*شکر الهی و بچه ها*
بحث شکر و حمد اونقدر مهمه که به این راحتی نمیشه ازش گذشت.
اگر واقعاً کسی بتونه حمد رو اونطوری که اهل بیت گفتن تو زندگیش انجام بده همه زندگیش روبه راه میشه چه زندگی دنیایش و چه زندگی معنوییش.
یاد نعمت ها و یادآوری اونا، جزئی از دینداریه.
دینداری رو دو دسته خیلی خراب میکنند یک دسته کسانی هستند که از دین یه تیکه رو قیچی کردن و دارن اون رو به عنوان همه دین معرفی میکند؛
دسته دوم کسانی هستند که از ترس دسته اول، اون تیکه های باقی مانده از دین رو به مردم نشون نمیدن.
بیاییدبا یادآوری نعمتها نذاریم یک تیکه مهم از دین نگفته و مهجور بمونه.
یادآوری نعمت و شکر اون، برا کوچیک و بزرگ مون لازم و ضروریه
این رو هم باید بدونیم که
*اگه بچهها از کوچیکی شاکر خدا تربیت بشن رشد اخلاقی و معنوی شون خیلی سرعت میگیره*
*رفیق کردن بچهها با خدا واقعاً کار آسونیه*
ولی متاسفانه ما ها فطرت دست نخورده و پاک بچه ها را با آموزشهای اشتباه و پیچ در پیچ داغون می کنیم و بعدش هم وقتی بزرگ میشه توقع داریم به همه امور دینی پایبند باشند.
واقعیت اینه که با خیلی از روشهایی که ماها برای تربیت دینی بچه ها به کار می بریم هم لقمه را از پشت سر تو دهن میذاریم و هم نتیجهای به جز فراری شدن آنها از دین نمیگیریم.
*در حالی که تربیت دینی بچهها اونقدری که یه عده ای فکر میکنند پیچیده نیست*
یکی از راههای اصلی تربیت دینی و توحیدی بچهها توجه دادن اونا به نعمتای خداست که بهتره حتی از خردسالی شروع بشه باید بچه ها از همون کوچیکی یاد بگیرند که *به نعمت ها فکر کنن.*
*بچه هایی که اهل تفکر بار نمیان خطر خیالاتی شدنشون تو بزرگسالی خیلی زیاده خیلی از ماها همین بلا سر مون اومده.*
*ادامه دارد …*
📚 استاد حاج آقا عباسی ولدی
احکام شیرین...
#لطیفه
گویند چهار نفر کنار هم نماز می خواندند.
اولی حرف بی جایی در بین نماز زد.
دومی گفت: نمازت باطل شد.
سومی سریع گفت: تو هم که حرف زدی نمازت باطل شد.
چهارمی گفت: خوشا بحال خودم که حرف نزدم.
یکیاز مبطلات نماز حرفزدنعمدی است.(چهفارسی، چهعربی، چه انگلیسی و..)
حتّى یکجمله، یا یککلمه، یا کلمه 2حرفى (مثل من و ما و..) نماز را باطل میکند.
اما سخن گفتن از روى فراموشى، نماز را باطل نمیکند.❌
و اگر نمازگزار سهوا حرفی بزند، پس از نماز باید 2سجده سهـو بجا آورد.
آجرک الله یا بقیة الله
سهم تان را بگیرید
امام باقر(علیه السلام): «بندهای در روز قیامت محشور شود و [با اینکه در دنیا] دستش به خونى آلوده نشده، اما یک ظرف شیشهای خون و یا بیشتر از آن به دست او دهند و بگویند: این سهم تو است از خون فلان شخص؟!
او (با تعجب) عرضه میدارد: پروردگارا! تو خود میدانى که جان مرا گرفتى [و تا آن لحظه] من خون کسى را نریخته بودم [و هیچ خونى بر گردنم نبود؟!]
خداوند فرماید: آرى! تو خبرهای مختلفی از فلانى شنیده بودى و برای دیگران بازگو کردى، پس این خبر زبان به زبان به فلان ستمکار رسید و با استناد به همین خبر، او را کُشت، و این بهره تو از خون اوست».
** کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۳۷۰ – ۳۷۱، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق؛ به نقل از سایت اسلام کوئست.
#شاهچراغ
آیا زن و مرد یکسان هستند یا متفاوت؟
زن و مرد هر دو از نظر انسانیت شبیه هستند و خداوند این نکته را که افق رشد معنوی دو جنس تفاوتی ندارد اینگونه بیان فرموده است: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ، ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﻣﻮﻣﻦ ﺍﺳﺖ، ﻣﺴﻠﻤﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﭘﺎﻙ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩﺍﻯ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺷﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻋﻤﻠﻰ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰﺩﺍﺩﻩﺍﻧﺪ، ﻣﻰﺩﻫﻴﻢ(نحل:97).
زن و مرد اما در کنار شباهتهای بسیار تفاوتهای کلیدی و مهمی دارند. این تفاوتها واقعی و خلقتی است نه آنکه همهاش بخاطر آموزش و محیط باشد. مرد و زن در همه فرهنگهای دنیا تفاوتهای جسمی آشکاری دارند، میانگین قد و قدرت ماهیچهای مردان همواره بیشتر از زنان است، زنان برخلاف مردان قدرت فرزندآوری و شیردهی دارند، تفاوتهای اسکلتی شناخته شدهای میان دو جنس دیده میشود و … همچنین در روانشناسی فیزیولوژیک به خوبی نشان داده شده که مغز زنان و مردان در دوره جنینی تحت تاثیر هورمونهای جنسی تفاوتهایی پیدا میکند که موجب تفاوت در ویژگیهای روانشناختی زن و مرد میگردد. بنابراین همه تفاوتهای رفتاری مشاهده شده میان زن و مرد حاصل فرهنگ و تربیت نیست بلکه بخش مهمی از آن حاصل خلقت و تغییر ناپذیر است و چنانچه به زور تغییر یابد به ناهنجاری و بیماری ختم میگردد.
تفاوت ظرفیتهای جسمی و روانی زن و مرد برای هر یک امتیازاتی نسبت به دیگری ایجاد می کند و هر کدام را برای کاری مناسب می کند و یا آسیب پذیر می سازد.
این دو مکمل هم هستند یعنی میتوانند نقایص هم را پوشش بدهند به همین دلیل موجب آرامش هم می شوند.
“وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛ ﻭ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ [ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺭﺑﻮﺑﻴﺖ] ﺍﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﻰ ﺁﻓﺮﻳﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭﺷﺎﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻳﺎﺑﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ؛ ﻳﻘﻴﻨﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ [ﻛﺎﺭ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰ] ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺮﺩﻣﻰ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ(روم:21).
مثلا زن هوش هیجانی بیشتری دارد و مرد هوش محاسباتی بیشتری. زن جزئیات را بهتر تشخیص می دهد اما در تشخیص کلیات غفلت می کند و مرد برعکس. زن مهربان است و مرد شجاع. و ….
پس هرکسی را بهر کاری ساختند
وقتی تفاوت توانمندی داریم باید تفاوت وظایف داشته باشیم زیرا نقش فرد اگر با تواناییاش سازگار نباشد باعث فرسودگی جسمی و روانی او می شود.
وقتی وظایف متفاوت بود باید اختیارات و حق و حقوق هم متفاوت باشد.
عدالت همان برابری نیست وگرنه من باید به همه کلاس یک نمره یکسان میدادم. برابری ظلم است و عدالت یعنی قرار دادن هر چیز به جای خود. عدالت یعنی سنگینی وظایف من با حجم اختیاراتم و حقوقم بخواند. تفاوت در تواناییها⬅ تفاوت در وظایف⬅ تفاوت در اختیارات و حقوق. این یک اصل بدیهی عقلی است. خانواده یک سیستم است و هر سیستم از اجزایی درست شده که با هم فرق دارند و گرنه سیستم نیست، و هر جزء کاری می کند متفاوت از دیگر اجزاء.
در یک تیم یا سیستم نقشهای مختلفی هست و حتما و الزاما یکی از این نقشها نقش رهبری تیم است، هر نقشی باید متناسب با تواناییهای ذاتی افراد واگذار شود، با توجه به شجاعت و قدرت بدنی و کل نگری (نگاه استراتژیک)، روحیه حمایتگری و حفاظت و … در مرد و همچنین ظرفیت بالاتر بدنی و ذهنی برای پول درآوردن رهبری خانواده با مرد است و خانوادههایی که رهبر آنان زن است به دلیل فرسودگی زودهنگام زن و به دلیل اینکه روانشناسی زن اینست که مرد ضعیف را دوست ندارد و به دلیل اینکه دختران خانواده فقط توسط محبت یک پدر مقتدر اشباع عاطفی میشوند بنابراین خانوادههای زن سالار نابهنجار بوده و کارکرد طبیعی ندارند. امتیازاتی که به مرد داده شده به دلیل بار رهبری و وظیفه تامین اقتصادی و حفاظت خانواده است که به عهده اوست. در مقابل برای زن حقوق دیگری در نظر گرفته شده که متناسب با وضعیت و نیازهای اوست. اجازه زن از مرد برای خروج از منزل به دلیل وظیفه حفاظتی مرد است. الان یک مقام بلندپایه هر جا بخواهد برود باید اول از تیم حفاظتی خود اجازه بگیرد و این به معنای برتری مامور حفاظت بر آن مقام بلندپایه نیست.
در مورد ارث زن و مرد، دیه زن و مرد، تعدد زوجات، شهادت در دادگاه، حجاب متفاوت زن و مرد، قبلا مطالبی نوشتهام که بتدریج برای مطالعه کسانی که از تعصب به دورند میگذارم.
دکتر سید علی مرعشی (پزشک، متخصص روانشناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز)