نقش ناپیدا و غیر مستقیم زنان در واقعه عاشورا
مردانی که در قیام عاشورا حماسه آفریدند، هر کدام دستپرورده و تربیتشده دامان زنان شجاع، باایمان، فداکار و مؤمنی بودند که این چنین فرزندانی به اسلام و جامعه اسلامی تحویل دادند. بررسی شخصیت مادران شهدای کربلا و میزان تأثیر تربیت آنان در حماسه حسینی خود نیازمند بحث مستقلی است، که از هدف این نوشتار خارج است. در اینجا برای اینکه تا حدی موضوع روشن شود، تنها به ذکر یک نمونه بسنده میکنیم. حضرت علی(ع) برای اینکه بتواند شخصیتی همچون عباس(ع) را به نهضت حسینی تحویل دهد از برادرش عقیل خواست تا همسری از خانواده شجاع انتخاب کند. .و این «امالبنین» آن بانوی فداکار و باایمان بود که فرزندی همچون «عباس» به اسلام تحویل داد. این ماجرا به خوبی نشان میدهد که بهرهمندی جامعه از انسانهای بزرگ، تاریخساز و فداکار نیازمند آن است که در درجه نخست باید از وجود زنانی شجاع، باایمان، عفیف، فداکار و… بهرهمند باشد.
ترغیب و تشویق شوهران و فرزندان خود به حضور در صحنه
زنان علاوه بر آنکه از جهت تربیت حماسهسازان کربلا، در قیام عاشورا نقش مهمی راایفا کردند، از جهت تشویق و ترغیب شوهران و فرزندان خویش چه پیش از عاشورا و چه در روز عاشورا و در گیراگیر نبرد نیز سهم بسزایی داشتند. قیام عاشورا از همه جهات و ابعاد در تاریخ قیامی منحصر به فرد است. در صحنه کربلا حدود هفتاد و چند نفر در مقابل دهها هزار نفر صفآرایی کردند. روشن است که در چنین صحنهای تنها کسانی میتوانند حضور یابند که در درجه اعلای فداکاری، ایثار و از خود گذشتگی قرار داشته باشند، هیچ گونه وابستگی و دلبستگی به غیر خدا نداشته باشند و جز کسبرضای او و اطاعت فرمان او هدف دیگری را دنبال نکنند. در میان یاران امام حسین(ع) اشخاصی وجود داشتند که در یاری امام(ع) و فداکاری در راه او کمترین شک و تردیدی به خود راه نمیدادند و هیچ چیز نمیتوانست در این راه مانع و جلودار آنان گردد. گروه دیگری نیز وجود داشتند که در آغاز گام نهادن در چنین راه دشواری یا ادامه حرکت در آن نیاز به دلگرمی و پشتوانه قوی و نیرومندی داشتند که در مواقع مناسب به آنها نیرو دهد و آنان را در پیمودن این مسیر یاری بخشد. اینجاست که حضور تعدادی از مادران و همسران حماسهسازان کربلا در نهضت حسینی بار دیگر جلوهگر میگردد. یکی از یاران فداکار و باوفای امام حسین(ع) زهیر بنقین است. زهیر از چنان شایستگی و لیاقتی در صحنه کربلا برخوردار بود، که از سوی امام(ع) به فرماندهی جناح راست سپاه منصوب گردید. در شب عاشورا وقتی امام حسین(ع) بیعت خود را از یارانش برداشت و آنان را میان ماندن و رفتن آزاد گذاشت، هر یک از یاران امام(ع) به نحوی اظهار وفاداری کردند. زهیر بنقین در این میان به امام(ع) عرض کرد: «به خدا سوگند! دوست داشتم هزار مرتبه کشته میشدم و خداوند به وسیله آن تو و اهل بیتت را از کشته شدن حفظ میکرد.» چنین شخصیتی با این همه عظمت و بزرگواری در آغاز در یاری کردن امام(ع) مردد بود و بر اثر تشویق و هشدار همسرش - دیلم دختر عمرو - در راه حسین(ع) گام نهاد. یکی از یاران زهیر گوید: در سال 60 ه.ق ما با گروهی همراهبه فرزندش گفت: «فرزندم برخیز و فرزند رسول خدا(ص) را یاری کن!» وهب به میدان رفت و پس از آنکه تعدادی از سپاه عمر سعد را به هلاکت رساند، نزد مادر بازگشت و به او گفت: «ای مادر! آیا از من راضی شدی؟» مادر وهب پاسخ داد: «از تو راضی نمیشوم تا اینکه در حمایت و دفاع از فرزند پیامبر اکرم(ص) به شهادت برسی!» در اینجا همسر وهب به او گفت: «ترا به خدا سوگند میدهم که مرا به مصیبت خود گرفتارنسازی!» بار دیگر مادر وهب به او گفت: «فرزندم به سخن او گوش فرا نده، به میدان باز گرد و از فرزند پیامبر(ص) حمایت کن تا در قیامت به شفاعت او نایل گردی!» در تاریخ کربلا سرگذشت یکی دیگر از زنان باایمان و فداکار به چشم میخورد که با تشویق و ترغیب شوهر و فرزندش سبب گردید که آنان در دفاع از سالار شهیدان به فوز شهادت نایل گردند. گرچه نام این بانوی باایمان در تاریخ ذکر نشده است، ولییاد و خاطره او برای همیشه در تاریخ زنده است. در تاریخآمده است که زنی همراه شوهر و فرزند خود در صحنهکربلا حضور یافتند. در روز عاشورا شوهر این زن در دفاعاز امام(ع) به شهادترسید؛ ولی این زن آن چنان قوی و نیرومند بود که شهادت شوهر ذرهای در عزم و اراده پولادین او خللی وارد نکرد. پس از شهادت شوهر این شیرزن تاریخ رو به فرزندش کرد و گفت: «فرزندم برخیز و از فرزند رسول خدا(ص) دفاع کن تا به شهادت برسی!» فرزند برای کسباجازه خدمت امام حسین(ع) رسید. امام(ع) با مشاهده آنجوان فرمود: «این جوانی است که پدرش به شهادت رسیده، از اینرو شاید مادرش از میدان رفتن او ناراحتباشد!» آن جوان با شنیدن این جمله به امام(ع) عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا(ص)! مادرم به من دستور خروج داده است!» جوان اجازه جنگیدن گرفت و عازم میدان نبرد گردید.
عاشورا عرصه حضور سیاسی زنان در مبارزه و جهاد - محمد حسین مهوری