نگاهی به معنویتهای نوظهور
در جهان ماديت زده امروزي، چه بسيار انسانهايي كه از ماديت زده شده اند و روي به معنويت آورده اند.
پيروزي انقلاب اسلامي در ايران كه صبغة غالب آن فرهنگ و معنويت است و بنيانگذار آن نيز عارف وارسته اي بود عامل بسيار مهمي در گرايش مردم سراسر جهان به سوي دين، اخلاق و معنويت شد.
اردو گاه استكبار و داعيان مادي گرايي در جهان، براي مقابله با معنويت گرايي به طور عام و براي ناكام كردن دعوت انقلاب اسلامي به معنويت به طور خاص، راههاي متعددي را آزموده اند.
ازجمله اشاعه فرهنگ ابتذال در شكلهاي گوناگون آن همچون ترويج مواد مخدر و روان گردان، برهنگي. البته راههاي ياد شده در جوامع دين باوري همچون جامعه ايران، تأثير چنداني ندارد. از اين رو، براي مقابله اثرگذارتر با معنويت گرايي، از راههاي غيرمستقيم بهره گرفته اند.
از جمله ترويج انديشهها و آموزههايي كه در ظاهر عرفان گونه اند ولي در واقع بهره اي از عرفان و معنويت حقيقي ندارند. ترجمه و نشر كتابهايي با درون مايه ي عرفانهايي غير از عرفان اسلامي و حتي مخالف با آموزههاي اسلامي در سالهاي پس از پيروزي انقلاب و به ويژه در دو دهه ي اخير، آن هم در شمارگان بسيار بالا، امري نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن گذشت و احساس خطر نكرد. بعضي از اين كتاب ها، آموزههاي عرفانهاي هندي، چيني و به طور كلي عرفانهاي شرقي را ترويج ميكنند و برخي ديگر، انديشههاي به اصطلاح عرفان سرخ پوستي، آمريكايي و به طور كلي، عرفانهاي غربي را انتقال ميدهند. در كتابهاي گروه اول، تناسخ، برابري اديان و مذهب ها، قدرتهاي معنوي و مانند اينها به طور غيرصريح و حتي گاهي باصراحت به خواننده القا ميشود. در اين كتاب ها، گرچه مفاهيم و آموزههاي آشنا براي خواننده مسلمان ايراني هم به چشم ميخورد؛ ولي آنچه رهزن است تصوير نادرستيست كه در اين گونه آثار ارائه ميشود. براي مثال، چهره
ايست كه، ساي بابا از خدا ارائه ميدهد. او گاهي خدا را عشق و عشق را خدا ميداند. ساي بابا به شدّت از عرفان بودايي كه جزو عرفانهاي بدون خدا به شمار ميآيد متأثر است؛ در آثار شخصيت مشهور ديگر چون اشو كه انديشه هايش نه تنها در ايران، بلكه در سراسر جهان به شدت ترويج ميشود. بيشترين تأكيد بر «عشق» است.
تا آنجا كه او عشق را عصاره پيام خويش ميداند. در آثار اشو، متعلق عشق، «خدا» نيست، بلكه خود عشق، خداست.