چند نکته پزوهشی
هر مبلغي خواه و ناخواه براي تبليغ خود با پژوهش در زمينه موضوع تبليغي خويش و در تبليغ نوشتاري اش با قلم و تاليف سر و كار دارد . بدين منظور نكته هايي در زمينه پژوهش و نگارش را مي آوريم .
1 . به هيچ وجه، در تحقيقات و تاليفاتمان بر «مسموعات » و «منقولات » - هر چند مشهور و معروف نيز باشند - تكيه نكنيم مگر آنكه خودمان آنها را در منابع قابل اعتبار بيابيم تا اين حديث شريف شامل حالمان نگردد: «لاتحدث الناس بكل ما سمعت به فكفي بذلك كذبا; هر چه را شنيدي به مردم نگو; زيرا همين براي دروغ بودن بس است .»
2 . بكوشيم كه فضاي تحقيقات و تاليفاتمان را حقيقتا از «تحقيق » و «تاليف » به معناي درست و فراگير و با همه ويژگيهاي آن پر سازيم و با «تحقيق بازي » و «تاليف سازي » آلوده نسازيم و مانند معماران بساز و بفروش، ما نيز «بچاپ و بفروش » نشويم و «ملاي رومي » چه در سفته است كه گفته است:
علم تقليدي بود بهر فروخت چون بيابد مشتري خوش برفروخت
مشتري علم تحقيقي حق است دائما بازار او پر رونق است
لب ببسته مست در بيع و شري مشتري بي حد كه الله اشتري
شايان توجه است اين نكته مهم را در داوريهايمان نيز به خاطر داشته باشيم كه هماره پر برگي يك تحقيق و پرفروشي يك تاليف به معناي پرباري و پركاري آن و پرجوشي و پركوشي اين نيست و حتي پر عنواني فهرست منابع - تا چه رسد به پر عنواني فهرست مطالب و فهرست تاليفات - نيز هماره به معناي پرمايگي و پرانديشگي آن نيست .
3 . بكوشيم كه روحيه «نگرش تحقيقي » و «نگارش تحليلي » را در خود زنده كنيم و روز به روز آن را بپرورانيم . براي به دست آوردن چنين روحيه اي مي توانيم اين كارها را انجام دهيم:
يك . مطالعه كتابها و منابعي كه با نگرشي تحقيقي و نگارشي تحليلي نوشته شده اند . از اين رو، محقق كسي است كه در تحقيقات خويش به كتابها و منابع دست چندم و حتي گاه به كتابها و منابع دست دوم نيز مراجعه نمي كند . مثلا يكي از محققان مي گفت: «من در تحقيقاتم حتي به كتاب شريف «بحارالانوار» - جز در موارد ضرورت و اضطرار - نيز استناد نمي كنم، بلكه به مصادر و مآخذ اوليه اي كه محدث بزرگ و بزرگوار شيعه، مرحوم علامه مجلسي - اعلي الله مقامه الشريف - خود به آنها استناد كرده است مراجعه مي نمايم و اصل حديث را در آنجا مي يابم و سپس با شرايطش به آن استناد مي كنم » .
دو . در زندگي علمي، همنشين شدن و نشست و برخاست كردن با كساني كه در مسائل فكري و علمي، تحقيقي مي نگرند و تحليلي مي نگارند . از اين جهت، محقق كسي است كه در زندگي علمي خويش، با كساني كه در انديشه و انديشيدن، «مقلد» هستند، نمي نشيند و «ملاي رومي » چه خوش سروده است:
از محقق تا مقلد فرقهاست كاين چو داوود است و آن ديگر صداست
منبع گفتار اين سوزي بود وان مقلد كهنه آموزي بود
سه . مطالعه زندگي و روش علمي كساني كه مقلدانه نمي انديشيده اند و محققانه مي نوشته اند . بدين رو، زندگي و روش علمي «علامه اميني » ، «علامه طباطبائي » ، «علامه مطهري » و «علامه جعفري » - رضوان الله عليهم اجمعين - مي تواند الگويي پسنديده در اين زمينه ها باشد . يا مثلا گفته اند: «يكي از محققان در كتاب دائرة المعارف خويش مي خواسته اند متراژ پل قديمي و سمبليك اهواز را بنويسند . بدين منظور، هياتي را از تهران به اهواز مي فرستند تا دقيقا متراژ آن را محاسبه نمايند و آن گاه در دائرة المعارف خود بنگارند .» مطالعه شيوه تحقيق و تاليف چنين انسانهايي، روحيه دقت و تحقيق را در انسان تقويت مي كند .
چهار . حضور داشتن در جلسات و شركت كردن در مجالس علمي كه با نگرشي تحقيقي و تحليلي تشكيل مي شوند . بدين جهت، محقق كسي است كه در زندگي علمي اش، به جلسات و مجالس غيرعلمي و جلسات و مجالسي كه عنوان علمي دارند، اما روشي غيرتحقيقي و غيرتحليلي نيز دارند، پا نمي گذارد .
پر روشن است كه اين سخن و اين پيشنهادها، موضوعات و مسائلي را كه اساسا بايد با روشي تقليدي و نه تحقيقي بدانها دست يافت، شامل نمي شوند .
4 . آنچه را در تحقيقات و تاليفات براي خودمان واضح و مفهوم نشده است، براي ديگران توضيح ندهيم و به ديگران تفهيم نكنيم و حتي از ذكر آن نيز بپرهيزيم و عطايش را به لقايش ببخشيم كه ممكن است آثار نامطلوب و نامقبول و حتي نامشروعي را در پي داشته باشد; مثلا اگر تبيين و تحليل عبارت «لولاك لما خلقت الافلاك ولولا علي لما خلقتك ولولا فاطمة لما خلقتكما» براي خودمان مفهوم و روشن نيست، آن را براي ديگران بر زبان جاري نسازيم و به قلم نياوريم; هر چند شماري از پژوهندگان در اعتبار سندي آن نيز خدشه كرده اند .
5 . پژوهشهاي خويش را پس از نگارش نهايي و براي مطالعه و بازنگري و برخورداري از صحت و دقت بيشتر، دست كم به دو تن و با ديدگاه پژوهشي و نگارشي و با دو ويژگي دقت داشتن و وقت گذاشتن، بدهيد .