گونه شناسی کوفیان در زمان امام حسن علیه السلام و جامعه امروزی ما
مردم کوفه در زمان امام حسن مجتبی (ع) را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
۱.امویان:
که بهعنوان ستون پنجم و نفوذی دستگاه معاویه در کوفه عمل میکردند و از سران اینها میتوان عمربنسعد و عَمروبنحُریث را نام برد.
۲.خوارج:
کسانی که فقط به درگیری با سپاه شام میاندیشیدند؛ البته نه از نگاه و رویکرد امام حسن(ع)؛ بلکه براساس مبانی خود در تکفیر اهل شام. اینها خود را از امام حسن(ع) هم اتقلابیتر میدانستند و شمربنذیالجوشن و شَبَثبنرِبعی از سران این گروه بودند. اینها برای حضرت هزینه درست میکردند و شاید بتوان گفت که نقش این گروه در تحمیل صلح بر امام حسن(ع) زیاد بود. عجب اینکه آنها در ادامه کار بهسمت معاویه چرخیدند!
۳.شکاک_ها:
کسانی که فریب خوارج را خورده بودند؛ اما هنوز در سلک آنها درنیامده بودند. اگرچه که مخالفتی از اینها سرنمیزد، اما قابل اعتماد نیز نبودند.
۴.الحمراء:
که حدود بیستهزار جنگجوی تازه همسلمان و غیرعرب بودند و بهدلیل ناآشنایی با معارف حقیقی اسلام، بهراحتی گول می خوردند. همین ها بودند که در ماجرای همراهی امام حسن(ع) و قضیه عاشورا، بهنفع امویان حرکت کردند واز روی نا آگاهی به دشمنان ائمه(ع) پیوستند.
۵.شیعیان:
مردمانی بابصیرت که پابهرکاب حضرت، آماده جنگ و مبارزه بودند ولی تعدادشان اندک بود .
حال نوبت آن است که از تاریخ درس بگیریم:
اگر معاویه را نماد «دشمن خارجی» بگیریم، شاید بتوان راهبردها و راهکارهای او را بر حرکات دشمنان مختلف نظام اسلامی تطبیق کرد. برخی را از عاقبت تقابل با خود میترسانند و برخی دیگر را با تطمیع و تهدید از میدان بهدر میکنند.
نیروهای داخل جامعه هم شامل همان تقسیمبندی بالا هستند:
«نفوذیها» که دل در گرو دشمن دارند و پازل دشمن در داخل کشور را تکمیل میکنند.
خوارج که همان انقلابینماها هستند که همیشه دچار افراط و تفریط می شوند و با تند روی ها ی خود برای انقلاب هزینهسازی میکنند.
شکاکها که تحت تاثیر شایعات فضای مجازی و کمکاری نیروهای انقلاب و احیاناً خلاف کاری های انقلابینماها یا نفوذیها قرار می گیرند و نسبت به اصل نظام و کارآمدی آن تردید می کنند .
الحمراء را شاید بتوان بر افرادی تطبیق کرد که هم شور و هیجان و قدرتعمل دارند ولی مطالعه کافی ندارند لذا فهمشان از مبانی انقلاب و اسلام، بهاندازه کافی نیست. به همین دلیل باید به آنان آگاهی و بصیرت لازم را داد؛ وگرنه خدایناکرده ممکن است فریب بخورند و جزء ریزش های انقلاب شوند .
- و نهایتا انقلابیون مؤمن و با بصیرت ، که به آرمان های انقلاب وفادارند و با فهم درست از تحولات داخلی و بینالمللی، همواره پای کار انقلاب مانده و با همه سختیها و مشقتها، کار انقلاب را پیش بردهاند.
نتیجه : تاریخ چیزی جز برآیند این نیروها بر هم نیست. پس هرگاه مؤمنان انقلابی که متناظر بر شیعیان مخلص دوران امام مجتبی(ع) هستند، به وظایف خود عمل کنند و با شکست توطئه نفوذیهای دشمن و انقلابینماها، سایر طیفهای جامعه را به خود جذب کنند و آنها را هدایت کنند، قاعدتا میتوان آینده جامعه را آیندهای مطلوب و تضمینشده دانست؛ آنچنانکه در دوران انقلاب اسلامی، این اتفاق رخ داده است.
✍دکتر امیرحمزه مهرابی