كلمات غريب نهج البلاغه
کلمه غریب 1
حكومت امام زمان
فاذا كان ذلك، ضرب يعسوب الدين بذنبه فيجتمعون اليه كما يجتمع قزع الخريف
(هنگامي كه زمينه قيام و ظهور منجي جهان، فراهم آيد، يعسوب گيتي «پيشواي برتر جامعه» با پيروان راستين خود به حركت درآيد و در اين هنگام همه كساني كه ميتوانند به ياريش بشتابند چون ابر پائيزي به سرعت، خود را بدو ميرسانند).
امام خميني (ره):
عشق اگر بال گشايد، به جهان، حاكم اوست
گر كند جلوه در اين كون و مكان، حاكم اوست
روزي از رخ بنمايد ز نهانخانه ي خويش
فاش گردد كه به پيدا و نهان، حاكم اوست
من چه گويم كه جهان نيست به جز پرتو عشق
ذوالجلالي است كه بر دهر و زمان، حاكم اوست .
كيفيت قيام امام زمان
فاذا كان ذلك ضرب يعسوب الدين بذنبه فيجتمعون اليه كما يجتمع قزع الخريف
(هنگامي كه ستمگري گريبانگر همه شود، سرپرست جوامع بشري با همه ياران و نيروهايش آماده حركت شوند، ياران او همچون ابرهاي پائيزي گرد او جمع شوند).
ملك الشعراء بهار:
اگر تو رخ بنمايي ستم نخواهد شد
ز حسن و خوبي تو هيچ كم نخواهد شد
هر كه او يار محترم دارد
دگر اندر جهان چه غم دارد
گلعذاران جهان بسيارند
ليك پيش گل رويت خارند
كيست معشوق من آن شاهد بزم ازلي
مظهر جلوه ي حق سر خفي نورجلي
سرو بستان نبي شمع شبستان علي
محرم اندر حرم قرب شه لم يزلي
هادي مهدي داراي جهان حجت عصر
آنكه بر رايت او خواند خدا آيت نصر
اي حجت دين حكيم مشفق
وي محيي دين حق، محمد