صلوات الله علیه؛ درودهای خدا بر او باد.
۲. صلوات الله علیه؛ درودهای خدا بر او باد.
✨از وظایف و تکالیف بندگان درباره حضرت مهدی علیه السلام، درود فرستادن بر آن حضرت است. با توجه به آیه شریف «إنّ الله و ملائکته یصلّون علی النبی… » [احزاب/56] روشن میشود:
الف. خداوند متعال بر پیامبرش صلوات میفرستد. این صلوات که جمع «صلوة» است، هرگاه به خداوند متعال نسبت داده شود، به معنای فرستادن رحمت و هرگاه به فرشتگان و مؤمنان منسوب گردد، به معنای طلب رحمت است.
ب. از تعبیر «یصلّون» که فعل مضارع و دلیل بر استمرار است، فهمیده میشود که خداوند متعال، همیشه و پیوسته رحمت و درود میفرستد.
ج. رابطه ی مردم و رهبر در حکومت الهی، صلوات و سلام است. (علاقه قلبی کافی نیست؛ بلکه اظهار علاقه لازم است) خداوند در قرآن به پیامبرش میفرماید: «به زکات دهندگان صلوات فرست». ( (خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ) (توبه: ۱۰۳).
در این آیه به مردم سفارش میکند که بر پیامبر صلوات فرستاده شود. آری؛ در اسلام رابطه مردم و رهبر، رابطه صلوات و درود است؛ همان گونه که در آیه ۵۴ سوره انعام خدا به پیامبرش دستور میدهد به کسانی که به ملاقاتش میآیند سلام کند. [۱]
بنابراین، صلوات الهی بر امام مهدی علیه السلام، به معنای فرستادن رحمت و برکت بی کران است که در ادعیه فراوان به چشم میآید.
در دعای افتتاح از خداوند میخواهیم: «اللّهم و صلّ علی ولی أمرک القائم». در دعای روز عید فطر نیز عرضه میداریم: «اللّهم صلّ علی ولیک المنتظر». در پگاه هر جمعه در دعای ندبه از پروردگار متعال میخواهیم: «اللّهم صلّ علی حجّتک و ولی أمرک» و در دعای صلوات هم میگوییم: «اللّهم صلّ علی ولیک و ابن أولیائک».
—————
[۱]: (وَإِذَا جَاءَک الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَیْکمْ)
...
از مرحوم علامه طباطبایی سؤال کردند: «معصوم به درود و صلوات نیازی ندارد؛ پس چرا صلوات میفرستیم؟ » آن عالم فرزانه فرمود:
صلواتی که ما میفرستیم، اولاً از خودمان چیزی اهدا نمی کنیم؛ بلکه به خدا عرض میکنیم و از او میخواهیم که بر پیامبر و خاندانش رحمت ویژه بفرستد؛ ثانیاً گرچه این خاندان نسبت به ما محتاج نیستند؛ ولی به ذات اقدس اله که نیازمندند و باید دائماً فیض الهی بر آنان نازل شود. ما با این صلوات، خود را به این خاندان نزدیک کرده ایم؛ مانند آنکه اگر باغبانی در باغی که همه گلها و میوه هایش مِلک صاحب باغ است، کار کند و از صاحب باغ حقوق بگیرد٬
روز عید یک دسته گل از باغ تهیه کند و به حضور صاحب باغ، ببرد، آیا عمل او موجب تقرب به صاحب باغ هست یا نه؟ مسلماً هست. این عمل، نشانه ادب باغبان است. صلوات هم ادب ما را ثابت میکند، والّا ما که از خودمان چیزی نداریم؛ بلکه از ذات اقدس اله مسئلت میکنیم به مراتب و درجات این بزرگواران بیفزاید، و همین عرض ادب، برای ما تقرب است.
اسرار و فواید صلوات، خصوصاً در مقام دعا بسیار است که امام زین العابدین و سید الساجدین این نوع روش را آموزش داده اند. یکی از رازهای صلوات، این است که وقتی رحمت به حضرت نازل شد، به دیگران هم میرسد؛ چون او مجرای فیض است و اگر خیری به دیگران میرسد، باید نخست بر آن حضرت که رحمت خاصه است، نازل شود و سپس به دیگران برسد. مرحوم علامه طباطبایی فرمود:
معنای صلوات بر محمد و آل محمد، این است که: خدایا! رحمتت را برای آنان فرو فرست که از آنان به ما برسد. اگر بخواهد رحمتی ببارد، ابتدا بر این خاندان میبارد و سپس به دیگران میرسد. بنابراین، طلب رحمت کردن مستلزم اجابت دعاست.
لذاعلاوه بر این که #صلوات موجب #رحمت الهی بر امام زمان است، آثار آن متوجه جهانیان نیز میشود؛ همان طور که این کیفیت در درود سرداب مقدس منعکس شده است:
اللّهمّ صلّ علیه صلوة تظهر بها حجّته توضح بها بهجته و ترفع بها درجته و تؤید بها سلطانه و تعظّم بها برهانه و تشرّف بها مکانه و تعلّی بها بنیانه و تعزّ بها نصره و ترفع بها قدره و تسمی بها ذکره و تظهر بها کلمته و تکثر بها نصرته و تعزّ بها دعوته و تزیده بها إکراماً و تجعله للمتّقین إماماً و تبلّغه فی هذا المکان مثل هذا الأوان و فی کلّ مکان منّا تحیةً و سلاماً لایبلی جدیده؛
بارالها! بر او درود فرست؛ درودی که به واسطة آن، حجت و دلیلش را آشکار، و شادمانی و تازگی اش را نمایان گردانی، و درجه اش را بالا بری، و سلطنتش را تأیید و تقویت کنی، و دلیل و برهانش را معظم و جایگاهش را شریف، و اساس و بنیان او را بلند مرتبه، و یاری او را کامل و بزرگ
گردانی، و ارزش او را بالا بری، و یادش را نمودار و کلمه اش را آشکار کنی. هم چنین درود تو باعث افزایش یاری اش، عزت مندی دعوتش، افزایش کرامتش و پیشوا شدن او برای پرهیزگاران شود. در این جا و این لحظه و در هر جای دیگر، از ما به او سلام و احترام ویژه ای برسانی که جدید آن، کهنه نشود.
نکته دیگر، این که جمع آمدن لفظ «صلوات» و تکرار لفظ «علی» بی حکمت نیست که حکمت آن در فراز بعدی توضیح داده میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
تاملی بر قانون جذب
آرزو
يكي از ويژگي هاي انسان آرزوخواهي وي مي باشد.به دليل اينكه انسان ، ذاتا در جستجوى كمال مطلق مي باشد . از اين جهت آرزوهاي او حد وحصري ندارد امام علي عليه السلام مي فرمايد: الأَمَلُ لا غايَةَ لَهُ آرزوها ، پايان ندارند.
اگر آرزوها به درستي مديريت شوند مي تواند ، عامل پيشرفت و حركت آدمي باشد . اگر آرزو از انسان گرفته شود ، جامعه بشر ، هيچ حركتى به سوى تكامل نخواهد داشت از اين رو ، پيامبر خدا ، آرزو را رحمتى مى داند كه خداوند متعال به جامعه بشر ارزانى داشته است
رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّمَا الأَمَلُ رَحمَةٌ مِنَ اللّه ِ لاُِمَّتي ، لَولاَ الأَمَلُ ما أرضَعَت اُمٌّ وَلَدا ، ولا غَرَسَ غارِسٌ شَجَر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آرزو، در حقيقت، رحمتى از جانب خداوند براى امّت من است. اگر آرزو نبود ، هيچ مادرى فرزندى را شير نمى داد و هيچ باغبانى ، نهالى نمى كاشت
قانون جذب به جاي اينكه براي انسان برنامه ريزي زندگي ياد دهد و همت او را بارور كند نتيجه اي جز آمال پروري ندارد. قانون جذب مردم را در آرزوهای بي پايان دنیایی فرومیبرد و آرزوهای دنیایی را در عمیقترین لایههای ذهنی و احساسی آنها درونی میسازد. این وضعیت نوعی احساس کاذب خوشی و کامیابی را ایجاد میکند که نتایج و پیامدهایی تباه کنندهای دارد
آرزوها در سه گام به دست میآیند، نخست خواستن: «به دنیا فرمان بده.» [46] دوم باور: «باور داشته باش که به خواستهات رسیدهای.» [47]سوم: تجسم: «احساس کن که به خواستهات رسیدهای» [48] احساس به فکر نیرو میبخشد. دنیا حسی است و تنها با تصور نمیتوانی خواستهات را به دست آوری. «پس از همین حالا احساس خوبی داشته باش.» [49] تحقق آرزوها به نیرویی که به آنها میدهی بستگی دارد، پس هرگاه به اندازة کافی به افکار خود انرژی بدهی تحقق خواهد یافت.
آن چه كه در آرزو مطرح است نامحدود بودن آرزوهاست و در اين ميان انسان با دستيابى بر آرزوهاى خود ، آرامش پيدا مى كند و اگر اين آرزوها درست مديريت نشود ، آرزومند ، سراب را آب مى پندارد و همه عمر ، در طلب سراب مى دود . مرگش فرا مى رسد ، امّا چيزى را مى خواهد كه بدان، دست پيدا نمى كند و اگر به چيزى كه خيال مى كرد در آرزوى آن است ، دست يافت ، مطلوب خود را در آن نمى بيند . لذا هيچ گاه در زندگى احساس راحتى و آرامش ندارد و به گفته امام على عليه السلام : مَن سَعى في طَلَبِ السَّرابِ طالَ تَعَبُهُ وكَثُرَ عَطَشُهُ . امَن أمَّلَ الرِّىَّ مِنَ السَّرابِ خابَ أمَلُهُ وماتَ بِعَطَشِهِ هر كه در طلب سراب بكوشد، زحمت او به درازا مى كشد و تشنگى اش افزون مى شود . هر كه سيرابى از سراب را آرزو كند ، به آرزويش نمى رسد و از تشنگى مى ميرد
به منظو مديريت آرزو ها ، ابتدا بايد ديد كه فطرت انسان در جستجوى چيست و آن گاه، آرزوهاى درست را از آرزوهاى نادرست جدا كرد . سپس با تمام توان براى رسيدن به آرزوهاى فطرى حقيقى و اجتناب از آرزوهاى كاذب كوشيد.
خداوند متعال ، با دادن اين خصوصيت فطرى به انسان ، در حقيقت ، آموزگارِ آرزومندان خويش است و گويا به انسان مى گويد : گم شده تو منم . مطلوب و مأمول حقيقى تو منم . تو مرا كه كمال مطلق هستم ، مى خواهى و نمى دانى . همه آرزوها به من ختم مى شود و بدين جهت ، اهل معرفت به من عشق مى ورزند و نهايت آرزوهاى آنان ، بلكه بالاتر از آرزوى آنان منم . اگر با من پيوند برقرار كردى ، در دنيا و آخرت ، كامياب خواهى شد در قرآن كريم آمده است :
مَّن كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِندَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا و هر كس پاداش دنيا را بخواهد ، پاداش دنيا و آخرت ، نزد خداست هنگامى كه انسان ، هدف نهايى زندگى و برترين آرزوها را تشخيص داد ، همه خواسته ها و آرمان هاى او در جهت رسيدن به اين هدف قرار مى گيرد ؛ زيرا مى داند هر خواسته اى كه در جهت اين آرزوى بزرگ است ، درست و حق است و هر چه در جهت خلاف آن است ، نادرست و باطل است.
...
درست است كه آرزو ، نعمت است و سرمايه زندگى ؛ امّا اگر اين سرمايه درست مصرف نشود ، همانند همه نعمت هاى ديگر الهى ، به نقمتْ تبديل مى شود و موجب بدبختى و تيره روزى انسان مى گردد .
قانون جذب با آمال پروري و ايجاد احساس كاذب در وجود انسان ها آنها را در آرزوهاي طول و دراز فرو مي برد كه زيان هاي جبران ناپذيري در زندگي وي وارد مي سازد به همين جهت روايات ما به شدت از آرزوهاي باطل و بيهوده و بي پايان نهي كرده اند[50] و پيامدهاي آن را بيان كرده اند يكي از آثار آرزوي دراز كوتاهي در عمل مي باشد الإمام عليّ عليه السلام :مَنِ اتَّسَعَ أمَلُهُ قَصُرَ عَمَلُهُ . در فيلم راز مي گويد :كار فيزيكي در مكانيزم قانون جذب لازم نيست انجام دهي و اصل خواسته توست با اين بيان انسان را از كار و تلاش دور مي سازد
قانون خدا این است که به هر کس به اندازة خواسته و عملش نتیجه بدهد.
قانون جذب با آمال پروري و ايجاد احساس كاذب در وجود انسان ها آنها را در آرزوهاي طول و دراز فرو مي برد كه زيان هاي جبران ناپذيري در زندگي وي وارد مي سازد به همين جهت روايات ما به شدت از آرزوهاي باطل و بيهوده و بي پايان نهي كرده اند[50] و پيامدهاي آن را بيان كرده اند يكي از آثار آرزوي دراز كوتاهي در عمل مي باشد الإمام عليّ عليه السلام :مَنِ اتَّسَعَ أمَلُهُ قَصُرَ عَمَلُهُ . در فيلم راز مي گويد :كار فيزيكي در مكانيزم قانون جذب لازم نيست انجام دهي و اصل خواسته توست با اين بيان انسان را از كار و تلاش دور مي سازد.
قانون خدا این است که به هر کس به اندازة خواسته و عملش نتیجه بدهد.
دومين پيامد آرزوهاي طولاني فراموشي آخرت است الإمام عليّ عليه السلام :إنَّما أخافُ عَلَيكُم اثنَتَينِ: اِتِّباعَ الهَوى وطولَ الأَمَلِ، أمَّا اتِّباعُ الهَوى فَإِنَّهُ يَصُدُّ عَنِ الحَقِّ وأمّا طولُ الأَمَلِ فَيُنسِي الآخِرَةَ من بر شما از دو چيز مى ترسم: پيروى از هوس و آرزوىِ دراز؛ زيرا پيروىِ هوس ، از حق باز مى دارد و آرزوى دراز ، آخرت را از ياد مى بَرَد.
اگر براستی کسی با تمام اشتیاق چیزی از دنیا بخواهد و بکوشد، خداوند دست او را خالی باز نمیگرداند. اما نتیجهای جز دنیای پوچ و فانی نخواهد یافت. «مَنْ کانَ یریدُ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زینَتَها نُوَفِّ إِلَیهِمْ أَعْمالَهُمْ فیها وَ هُمْ فیها لا یبْخَسُونَ “أُولئِک الَّذینَ لَیسَ لَهُمْ فِی اْلآخِرَةِ إِلاَّ النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فیها وَ باطِلٌ ما کانُوا یعْمَلُونَ [51]”
اما اهل ایمان و تقوا هیچ گاه نمیتوانند دنیا را با تمام اشتیاق بخواهند مگر اینکه آن را راه خدا و روزنهای بسوی محبوب خود بدانند و ببینند. به این ترتیب است که اهل ایمان دنیا را میخواهند با تمام شوق و عشقی که به خداوند دارند.
سومين اثر آرزوهاي باطل و طولاني ازبين رفتن خرد آدمي مي باشد الإمام عليّ عليه السلام :اِعلَموا عِبادَ اللّه أنَّ الأَمَلَ يُذهِبُ العَقلَ ، ويُكَذِّبُ الوَعدَ ، ويَحُثُّ عَلَى الغَفلَةِ ، ويورِثُ الحَسرَةَ ، فَأكذِبُوا الأَمَلَ ؛ فَإِنَّهُ غُرورٌ وإنَّ صاحِبَهُ مَأزورٌ:بدانيد ، اى بندگان خدا كه آرزو ، خِرد را مى بَرد، وعده را دروغ جلوه مى دهد، به غفلت مى كشانَد و حسرت به بار مى آورد. پس، آرزو را باور نكنيد؛ زيرا كه آن ، فريبنده است و آرزومند گنهكار .
چهارمين پيامد آرزوهاي طولاني از بين رفتن بينش مي شودالإمام عليّ عليه السلام :الأَمانِيُّ تُعمي أعيُنَ البَصائِرِ آرزوها، ديدگان بصيرت را كور مى كنند
از پيامدهاي ديگر آرزوهاي طولاني كه قانون جذب بر محور آن سخن مي گويد فراموشي امر يقيني مرگ است
اميرمؤمنان عليه السلام :الأَمَلُ يُنسِي الأَجَلَ آرزو، اَجَل را از ياد [انسان] مى بَرد.
از پيامدهاي جبران ناپذير ديگر آرزوهاي طولاني سخت دلي و قساوت قلب مي باشد از نجواهاى خداوند عز و جل با موسى عليه السلام اين بود : يا موسى لا تُطَوِّل فِي الدُّنيا أملَكَ فَيَقسُوَ قَلبُكَ ، وَالقاسِي القَلبِ مِنّي بَعيدٌ اى موسى! در دنيا ، آرزوىِ دراز در سر مپروران ، كه دلت سخت مى شود و سخت دل ، از من دور است
كوچك شمردن نعمت هاي الهي از ديگر آثار آرزو مي باشد الإمام عليّ عليه السلام :تَجَنَّبُوا المُنى ؛ فَإِنَّها تَذهَبُ بِبَهجَةِ نِعَمِ اللّه ِ عِندَكُم ، وتُلزِمُ استِصغارَها لَدَيكُم وعَلى قِلَّةِ الشُّكرِ مِنكُم.
انسان با تخيل آرزوهاي دراز به آرامش تخديري دست پيدا مي كند ولي اگر به اين آرزوهايش نرسد چيزي جز تأسف حاصلش نخواهد شد عنه عليه السلام :حاصِلُ المُنَى الأَسَفُ ، وثَمَرَتُهُ التَّلَفُ.امام على عليه السلام حاصل آرزوها ، افسوس است و ميوه اش ، تباهى
آثاري چون رنج بسيار[52] ، تباهي عمر[53] ، هلاكت و نابودي [54] ، مرگ ناگهاني [55] از ديگر پيامدهايي است كه براي آرزوي طولاني در روايات وارد شده است.
نتيجه
قانون جذب با ابهامات فراواني مثل حدود ، قلمرو و برد اين قانون ، عموميت وشموليت آن ، نداشتن پشتوانه قطعي علمي ، با تبليغات وسيعي توانسته اهداف طراحان اين نظريه را به خوبي پياده كند اهدافي چون لذت گرايي ، تخيل انديشي ، سلطه پذيري ، فراموشي آخرت ، دنيا گرايي ، ايجاد سبك زندگي مجازي . به همين جهت جاي تعجب نيست كه جنبش هاي نوپديد معنوي مثل كليساي ساينتولوژي و اشخاصي چون وين داير ، جي پي واسواني ، كاترين پاندر و خيلي از اين شخصيت ها از اين نظريه حمايت كرده و آن را به عنوان اصل معنوي مطرح مي كنند.
حال با مطرح كردن اين نظريه در سطح كشور توسط حاميان اين تئوري و نشر و توزيع بي سابقه اين كتاب در سراسر كشور ، لازم است تا انديشمندان و صاحب نظران هر يك از محورهاي بحث را به چالش بكشند . و انديشه هاي ديني مطرح شده را نه به عنوان مؤيدتراشي بلكه به دور از جانبداري يك طرفه روشن كنند. مباحثي چون مديريت تفكر وانديشه ، مديريت آرزوها ، مديريت احساسات ( غم ها ، شادي ها ، هيجانات ) در منابع اسلامي به كرّات بحث شده است به طوري كه مجال يكّه تازي را از اين نظريه بگيرد به شرط آن كه صاحب نظران ديني با استخراج اين مباحث از منابع آيات و روايات ، بينش توحيدي و نظام ارزشهاي اخلاقي را پياده كنند.
ارجاعات:
[46] راز ص 57
[47] راز ص 58
[48] راز ص 62
[49] راز ص 64
[50] عنه صلى الله عليه و آله :عِبادَ اللّه ِ ! إنَّكُم في دارِ أمَلٍ ، بَينَ حَياةٍ وأجَلٍ ، وصِحَّةٍ وعِلَلٍ ، دارِ زَوالٍ و تَقَلُّبِ أحوالٍ ، جُعِلَت سَبَبا لِلاِرتِحالِ ، فَرَحِمَ اللّه ُ امرَأً قَصَّرَ مِن أمَلِهِ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى بندگان خدا! شما در سراىِ آرزو به سر مى بريد، ميان زندگى و مرگ، و تن درستى و بيمارى ها ؛ در سراىِ ناپايدارى و دگرگونى حالات ؛ سرايى كه براى كوچيدن ، خلق شده است. پس، رحمت خدا بر آن كس باد كه آرزويش را كوتاه سازد
[51] سوره هود 16و15
[52] الإمام عليّ عليه السلام :مَن تَبِعَ مُناهُ كَثُرَ عَناؤُهُ
[53] الإمام عليّ عليه السلام :ضِياعُ العُمُرِ بَينَ الآمالِ وَالمُنى
[54] عنه صلى الله عليه و آله :إيّاكُم وَالتَّسويفَ وطولَ الأَمَلِ ؛ فَإِنَّهُ كانَ سَبَبا لِهَلاكِ الاُمَمِ
[55] عنه عليه السلام :مَن جَرى في عِنانِ أمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ
فرم در حال بارگذاری ...
قدر شناسان نماز
امیر المومنین علیه السلام:
و قد عرف حقها رجال من المومنين الذين لاتشغلهم عنها زينه متاع و قره عين من ولد و لا مال، يقول الله سبحانه: رجال لا تلهيهم تجاره و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلوه و ايتاء الزكوه.
قدر و اهميت نماز را مرداني از مومنين ميدانند كه زينت كالاي دنيا و فرزندي كه نور چشم انسان است و مال و دارايي، آنها را به خود مشغول نمي دارد، چنانكه خداوند سبحان ميفرمايد: «مرداني هستند كه تجارت و داد و ستد دنيا، آنها را از ياد خدا و اقامه ي نماز و پرداخت زكات باز نمي دارد».
بسياري از مردم براي بدست آوردن مال دنيا و حتي رسيدگي بيش از حد به فرزندان و خانواده، نمازهاي واجب خود را سست مي خوانند و چه اين روشها ميتوانند بر مال خود بيفزايند، غافل از اين ه رزق و روزي و ثروت بدست تواناي خداست و حرص زدن و جان كندن نه تنها چيزي به آن مقدر نمي افزايد بلكه ممكن است چيزي هم بكاهد. اميرالمومنين عليه السلام در اين زمينه ميفرمايد: «لايترك الناس شيئا من امر دينهم لا ستصلاح دنياهم الا فتح الله عليهم ما هو اضر منه». مردم چيزي از كار دينشان (چون نماز) را براي بدست آوردن سود دنيا از دست نمي دهند مگر آن كه خدا پيش ميآورد بر آنها چيزي را كه از آن سود، زيانش بيشتر است.
منبع:نماز در نهج البلاغه
فرم در حال بارگذاری ...
سبک شمردن نماز
پرسمان نماز
منظور از سبك شمردن نماز چيست؟
مقصود از سبك شمردن نماز، اهميت ندادن به آن است. يكي از مصداقهاي سبك شمردن نماز اين است كه شخص گاهي نماز را ترك ميكند و يا با نداشتن عذر شرعي، نماز را از اول وقت به تأخير مياندازد. همچنين با شتاب زياد نماز خواندن، ركوع و سجود را صحيح و درست انجام ندادن، قرائت و ذكرها را بدون توجه و غلط خواندن، شرايط نماز (مثل طهارت، قبله شناختن، وقت و ساتر داشتن و… ) را رعايت نكردن، با نزديك بودن مسجد و برگزار شدن جماعت، نماز را فرادا خواندن و… همه اينها از مصاديق سبك شمردن نماز است.
آيه «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» در مورد كساني است كه نماز را سبك ميشمارند؛ واي بر نمازگزاراني كه در نماز خود سهل انگاري و در نماز يا ديگر كارها ريا ميكنند و ديگران را از كار خير و كمك به مستمندان باز ميدارند.
فرم در حال بارگذاری ...
زندگی مهدوی درسایه دعای عهد
۱. اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِمامَ الْهادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقائِمَ بِاَمْرِک؛
در این فراز به پنج ویژگی حضرت مهدی علیه السلام اشاره شده است که به تبیین و توضیح این عناوین ذکر شده میپردازیم:
مولی
«مولی» از ماده (و ل ی) اشتقاق یافته است. این واژه از پر استعمال ترین واژههای قرآن کریم است که به صورتهای مختلفی به کار رفته است. معنای اصلی این کلمه، سرپرست است و سایرمعانی با توجه به قرینه استفاده میشود. امام مهدی علیه السلام مولای ماست؛ او ولایت دارد و سرپرست ماست.
امام
خداوند متعال او را امام قرار داده است. امام تنها راهنما نیست؛ بلکه امام است. تنها سرپرست نیست؛ بلکه امام است؛ یعنی کار و عبادت، خوردن و جنگیدن، سکوت و فریادش برای ما الگو و درس است.
امام به گفتهها و نظریه ها، عینیّت میبخشد. امام، طرح ذهنی اسلام را به حقیقت خارجی، تصوّر را به واقعیّت، و خیال را به حقیقت تبدیل میکند و بیان میکند که اسلام، تنها اسم بی مسمّا نیست.
امام با آن صفات و افکار و اعمال، همه جا و در همه وقت و برای همه افراد، امام است؛ چنانکه ابراهیم علیه السلام اکنون نیز امام است. چه جالب تعبیری است و چه نیکو مقامی است و چه زیبا واژه ای است کلمه «امام»!
این کلمه به قدری بار و محتوا دارد که هرگز لغات دیگر از قبیل معلم، مرشد، هادی، مبلغ و واعظ چنین معنایی را ندارند؛ زیرا همه لغات دلالت بر آموزش و ارشاد میکند؛ نه حرکت و پیشوایی؛ ولی امام یعنی کسی که خود میرود و عملًا پیشواست و دیگران از او پیروی میکنند.
هادی
تنها کسی که جریان هدایت به دست اوست خاتم الاوصیاء حضرت مهدی علیه السلام است. خداوند متعال به خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم در سوره رعد، آیه ۷ میفرماید:
إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ؛
[ای پیامبر! ] تو فقط بیم دهنده ای و برای هر قومی، راهنمایی است.
با آنکه دیگر هیچ پیامبری مبعوث نمی شود، خداوند حجت خود را بر همه مردم تمام میکند و هرگز زمین از حجت خالی نمی ماند (وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ). در تفاسیر مجمع البیان و کنزالدقائق، حدیث آمده است که مراد از «هاد» امامان معصوم علیهم السلام هستندو اکنون امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها هدایت کننده عالم از سوی خداوند متعال است.
مهدی
یکی از القاب مشهور امام زمان «مهدی» است. مهدی به معنای هدایت یافته و هدایت گر است. در واقع، او تجلّی واقعی «هدایت و راهنمایی» انسانها در مهم ترین برهه از تاریخ بشری است. آن حضرت، همه انسانها را به اوج کمال و تعالی رسانده، از غرقاب ضلالت و فساد، نجات خواهد داد.
در روایتی آمده است:
انّما سمّی القائِمُ مَهدِیاً لأنّه یهدی إلی أمر مضلول عنه… ؛
… قائم را بدان سبب، مهدی گویند که مردم را به امری که گم کرده اند، هدایت میکند.
امام صادق علیه السلام نیز فرموده است:
لأنّه یهدی الی کلِّ أمر خَفی؛
به دلیل اینکه به تمام امور پنهان، هدایت میشود.
بنابراین امام دوازدهم میتواند همگان را به قله رستگاری و ایمان رهنمون شود؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام فرمود:
لقب مهدی بر او گذاشته شده است؛ چون مردم را به سوی خداوند، هدایت میکند.
قائم
یکی از مهم ترین و مشهورترین القاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف «قائم» است. از آن رو که آن حضرت دربرابر کجیها و کاستیهای اسفناک سیاسی، اجتماعی و اقتصادی موجود قیام کرده، برضد ظالمان و مفسدان وارد عمل خواهد شد، به آن حضرت قائم گفته میشود. از طرفی در این مدت طولانی، آن حضرت آماده انقلاب جهانی و مبارزه است و همیشه در حال انتظار برای قیام به سر میبرد.
امام صادق علیهما السلام فرموده است: «سمّی القائم لقیامه بالحق؛ قائم نامیده شده است، به سبب اینکه قیام به حق خواهدکرد».
در روایت دیگری از امام جواد علیه السلام نیز سؤال شد: «چرا او را قائم مینامند؟ » امام فرمود:
لأنّه یقوم بعد موتِ ذکرِه و ارتدادِ أکثرِ القائلین بأمامته؛
چون پس از آن قیام میکند که از یادها رفته است و بیشتر معتقدان به امامتش [از اعتقاد به او] برگشته اند.
بنابراین منتظران باید بدانند یکی از آسیبهای فراروی آنان غفلت از امام است و احتمال میرود افرادی که معتقد به امام زمان هستند، دچار فراموشی از حجت حی شوند.
فرم در حال بارگذاری ...