نمادهای هشتگانه وحدت اسلامی از دیدگاه قرآن کریم
با توجه به این که قرآن کریم، خود در پی وحدت اسلامی است، برنامه جامع، عملی و گسترده ای را برای تحقق آن، ترسیم می کند که شامل اصول والا و برگرفته از ارزش های حیاتی آن است. ما در این جا، به نمادها و اصول آن اشاره می کنیم:
1 بیان «محور» وحدت
به تعبیر قرآن کریم: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقُوا» (103 / آل عمران)، و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید. «ریسمان الهی» و ابزار تحقق خشنودی او، خود اسلام و قرآن و هر خط و مرزی است که خطا در آن راه نیابد.
2 یادآوری «دستاوردهای» وحدت
برای آن است که احساس ضرورت وجودی وحدت، همواره دردل ها، زنده بماند و امت را به فراتر رفتن از اختلافات گذرا و به یک سو نهادن آن ها، فراخواند:
«وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ اِذْ کُنْتُمْ اَعْدآءً فَاَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ اِخْوانا وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ ایاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» (103 / آل عمران)، و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که دشمنان یکدیگر بودید ؛ پس میان دل های شما الفت برقرار کرد تا به لطف او برادران هم
شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. این گونه، خداوند نشانه های خود را برای شما روشن می کند باشد که راه یابید.
3 تأکید بر وحدت «اصل و راه و هدف»
تأکید بر این که اصل، یکی است: «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهٍ» (1 / نساء) ؛ همان کسی که همه شما را از یک انسان آفرید. و انگشت بر این نکته که راه هم یکی است : «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدّینِ ما وَصّی بِه نُوحا وَ الَّذی اَوْحَیْنا اِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِه اِبْراهیمَ وَ مُوسی وَ عیسی اَنْ اَقیمُوا الدّینَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فیهِ» (13 / شوری)؛ از احکام دین، آنچه را که به نوح درباره آن سفارش کرد، برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم و آنچه را که درباره آن به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم که: دین برپادارید و در آن تفرقه اندازی مکنید. یعنی همه حرف پیامبران الهی در یک جمله خلاصه می شود که عبارتست از: دین«مدار بودن و پرهیز از اختلاف» .و بر یگانه بودن هدف نیز، تأکید می کند: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنْسَ اِلاّ لِیَعْبُدُونِ» (56 / ذاریات)، و جن و انس را نیافریدم جز برای آن که مرا بپرستند. و سرانجام، همگان را فرامی خواند تا به اتفاق، وارد حوزه «تسلیم کامل در برابر خداوند» متعال گردند: «یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّهً وَلاتَتَّبِعُواخُطُواتِ الشَّیْطانِ» (208 / بقره)، ای کسانی که ایمان آورده اید، همگی به اطاعت خدا درآیید و گام های شیطان را دنبال می کنید.
4 کاشت بذر اخلاق گرایی، «فداکاری و ایثار»
کاملاً روشن است که از جمله شرایط وحدت و پیمودن راه مشترک، به فراموشی سپردن بسیاری از منافع فردی و کار در چارچوب منافع جمع و گروه واحد است ؛ در این میان، اسلام عزیز، تنها ایدئولوژی ای است که در ضمن یک برنامه پرشکوه، مشکل اجتماعی «تضاد میان خواست های فردی و منافع جمع» را حل می کند و بدین ترتیب، اساس وحدت را پی می ریزد. از جمله محتویات این برنامه، کاشت بذر اخلاق گرایی و پرورش روحیه ایثار در جان ها «وَ یُؤْثِروُنَ عَلی اَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ» (9 / حشر) ؛ و هر چند در خودشان احتیاجی مبرم باشد دیگران را بر خودشان مقدم می دارند. وپروراندن روحیه کار و تلاش در راه خدا «اِنَّمانُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّهِ لانُریدُمِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُورا» (9/انسان) ؛ ما برای خشنودی خداست که شما را اطعام می کنیم و پاداش وسپاسی از شما نمی خواهیم.
5 تفویض اهداف والا و «مسؤولیتهای بزرگ»
از جمله شیوه قرآن کریم، تفویض اهداف والای امت و واگذاری وظایف و مسؤولیت های بزرگ و تمدن ساز به آنهاست؛ برای مثال می فرماید: «کُنْتُمْ خَیْرَ اُمَّهٍ اُخْرِجَتْ لِلنّاسِ»، شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده اید.
و در جای دیگری می گوید: «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ اُمَّهً وَسَطا لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیدا» همان گونه ( که قبله شما ، یک قبله میانه است) شما را نیز امّت میانه ای قرار دادیم ( در حدّ اعتدال که میان افراط و تفریط هستید) تا گواه بر مردم باشید. (143 / بقره)
6 بیان معیارهای «برتری»
ملاک های برتری ازنظرقرآن کریم، ازاین قرارند:
تقوی: «اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ اَتْقیکُمْ» (13 / حجرات)
دانش: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذینَ لایَعْلَمُونَ؟» (9 / زمر)
جهاد و کوشش: «فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدینَ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدینَ دَرَجَهً» (95 / نساء)
کاملاً روشن است چنان چه این معیارها،از سوی جامعه و امت، پیاده گردد، دارای بیشترین هم پیوندی و همبستگی خواهد گشت.
7 تأکید بر «نقاط مشترک»
«قُلْ یا اَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا اِلی کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ اَلاّ نَعْبُدَ اِلاَّ اللّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئا وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضا اَرْبابا مِنْ دُونِ اللّهِ» (64 / آل عمران) ؛ بگو «ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است متمرکز شویم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد.
چنین کاری، مسلمازمینه خوبی برای تفاهم و نیل به حقیقت فراهم می آورد. این شیوه، ناگزیر باید ما مسلمانان را به انگشت گذاردن بر نقاط مشترک میان خود، سوق دهد؛ نقاط مشترکی که بی تردید خیلی بیش از آنی است که تصورش می رود و شامل همه زمینه ها، می گردد.
شگفت این که برخی از ما، آماده همزیستی با یک کمونیست ملحد هستیم و با آرامش و خونسردی با او بحث می کنیم ؛ اما احیانا آمادگی آن را نداریم که به روی مسلمانی که در برخی موارد جزیی با او اختلاف نظر داریم، نگاه کنیم! آیا این کار، مربوط به دشمنان خدا نیست؟
8 شیوه های مثبت گفت و گو
قرآن کریم، برای گفت و گو با دشمنان، شیوه عملی و بسیار جالبی را مطرح می سازد، درباره دوستان و پیروان که جای خود دارد. قرآن به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می آموزد تا به رغم ایمان شدید پیامبر به باورهای خود، به کافران بگوید: «وَ اِنّا اَوْ اِیّاکُمْ لَعَلی هُدًی اَوْ فی ضَلالٍ مُبینٍ» (24 / سبأ) ؛ و در حقیقت یا ما یا شما بر هدایت یا گمراهی آشکاریم.
این شیوه های کاملاً منطقی و عملی در گفت و گوها و روشی برتر برای نیل به یک نتیجه صحیح از چنین راهی است. ناسزاگویی و طرد و ضرب و شتم و امثال آن، نه تنها هیچ نتیجه ای به دست نداده تأثیر مثبتی به جای نمی گذارد، اثر معکوس هم دارد. گفت و گوی آرام و علمی و منطقی میان دو طرفی که به رغم اختلاف در داده ها و زمینه ها، آماده پذیرش حق و به دنبال حقیقتند و در این راه از برهان و استدلال منطقی بهره می گیرند، ضامن رسیدن به باورهای مشترک و تشکیل پایه و مبنایی برای وحدت و عرصه ای برای همکاری های مشترک است.
منبع: وحدت از دیدگاه شیعه و اهل سنت