ولايت معنوي و توكيلي زينب عليها السلام
حضرت زينب عليها السلام به مقامي رسيد كه با شواهد تاريخي مي توان گفت وي به نوعي از مقام عصمت دست يافت. از او خطا و گناهي مشاهده نشد و در تمام ابعاد زندگي بر محور تقواي الهي حركت نمود. زهد، تقوا و پيروي محض او از خدا، رسول خداصلي الله عليه وآله و امام زمانش او را به مقامي رساند كه امام حسين عليه السلام در لحظه هاي آخر حياتش او را به دليل بيماري امام سجادعليه السلام، نايب خاص خود قرار داد و كارها را به خواهرش واگذار كرد. اين حركت امام، بيانگر مقام والاي زينب عليها السلام و برخورداري او از ولايت توكيلي است.
شاهد ديگر بر مقام ملكوتي حضرت زينب عليها السلام اين است كه آن بانو، گاهي امام سجادعليه السلام را به اموري كه او را از گزند خطر حفظ كند سفارش مي كرد، و همين طور در كارها مورد مشورت امام سجادعليه السلام بود. زماني كه يزيد اظهار پشيماني كرد و به امام سجاد گفت: اي علي بن الحسين! هر حاجتي داري بيان كن، حضرت فرمود: نيازي به تو ندارم، در ضمن در هر موردي بايد با عمّه ام زينب سخن بگويم (و مشورت كنم) چرا كه او پرستار يتيمان و غمگسار اسيران است.
از نشانه هاي ديگر برخورداري زينب از ولايت معنوي اين است كه آن بانو “مُسْتَجابُ الدَّعوه” بود. چه بسيار مردم گرفتار و دردمند كه نزد زينب عليها السلام مي آمدند، و از وي براي اجابت دعايشان درخواست دعا مي كردند.
شخصي از “آية اللّه سيد ابوالحسن اصفهاني” خواست جملاتي به عنوان تبرك براي ديگران نقل نمايد. سيد فرمود:
“به مردم بگو: هر زمان حاجتمند شدند خداي متعال را به عظمت زينب قسم دهند؛ تا خداوند حاجتشان را برآورد؛ زيرا زينب عليها السلام نزد خداوند بسيار آبرومند است.”
و از امام زمان عليه السلام نقل شده كه فرمود: “در گرفتاريها واسطه اي آبرومند چون عمّه ام زينب عليها السلام به درگاه خداوند معرّفي كنيد، تا خداي متعال رنج شما را برطرف سازد.”
از نشانه هاي ولايت معنوي و تكويني زينب عليها السلام است؛ وقتي در كوفه خواست خطبه بخواند اشاره كرد به جمعيت، نفسها در سينه ها حبس شد و زنگهاي كاروان آرام گرفتند. علّامه دربندي درباره خطبه زينب عليها السلام مي نويسد: هر كس در خطبه حضرت زينب عليها السلام در مجلس يزيد و احتجاج آن حضرت و نفحات انفاس قدسيه و شيوايي فصاحت كلمات شريف او بنگرد، خواهد دانست كه علم و معرفت زينب عليها السلام از نوع كلمات و معارف اكتسابي نبود؛ زيرا صدور چنان خطبه هاي بدون مقدّمه و به طور ناگهاني جز از كسي كه صاحب عصمت يا همطراز آن است، ممكن نيست. روح نوراني و قدسي فوق العاده زينب عليها السلام موجب شد كه مجلس در قبضه او قرار گرفت. كفر و خباثت باطن يزيد آشكار شد؛ به طوري كه يزيد نتوانست سخن را در دهان آن بانوي عُظمي بشكند، تا خود و حاضران، زشتيها و پليديهاي پدر و اجدادش را از زبان زينب عليها السلام نشنوند، چنين اقتدار و قهاريت از مردم عادّي ساخته نيست، بلكه از ويژگيهاي صاحبان ولايت مطلقه خواهد بود.