هدف اصلى نزول قرآن
«لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آبائهم فهم غافلون» (یس/6)
این آیه هدف اصلى نزول قرآن را به اينگونه شرح مىدهد:” قرآن را بر تو نازل كرديم تا قومى را انذار كنى كه پدران آنها انذار نشدند و به همين دليل آنها در غفلت فرو رفته اند”
بعضى” ما” را موصوله دانسته اند كه مفهوم جمله اين مىشود:” آنها را به همان چيزى انذار مىكنى كه پدرانشان به آن انذار شدند، و بعضى احتمال داده اند كه ما مصدريه باشد و معنى جمله چنين مىشود: تا انذار كنى قومى را به همان انذار كه پدرانشان شدند ولى اين دو احتمال ضعيف است.
مسلما منظور از اين قوم همان مشركان عرب مىباشد و اگر گفته شود به اعتقاد ما هيچ امتى بدون انذار كننده نبوده، و زمين هرگز از حجت خدا خالى نخواهد شد، بعلاوه در آيه 24 سوره فاطر خوانديم وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ:
” هيچ امتى نبود مگر اينكه بيم دهندهاى در آنها وجود داشت.
در پاسخ مىگوئيم منظور از آيه مورد بحث انذار كننده آشكار و پيامبر بزرگى است كه آوازه او همه جا بپيچد، و گرنه در هر زمانى حجت الهى براى مشتاقان و طالبان وجود دارد، و اگر مىبينيم دوران ميان حضرت مسيح ع و قيام پيامبر اسلام ص را دوران فترت شمردهاند نه به اين معنى است كه مطلقا حجت الهى براى آنها وجود نداشته، بلكه فترت از نظر قيام پيامبران بزرگ و اولو العزم است.
أمير مؤمنان على ع در اين زمينه مىفرمايد:
ان اللَّه بعث محمدا (ص) و ليس احد من العرب يقرأ كتابا و لا يدعى نبوة!:
” خداوند هنگامى محمد را مبعوث ساخت كه احدى از عرب كتاب آسمانى نمىخواند و ادعاى نبوت نمىكرد (نهج البلاغه خطبه 33 و 104)
به هر حال هدف از نزول قرآن اين بود كه مردم غافل را هشيار، و خوابزدگان را بيدار سازد، و خطراتى كه آنها را احاطه كرده و گناهانى كه در آن فرو رفتهاند و شرك و فسادى كه به آن آلوده شده اند به آنها يادآورى كند، آرى قرآن كه پايه آگاهى و بيدارى، و كتاب پاكسازى دل و جان است.
تفسير نمونه، ج18، ص: 320