معنای «حمد، ربّ، عالمین و دین»
در ادامه تدبر در سوره مبارکه حمد به سوال سوم رسیدیم، بعد از درنگ و تفکری در آن حال به پاسخ می پردازیم.
سؤال ۳: معنای «حمد، ربّ، عالمین و دین» چیست؟
پاسخ
«حمد» ستایشی است که نسبت به ارزش و زیبایی اختیاری، ابراز شود از این رو علت آمدن این واژه بجای «مدح» که به مطلق زیبایی نظر دارد، روشن میگردد.
«ربّ» در اصل از «تربیت» است که آن «پرورش دادن چیزی تا کمال خویش» میباشد پس «ربّ» بمعنی پروردگار متربّی تا کمال نهایی اش میباشد؛ در بعضی از استعمالات قرآن بمعنی صاحب اختیار و سید و آقا میباشد که در سوره حمد با توجه به ذکر «الله»، صرفا شأن تربیت را نظر دارد.
«عالمین» جمع «عالم» به معنی مجموعه ای از هر صنف یا نوع از موجودات میباشد پس «عالمین» مجموعه اصناف و انواع موجودات هستی را نظر دارد. در قرآن کریم به معنی اصناف و مجموعه انسانها و جنیان نیز آمده است: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ». (آل عمران/ ۳۳) «… یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفیکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفیکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ». (آل عمران/ ۴۲) لیکن این معنی با سیاق آیات سوره حمد که شأن الله را در جهان هستی دنبال میکند مناسبتی ندارد. این معنی فراگیر از «عالمین» در سوره اعراف و سور دیگر آمده است: «أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ». (اعراف/ ۵۴)
«دین» از ریشه «دان یدین»، بمعنی «گردنسپاری و انقیاد در چهار چوب و ضوابطی خاص» میباشد. از این رو، در استعمالات قرآنی، گاه بر جنبه گردنسپاری و انقیاد آن تأکید میشود و گاه بر ضابطه و قانونمندی در آن. هر دو استعمال را یکجا آیه سوره توبه جمع نموده است: «قاتِلُوا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ… وَ لا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ… ». (توبه/ ۲۹) فعل «یدینون» بر گردنسپاری و کلمه «دین» بر شریعت و قانون الهی تأکید دارد. در سوره یوسف به معنی «قانون مملکتی» نیز آمده است: «ما کانَ لِیَأْخُذَ أَخاهُ فِی دِینِ الْمَلِکِ… ». (یوسف/ ۷۶) «دین» را از آن رو به شریعت الهی یا به قانون مملکتی اطلاق میکنند که باید مورد اطاعت و انقیاد واقع گردد، «فرد متدین» نیز یعنی کسی که قانون خدا را پذیرفته و در برابر آن تعهد سپرده است و احکام و فرامین آن را به گردن گرفته است تا در خویش و جامعه پیاده کند. به قرض هم «دین» میگویند، زیرا بر عهده انسان قرار گرفته است و انسان مسئول و متعهد ادای آن میباشد.
با توضیحات فوق روشن میگردد بر خلاف معنای مرسوم «یَوْمِ الدِّینِ» بمعنی روز جزاء، معنای آن «روز گردنسپاری و انقیاد تام در برابر حاکمیت الهی»، است که هول و هراسی عظیم را در وجود مخاطب خویش القاء میکند. این معنی از «یَوْمِ الدِّینِ» و هول و هراس عظیم آن را سوره انفطار شاهد است: «… یَصْلَوْنَها یَوْمَ الدِّینِ… وَ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ ثُمَّ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ، یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ». (انفطار/ ۱۹- ۱۵) (در روز انقیاد و گردنسپاری به خدا، با بریان شدن داخل آن- جهنم- میشوند!… و چه چیزی تو را آگاه نمود که روز انقیاد چیست؟، سپس چه چیزی تو را آگاه نمود که روز انقیاد چیست؟ روزی است که هیچ نفسی بر هیچ نفسی- حتی خودش- مالک چیزی نمی باشد و فرمان در آن روز مختص الله است). می بینیم «مقهوریت نفوس» و «قاهریت مطلقه الهی» در معنی «یَوْمِ الدِّینِ» بخوبی منعکس است. با این توجه معنی «روز جزاء» نتیجه انقیاد و گردنسپاری هول انگیز در روز قیامت» میباشد نه معنی مطابقی آن.
در احادیث، آمده است که امام سجاد علیه السلام آنقدر آیه «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» را تکرار مینمودند که نزدیک بود جان خویش را بر سر آن گذارند!