از نو بخوان!
راهبرد هایی برای یادگیری بهتر2
تقویت عضله تمرکز، در هر زمان و مکان!
⁉️ چرا مثل آدم هایی که تمرکز میکنند، نمیتوانیم بر فعالیت ذهنی خود تمرکز داشته باشیم؟
جواب خیلی ساده تر از چیزی است که فکر میکنید! چون بلد نیستیم و یاد نگرفته ایم!
تمرکز یک مهارت است و هر چه بیشتر تمرین شود ماهر تر میشویم، به یاد بیاورید مهارت های پایه ای زندگی تان را، از قاشق دست گرفتن تا راه رفتن تا دوچرخه سواری!
مهارت ها را تمرین کردید تا ماهر شدید.
حالا این وسط خدا میداند چه قدر زمین خوردید و زخمی شدید اما حالا دیگر در یک آب خوردن رکاب میزنید.
یکی از راهبردهای تقویت عضله تمرکز، دوری از چند وظیفگی است.
تمرین کنید که در یک زمان تنها یک کار انجام دهید تا عضله تمرکزتان تقویت شود.
به ذهنتان آموزش دهید که در یک زمان یک کار می کنید و قرار نیست پراکنده باشید.
این تمرین را میتوانید در هر زمان و مکان انجام دهید:
اگر میخواهید به کسی تلفن بزنید، شبکه های اجتماعی را چک نکنید.
اگر میخواهید روی یک متن کار کنید، چنان کار کنید که انگار هیچ کار دیگری در جهان ندارید.
اگر با کسی حرف میزنید، مدام سرتان را در گوشی نکنید، این ور آن ور نگاه نکنید و جوری به طرف مقابل توجه کنید که انگار مهم ترین آدم دنیاست.
اگر غذا نوش جان میکنید، تلوزیون را خاموش کنید.
اگر به مکان تازه ای میروید، به جزئیات مکان توجه کنید.
اگر درس میخوانید، از هر وظیفه ای در آن 45 دقیقه مطالعه شما را از پای کتاب بلند میکند دوری کنید.
لحظه به لحظه در هر مکان و زمان با انجام دادن یک کار و فقط یک کار در زمان مشخص مهارت تمرکز خود را تقویت کنید.
سید محمد آل عمران، رواندرمانگر و کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
از نو بخوان...
راهبردهایی برای یادگیری بهتر
قسمت 1
حواس ها رو جمع کن!
حواس پرتی یکی از کارهایی است که باعث میشود عملکرد خوبی زمان یادگیری یا مطالعه نداشته باشیم.
از اسمش پیداست، حواس پرت می شود! و بدی ماجرا این است که اگر حواس مان به مطالعه نباشد انگار که وقت مان تلف شده.
یکی از عوامل پرت کردن حواس تو دنیای امروز ، گوشی هایی که توی دست داریم.
45 دقیقه تنظیم میکنیم مطالعه کنیم، حین 45 دقیقه، 10 بار اینستا، 10 بار وضعیت واتس آپ، و 10 بار کانال های مختلف رو چک میکنیم و انتظار داریم بتونیم حواس مون تو اون 45 دقیقه جمع باشه!
خب قطعا نمیشه!
دنیل جی لوئیجی عصبشناس، در کتاب خودش بنام ذهن سازماندهیشده عبارت جالبی دارد: 《اینکه از مغزمان بخواهیم توجه و تمرکزش را از فعالیتی به فعالیتی دیگر تغییر دهد، موجب میشود قشر پیش پیشانی و جسم مخطط گلوکز اکسیژنه بسوزانند، یعنی همان سوختی که برای انجام وظایف خود نیاز دارند. تغییرات سریع و مستمر که ما با انجام چند کار همزمان موجب آن میشویم، آنقدر سریع سوخت مغز را تمام میکند که پس از مدتی کوتاه، احساس خستگی و گیجی میکنیم. در واقع تمام مواد مغذی موجود در مغز خود را خالی کردهایم و این امر موجب کاهش عملکرد شناختی و فیزیکی در ما میشود》.
این یافته کشف مهمی را در یادگیری جلوی چشم ما قرار میدهد!
اینکه مدام هنگام مطالعه و یادگیری از فعالیت مطالعه کار دیگری کنیم، مثلا سراغ گوشی مان بریم، انگشت مان را روی صفحه اینستا مان بکشیم و ببینیم چه قدر لایک گرفته ایم همانا و کاهش عملکرد مغزمان هنگام مطالعه همانا! با دست خودمان بلای بهره وری مغزمان میشویم!
از نو بخوان :
_همین الان به قسمت تنظیمات گوشی برید و اعلان ها رو ببندید! نیازی نیست ذهن تان را نسبت به آلارم گوشی شرطی کنید و همواره گوش به زنگ همین نگاه بخشی از انرژی مغزی را درگیر خودش نگه میدارد!
_از پنج کانال و گروهی که بود و نبودنش براتون فرق خاصی نداره جدا بشید.
_زمان مطالعه بعدی گوشی را بیرون اتاق مطالعه بگذارید و اگر نمیتوانید توی کشو و خلاصه جایی که جلوی چشمان تان نباشد! (تحقیقات نشان داده اگر دسترسی ما به گوشی چهار ثانیه عقب بیفتد میل مان به چک کردن گوشی کمتر به رفتار تبدیل خواهد شد!
سید محمد آل عمران، رواندرمانگر و کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
مثبت گرایی سمی
قسمت دوم
در متن قبلی در مورد مثبت گرایی سمی صحبت کردیم. متوجه شدیم که ما با استفاده از جملات مثبت سمی و حین درد و رنج ها، اعتبار هیجانات ناخوشایند را زیر سوال می بریم و آنها را طبیعی نمی دانیم.
به جای استفاده از جملات مثبت گرایی؛
۱. به احساسات طرف مقابل اعتبار دهید. می دانم ناراحتی، غم داری و دلت می خواهد گریه کنی و این حق طبیعی توست چون واقعا اتفاقی که افتاده دردناک است.
۲. همدلی کنید. با همدلی کردن، طرف مقابل خود را درک میکنید. احساس میکنم خیلی برات سخته که عزیزت رو از دست دادی درسته؟
۳. آنچه اتفاق افتاده را کوچک نکنید.
گاهی اتفاقی که برای کسی می افتد برای او بسیار با اهمیت است ولی ممکن است برای ما اهمیت چندانی نداشته باشد. مهم این است که درجه اهمیت آن اتفاق را از نگاه او ببینیم و با او همدلی کنیم.
۴. با گفتن جملات مثبت احساس گناه ندهید.
گاهی دانسته یا ندانسته هنگام رنج ها، با گفتن اینکه او میتواند الان شاد باشد، بیخیال باشد و… چون تلاش میکند نمیتواند به او احساس گناه و خود سرزنشی می دهیم. کافیست اجازه دهیم شرایط حالت طبیعی خود را طی کند.
یوسف شیخی؛ طرحواره درمانگر
مثبت گرایی سمی
قسمت اول
ممکن است شما هم در زندگی حین حال بد، دشواری ها، مشکلات و… این جملات رو شنیده باشید:
بخند دنیا دو روزه!
حالا که چیزی نشده درسته میشه نگرانش نباش!
بهش فکر نکن اهمیتی نداره تو میتونی شاد باشی!
و…
این جملات مثبت در واقع میخوان که ما احساسات و هیجانات اصیل و طبیعی خودمون رو در مواقع مختلف زندگی تجربه نکنیم و اونهارو پس بزنیم. همیشه مثبت باشم و خوش بینی غیر واقع بینانه ای نسبت به زندگی داشته باشیم.
مثبت گرایی سمی راهی برای اجتناب است. اجتناب از دردها و رنج های طبیعی زندگی. ما اگر به دنبال مثبت گرایی افراطی باشیم، همیشه در یک سبک اجتناب به سر می بریم، هنگام مشکلات لازم است آن را تجربه کنیم، بشناسیم و ناراحتی های آن را عمیقا حس کنیم و به دنبال حل مسئله یا حتی پذیرش و مسؤلیت پذیری باشیم.
نکته ی مهمی که مثبت گرایی سمی به ما القا میکنه اینه که شادی یه انتخابه و تو میتونی انتخاب کنی که در همه لحظات شاد باشی.
در واقع شادی همیشه یک انتخاب نیست، گاهی مواقع زندگی روی خوشی به ما نشان نمی دهد و ما نمیتوانیم شاد باشیم.
اگر طبق تعریف مثبت گرایی سمی شادی را یک انتخاب بدانیم، مواقعی که شاد نیستیم یا در دردسری گیر افتادیم و… احساس میکنیم تقصیر خود ماست که شادی را انتخاب نکرده ایم.
اما واقعیت این است که زندگی توأم با شادی و غمگینی است و هرکدام از آنها هم در مواقع خود، طبیعی و قابل تجربه اند، و نمیخواهیم ناراحتی ها را پس بزنیم و فقط و فقط شاد باشیم.
یوسف شیخی؛ طرحواره درمانگر