وقار و هیبت امام رضا علیه السلام
چهرهها در برابرش متواضع بودند، زیرا به پیامبر و اوصیای امین شباهت داشت. تمام کسانی که او را میدیدند، به او احترام میکردند. یک نمونه از وقار او این بود که چون با مردم مینشست و یا با آنها سوار میشد، به دلیل هیبت و عظمتی که داشت، هیچ کس قادر نبود صدایش را بلند کند.
راویان گفتهاند هنگامی که امام به نزد مأمون میآمد، خود مأمون و خادمانش بسرعت پرده را برای او کنار میزدند. وقتی آنها شنیدند که مأمون میخواهد از حضرت بیعت بگیرد، با یکدیگر عهد کردند هنگامی که اماممیآید، به او احترام نگذارند و چنانکه شایسته است، تکریمش نکنند. امام طبق معمول آمد ولی ابهت و عظمت او چنان آنان را از جا حرکت داد که تمامشان به امام احترام کردند چنانکه شایسته احترام بود. پس از آن، یکدیگر را ملامت کردند و سوگند خوردند که اگر امام برگردد، به او احترام نگذارند، امّا هنگامی که امام روز بعد آمد، همگی قیام کردند و به او احترام گذاشتند ولی پرده را برای امام کنار نزدند. در این لحظه بادی وزید و پرده را کنار زد و هنگامی که امام خواست آنجا را ترک کند، دوباره بادی وزید و پرده را برای او کنار زد. در نتیجه اهل مجلس با یکدیگر میگفتند: یقینا این مرد شخصیتی بزرگوار و مورد عنایت خداوند است، بنابراین به خدمت او برگردید.همانا ائمّه اهل بیت علیهم السّلام نزد خداوند متعال جاه و مقامی دارند.