انفاق در قرآن
#سوره_مبارکه_تکویر
توجه به سه موضوع در انفاق مهم است
۱. صورت حقیقی این عمل که در روز قیامت برای انسان معلوم می شود. به گونه ای که تصورش هم در این دنیا سخت است. مانند خورشیدی که بهم بپیچد و کوههایی که به راه افتند و خرد شوند. انفاق عملی است که می تواند اینچنین تکان دهنده باشد
۲. رسول خدا(ص) و نزدیک شدن به او و سیره او که باعث فهم بیشتر ما از قرآن و انفاق و مصادیق دقیق تر و مترقی تر آن می شود.
۳. قصد بر انجام انفاق و اقامه این فریضه طبق دستورالعمل قرآن
لحظه ای درنگ در سوره مبارکه حمد(10)
سؤال ۱۰: چرا بجای «أعبد»، «نعبد» آمده است؟
اعتراف به شؤون الهی، الزامات و تعهدات بندگی را بدنبال دارد و تک تک معترفین را مکلّف به اجرای فرامین الهی میگرداند: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ». (یس/ ۶۰) این تعهدات با هر فردی، بطور شخصی و جدای از دیگران مطرح است و هر کسی شخصا تعهدات و تکالیفی را در برابر خدا بر عهده میگیرد؛ چرا که هر کس به تنهایی مسئول اعمال خویش میباشد و بار کسی را دیگری بر نخواهد داشت: «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری. (انعام/ ۱۶۴، فاطر/ ۱۸، زمر/ ۷)، «لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ… » (انعام/ ۹۴)
با این توجه مناسبت داشت که ابراز بندگی بنحو تک تک و جدا جدا مطرح گردد و گفته شود: إیّاک أعبد، حال چرا بجای «أعبد»، «نعبد» آمده است؟
سوره انبیاء و مؤمنون این نکته را روشن مینمایند: «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ». (انبیاء/ ۹۲) «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ». (مؤمنون/ ۵۲) مسئولیت فردی تک تک افراد، باید در ضمن امت واحده، بر عهده گرفته شود و الّا تقطّع افراد بشکل احزاب و دستجات متفرّق، نمی تواند بندگی و تقوای الهی را در پی آورد، امری که ادامه هر دو آیه از آن شکایت دارد، پس باید در تشکل ایمانی امت واحد اسلامی، خدا را بندگی نمود.
امت بدون امام، معنی ندارد و امت واحد نیز ضرورتا، امامت واحد را مطرح مینماید. پس در هر زمانی برای امت اسلامی، امامی واحد مطرح است، امامت واحد نیز بدون عصمت و تعیین از قبل، امکان تحقق ندارد، چرا که بر امامی غیر معصوم، بطور عادی امکان وحدت رأی وجود ندارد. پس بناچار در هر زمانی، امت اسلامی زیر سایه امامی معصوم قرار دارد، که باید او را بشناسد و از او پیروی نماید، چرا که شرط مسلمانی و شرط صحت بندگی و عبادتها میباشد و از این روست که رسول خدا فرموده اند: «من مات و لا یعرف إمامه مات میتة جاهلیّة» امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله (کافی، ج ۲، ص ۲۰). الزام به شناخت امام در شرایط وجود مدعیان دروغین در هر زمان، تعیین و انتصاب از قبل را با خود بهمراه دارد و الّا امکان شناخت امام غیر معصوم و غیر معیّن و وحدت بر او عملا در هر زمانی وجود ندارد.
در عصر غیبت، امامت واحد زیر پرچم امام عصر حضرت حجت علیه السلام باید تحقق یابد و الّا امامتی جاهلی خواهد بود. تأکید فراوان در برقراری نماز به شکل جماعت، خود ضرورت این وحدت امت، زیر سایه امام واحد را بخوبی نشان میدهد. با این توضیحات روشن میگردد که اعتصام به ریسمان الهی بشرط وحدت و یکپارچگی میباشد و الّا اعتصامی محقق نخواهد گشت: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا… »(آل عمران: 103).
لحظه ای درنگ در سوره مبارکه حمد(9)
سؤال ۹: چرا در «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» سخن از غیبت به خطاب، مبدّل گشته است؟
پاسخ:
خطاب الهی و حضور در بارگاه مقدس او را شرافتی است که نامحرمان و جاهلان به شأن و مقام الهی را نشاید، آنکه فعل خدا را زیبا نبیند و ربوبیت مطلقه و فراگیر الهی را نشناسد و رحمت عام و خاص الهی را نچشیده باشد و به روز انقیاد و فرمانبرداری تام قیامت، ایمان نداشته باشد، صلاحیت خطاب نمودن خدا را ندارد؛ از این رو، پس از این سیر معرفتی و ایمانی، لیاقت خطاب و حضور در بارگاه قدس حاصل میشود پس: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ». مروری گذرا بر آیات قرآن نشان میدهد که خطابات الهی یا به مؤمنان است و یا به تودههای مردم، و هرگز بطور مستقیم بدون واسطه «پیامبر یا مؤمنین» کفّار را مورد خطاب قرار نمی دهد تنها یک خطاب به کفار در آیات آمده است که ناظر به صحنه قیامت و سرزنش شدید آنان میباشد که در آن صحنه هولناک این خطاب بسیار شکننده و خرد کننده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». (تحریم/ ۷)
انفاق به خویشان
روش صحیح انفاق
و از تو می پرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: افزون بر نیاز را. خدا بدین سان آیات خود را برای شما روشن می سازد تا بیندیشید.(بقره:119)
سخن خوش[با نیازمندان] و گذشت، از صدقه ای که آزاری در پی دارد بهتر است و خدا بی نیاز بردبار است.