سه برخورد پیامبر (صلی الله علیه و اله ) در شب معراج
پـیامبر که در شب معراج به همراه جبرئیل به سوی آسمانها سیر می کردند ، در راه پیری را دیـدنـد ، از جـبـرئیـل پـرسـیـدنـد : ایـن کـیـسـت ؟ جبرئیل عرض کرد : ای محمد به سیر خود ادامه بده .
در ادامـه سـیـر ، پـیـامـبـر دیـد در کـنار راه شخصی او را به سوی خود دعوت می کند و می گوید : بیا به سوی من ای محمد .
پیامبر به راه ادامه داد ، تا اینکه دید جماعتی به پیش آمدند و گفتند : سلام بر تو ای نخستین و ای آخرین (انسان بزرگ ) .
جـبـرئیـل بـه پـیـامـبـر عـرض کـرد : جـواب سـلام آنـهـا را بـده . سـپـس جـبـرئیـل گـفـت : آن پـیر دنیا است ، و دلیل آنست که جز وقت اندکی از دنیا نمانده است ، اگـر بـه او تـوجـه مـی کـردی ، امـت تـو دنـیـا را مـی گـزیـدند (و آخرت را فراموش می نـمـودنـد . ) و آن دعـوت کننده ابلیس بود ، که تو را به سوی خود می خواند . . آن جماعت که سلام کردند ، ابراهیم و موسی و عیسی (علیه السلام ) بودند