شعر:عید نجات عالم خلقت، مبارک است
عید نجات عالم خلقت، مبارک است
آوای وحی و ليله بعثت، مبارک است
عید نزول سورة اقرأ، به عقل كل
جشن كمال و علم و فضلیت مبارک است
ریحانه های زنده نهان گشته زیر خاک
عید حیات، عید ولادت مبارک است
عيد نزول وحی الهی به احمد است
جان در طبق نهید که عید محمد است
آوای وحی می رسد از شش جهت به گوش
بر قلب های مرده دمد روح از این سروش
از سنگهای غار حرا آید این ندا:
فریاد بی صدای خدا تا به کی خموش؟
اقرأ! بخوان! بخوان! که خدا گویدت بخوان
اقرأ! و ربک ای همه سر تا قدم خروش
اقرأ! بخوان! که قلب بشر بی قرار توست
فصل خزان گذشت؛ طلوع بهار توست
??عید بزرگ مبعث مبارک??
بعثت در بیان امیر المومنین
امیرالمؤمنین (سلاماللهعلیه) میفرماید: آن وقتی که پیغمبر مبعوث شد و خدای متعال نبیّ اکرم(ص) را مبعوث به رسالت کرد، دنیا تاریک بود؛ «وَ الدُّنیا کاسِفَةُ النّورِ ظاهِرَةُ الغُرور»؛ جهان بشریّت در تاریکی بود، مشحون و سرشار از غرور بود. غرور یعنی فریب نفْس؛ انسان خودش را در یک وضعی تصوّر کند و توهّم کند، و در واقع اینجور نباشد؛ دنیا در یک چنین وضعی بود. قرآن هم فلسفهی وحی الهی را این قرار میدهد: «لِیُخرِجَکُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّور»؛بشریّت را از ظلمات خارج کند، وارد نور کند.
خب، ظلمات آن دوره تا حدود زیادی در تاریخ منعکس است؛ چه در خود محیط جزیرة العرب و مکّه و آن حولوحوش که خرافه بود، جهل بود، بیرحمی بود، خشونت بود، بیعدالتی بود، زورگویی بود، زندگی پست بود، گرسنگی بود؛ و چه در دنیای متمدّن آن روز. شما [اگر] نگاه کنید به دو نقطهی اساسی تمدّن بزرگِ آن روز، یعنی ایرانِ آن روز و روم، این تاریکی و ظلمت را در آنجا هم مشاهده میکنید.
در این دو امپراتوری هم خرافات بود، ظلمات بود، تبعیض بود، بیعدالتی بود، بیرحمی نسبت به ضعفا بود. در ایران پادشاهی که به نام عدالت معروف است ــ همین انوشیروانی که معروف به عادل است ــ در یکروز چندین هزار انسان را بهقتل رساند بهعنوان اینکه اینها مثلاً مَزدَکی هستند، دین دیگری دارند؛ چندهزار نفر را در یکروز از بین برد؛ این یک نمونه است. در امپراتوری روم، پادشاه ــ این نِرون معروف ــ مادرش را کشت، همسرش را کشت، شهر را آتش زد. اینجوری بودند: وَ الدُّنیا کاسِفَةُ النّورِ ظاهِرَةُ الغُرور. [پس اینها] مخصوص جزیرةالعرب نبود؛ همهی دنیا اینجوری بود. در یک چنین شرایطی خورشید اسلام طلوع کرد.
عاقبت نوآوری در گناه
روی عن الامام موسی بن جعفر الکاظم(علیه السلام):
كُلَّمَا أَحْدَثَ النَّاسُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللَّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَعُدُّونَ.
امام موسی کاظم(ع) فرمود:
هرگاه مردم گناهان جدیدی را مرتکب شوند که پیش از این انجام نمیدادند، خداوند نیز بلاهایی جدید بر آنها نازل میکند که پیش از این نمیشناختند.
تحف العقول، ص410
امام موسی کاظم در بیان امام و رهبری
امام خمینی ره :
حضرت موسى بن جعفر همين طور من باب اتفاق نبود كه چندين سال در حبس به سر برد و تبعيد بعض ائمه و احضار از مدينه، بردنشان به محل خليفه، همچو نبود كه اينها يك مردم عادى باشند كه همين بنشينند و درسى بخوانند و درسى بگويند و مطالعهاى بكنند و عبادت خدا را بكنند و در جوار رسول خدا عبادت كنند. اگر طرز افكار آنها هم اين بود، اين مذهب يك مذهبى كه در مقابل ظلم در طول تاريخ واقع شده است، نبود. اين دو رشته از اول خلقت تا حالا بوده است؛ رشته تعهد به اسلام و ايستادگى در مقابل ظلم و ستم و ديكتاتورى و قدرتهاى شيطانى و سازش.۱۳۶۰/۴/۸
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی:
‼️ما خیال میکنیم موسی بن جعفر، یک آقاى مظلوم بى سر و صداى سر به زیرى در مدینه بودیک آدمى که فقط مسأله مىگوید، کارى به حکومت و مبارزهى سیاسى ندارد که زیر چنین فشارهایى قرار نمىگیرد بخاطر مساله گویی رفتند او را زندانى کردند و بعد مسموم کردند، از دنیا رفت، همین و بس، قضیه این نبود. قضیه یک مبارزهى طولانى تشکیلاتى، یک مبارزهاى با داشتن افراد زیاد در تمام آفاق اسلامى بود! ۶۴/۱/۲۳
تقوا در خلوت
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام
? اتقوا معاصىاللّه فى الخلوات فان الشاهد هو الحاکم
? از نافرمانى خدا در خلوتها بپرهیزید زیرا همان که گواه و شاهد است خود حکمکننده و داور نیز مىباشد.
نهجالبلاغه حکمت 324
