شعر مهدوی
در این هوای بهاری شدم دوباره هوایی
بهار می رسد اما بهار من! تو کجایی؟
چه برکتی، چه نویدی،چه سبزه ای وچه عیدی؟
به سال نو چه امیدی؟ اگردوباره نیایی
مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان
محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی
مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی
خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی
اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند
چنین نکو زچه رویی؟چنین خجسته چرایی؟
اگرچه حُسن فروشان به جلوه آمده باشند
تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی
دل از امیر سواران گرفته است بشارت
از آسمان خراسان شنیده است ندایی
خودت مگر که به زهرا(س) توسلی کنی امشب
نمی رسد گل نرگس دعای ما که به جایی