پیامهای عارفانه خطبه فدکیه
متن خطبه: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَى مَا أَلْهَمَ وَ الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَهَا وَ سُبُوغِ آلَاءٍ أَسْدَاهَا وَ تَمَامِ مِنَنٍ أَوْلَاهَا جَمَّ عَنِ الْإِحْصَاءِ عَدَدُهَا وَ نَأَى عَنِ الْجَزَاءِ أَمَدُهَا وَ تَفَاوَتَ عَنِ الْإِدْرَاکِ أَبَدُهَا وَ نَدَبَهُمْ لِاسْتِزَادَتِهَا بِالشُّکْرِ لِاتِّصَالِهَا وَ اسْتَحْمَدَ إِلَى الْخَلَائِقِ بِإِجْزَالِهَا وَ ثَنَّى بِالنَّدْبِ إِلَى أَمْثَالِهَا».
پیام اول: از اینکه فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ»؛ این پیام را دارد که همانگونه که انسان به حکم عقل و فطرت و نیز به حکم آیه ۶۰ سوره الرحمن: «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسان» وظیفه دارد که در برابر احسان همنوعانش نیکی کرده و سپاسگزار باشد، همین طور وظیفه دارد که در برابر نعمت بیمنت خداوند متعال نیز شاکر باشد.
پیام دوم: از اینکه فرمود: «وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَى مَا أَلْهَمَ» این پیام را دارد که همانگونه که در برابر نعمت مادی میبایست به حکم عقل و فطرت شاکر خدا باشیم، همین طور وظیفه داریم که در برابر نعمت معنوی، مثل دریافتهایی که از حقایق هستی و بدون استدلال و برهان عقلی و مقدمات قبلی برای ما حاصل میشود و نامش الهام است، خدا را شاکر و سپاسگزار باشیم.
پیام سوم: راز شکر خداوند متعال در این است که اولاً: پیش از آنکه ما آفریده شویم، خداوند متعال همه نعمتهایی را که در استمرار و بقای حیاتمان به آن نیازمند هستیم، خلق کرده است و از همین رو فرمود: «وَ الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ». ثانیاً: خلق و آفرینش نعمتها پیش از خلق ما، بهدلیل این نبوده که ما چنین حقی داشتهایم، بلکه چون خداوند فیاض مطلق بوده، این چنین کاری را کرده است: «مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَهَا». ثالثاً: خدا را بایست از این جهت هم شاکر باشیم که آنچه را که خلق کرده، متناسب و همگون با نیاز انسان است: «وَ سُبُوغِ آلَاءٍ أَسْدَاهَا» رابعاً: هرچند که ما وظیفه داریم در برابر نعمت الهی شاکر باشیم، ولی از آنجایی که نعمت الهی گسترده است و آغاز و پایانی برای آن قابل تصور نیست، هرگز بشر نمیتواند حق شکر نعمتهای خدا را ادا کند. از همین رو فرمودند: «جَمَّ عَنِ الْإِحْصَاءِ عَدَدُهَا وَ نَأَى عَنِ الْجَزَاءِ أَمَدُهَا وَ تَفَاوَتَ عَنِ الْإِدْرَاکِ أَبَدُهَا»
پیام چهارم: این است که سپاس و شکرگزاری خداوند از این جهت نیست که حقتعالی نیاز به شکر و ستایش بشر داشته باشد، بلکه از این جهت است که طبق آیه «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُم»، (ابراهیم/۷) خداوند متعال نعمتهای بیشتری به ما بدهد و نعمتش را بر نعمتهای دیگر بیفزاید، از همین رو حضرت فرمود: «وَ نَدَبَهُمْ لِاسْتِزَادَتِهَا بِالشُّکْرِ»
#مناجات_با_امام_زمان_عج
آقا … فدای غربت بی حَدّ و حصر تو
نالم برای غربت بی حَدّ و حصر تو
باید گرفت مثل محرم و روضه هاش
هر دم عزایِ غربت بی حَدّ و حصر تو
این اشک های ما نه فقط مرهم حسین
شاید دوایِ غربت بی حَدّ و حصر تو
باید غروب جمعه بگردیم تا به کِی
در کوچه های غربت بی حَدّ و حَصر تو
دیگر به گوش غرق گناهم نمی رسد
حتّی صدای غربت بی حدّ و حصر تو
پَس کِی تمام می شود این هِجر و انتظار
این … ماجرایِ غربت بی حدّ و حصر تو
این شعر هم دوباره پر از لاف عشق شد…
آقا… فدای غربت بی حدّ و حصر تو
محمد مبشری
كفيل فاطمه سلام الله
◾️ اگر کسی خواست ببيند چرا حضرت مريم(ع) نيمی از جهانی شدن است و تا حضرت عيسی(ع) ضميمه نشود، جهاني نخواهد شد؛ ولي حضرت فاطمه(س) به تنهایي کلمه جامع الهی است؛ بايد بداند کفيل حضرت مريم(س)، حضرت زکريا بود: و کفّلها زکريا، يعني جعلالله سبحانهوتعالي زکريا کفيلاً للمريم؛ ولی کفيل وجود مبارک حضرت فاطمه(س)، رسول گرامي اسلام(ص) است که اولين و آخرين، در پيشگاه رسالت آنحضرت خاضعاند…
حضرت آیه الله جوادی آملی
حديث فاطمي
[
?حدیث روز
حضرت زهرا(علیها السلام): مَا الَّذِی نَقِمُوا مِنْ اَبِی الْحَسَنِ(علیه السلام)
نَقَمُوا مِنْهُ وَ اللهِ نَکِیرَ سَیْفِهِ، وَ قِلَّةَ مُبالاتِهِ بِحَتْفِهِ، وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ، وَ نَکالَ وَقْعَتِهِ، وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذاتِ اللهِ.
هنگامى که فاطمه(علیها السلام) بیمار شد ، زنان مهاجر و انصار به عنوان عیادت خدمتش حاضر شدند، و عرض کردند: حال تو چه گونه استاى دختر رسول خدا؟او در پاسخ، حمد و سپاس خدا را بجا آورد، و درود بر پدرش پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرستاد، و سپس فرمود:
1⃣ابوالحسن (علیه السلام) براى رهبرى جامعه اسلامى چه مشکلي داشت که كارگردانان سقيفه او را رها کردند؟
2⃣اشکالشان به علي اين بود که در هنگامه جنگ کسي در مقابل شمشيرش طاقت نميآورد؛
3⃣ ديده بودند علي جايي که قدم ميگذاشت استوار و محکم قدم ميگذاشت نه با مسامحه؛
4⃣آن جايي که بايد کسي را مجازات کند ضربهاش عبرتآموز و سخت؛
5⃣آنجا که مربوط به خدا ميشود علي کاملا آماده است و کمال قاطعيت را در مورد تکاليف الهي اعمال مي کند و هيچ انعطاف نميپذيرد. اين عيبي است که مردم از علي ميگرفتند. اين براي مردم قابل تحمل نبود.
دلائل الامامة: ۱۲۵، الاحتجاج ۱: ۱۴۷
خطرات و موانع تداوم انقلاب
در اينجا به مهم ترين آسيب هاي فرهنگي اجتماعي انقلاب اسلامي اشاره مي شود:
الف.آسيب شناسي فرهنگي و اجتماعي
1.نفوذ انديشه هاي بيگانه؛ انديشه هاي بيگانه ممكن است از طريق دشمنان يا دوستاني كه مجذوب آراي ديگران شده اند، نفوذ كنند.
2.تغيير جهت دادن انديشه ها؛ نهضت خدايي بايد براي خدا آغاز شود و براي او ادامه يابد و هيچ خاطره و انديشه اي غير خدايي در آن راه نيابد تا عنايت و نصرت الهي شامل حالش گردد.حضرت امام (ره) در وصيت نامه خود، فراموش كردن اهداف فرهنگ قيام ملت و مكتب الهي اسلام، به انزوا كشاندن روحانيت، غرب زدگي و شرق زدگي و سلطه بيگانگان بر مقدرات مراگز تعليم و تربيت را از آفات فرهنگي انقلاب معرفي مي نمايد.
3.تجددگرايي افراطي؛ در مقابل تمسك به اسلام ناب، تجددگرايي افراطي-يا التقاط-و زهدگرايي منفي قرار دارد.تجددگرايي افراطي تلفيق اسلام با انديشه هاي غير اسلامي براي زيبا جلوه دادن ان مي باشد.
4.بوروكراسي مفرط و فساد اداري و اجتماعي؛ حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: همانا فلسفه نابودي رزيم هاي پيشين اين بود كه حق مردم را ندادند تا آن را به رشوت خريدند، و راه باطلشان بردند و آنان پيرو آن گشتند.
5. دنيا طلبي و اشتعال به زينت هاي دنيوي بالاخص بين اقشار انقلابي؛ اگر زندگي تجملي و روحيه تكاثر طلبي در ميان عناصر انقلابي فزوني گيرد و نيرو هاي انقلابي روحيه خود را از دست دهند، داعيه دفاع از انقلاب و ارزش ها تضعيف مي شود.
6.حاكم شدن روحيه ريا و تملق به جاي اخلاص و ايثار و دگرگوني مجدد ارزش هاي جامعه و فرآيند تبديل ثروت به ارزش و نابري اجتماعي؛
7.تاثير پذيري از جنگ رواني و تهاجم فرهنگي و تبليغاتي دشمن و رجعت تدريجي به ارزش هاي فرهنگي رژيم پيشين؛
8.بحران هويت اجتماعي بالاخص بين نوجوانان و جوانان نسل دوم و سوم انقلاب و گرايش به الگوهاي غربي؛
9. فرار مغزها؛ نداشتن برنامه اي همه جانبه براي جلوگيري از مهاجرت تحصيل كردگان و متخصصان و مشخص نبودن مرزهاي «تعهد» و «تخصص» باعث ظهور پديده فرار مغزها به كشور هاي ديگر جهان مي شود.