفر که در دنیا از مسرفین بودهاند و جهنم بر آنها واجب شده شفاعت کند.
? کامل الزیارات، ص۱۶۵