سلسله درسهای شناخت دین
اعانت الهی
«عباد الله ان من احب عباد الله عبدا اعانه الله علی نفسه فاستشعر الحزن و تجلبب الخوف…»
ترجمه: «بندگان خدا! آن بندهیی از همه محبوبتر است که خداوند او را در مبارزه با نفس کمک کند، پس اندوه را با تمامی وجود احساس نموده و ترس را چونان پوششی بر سر تا سر وجودش حاکم گرداند».
شکوفه هدایت
«… فزهر مصباح الهدی فی قلبه… فقرب علی نفسه البعید و هون الشدید.»
ترجمه: «در پرتو عنایات الهی چراغ هدایت در قلب او میدرخشد و این نور الهی، نا شناختهها و مبهمات را که حل آن از قدرت تفکر آدمی به دور است، نزدیک و در دسترس میسازد و مشکلات و سختیها را آسان میسازد».
نورانیت دل
«فهو من الیقین علی مثل ضوء الشمس…»
ترجمه: «پس او به بلندای یقینی دست یازیده که چونان نور خورشید روشن و روشنگر است».
بررسی و کاوش
«نظر فابصر و ذکر فاستکثر».
ترجمه: «مومن میاندیشد و بررسی میکند و به دنبال این حرکت فکری، به بینش و روشن بینی میرسد و یاد میکند و در پرتو این یاد و تذکر، به فزونی و زیادتی میرسد».
پذیرش حق
«قد خلع سرابیل الشهوات و تخلی من الهموم الا هما واحدا انفردت به…»
ترجمه: «به راستی لباس شهوتپرستی را از تن بیرون کرده و از همه هم و غمها، وارهیده و تنها یک هدف او را به خود مشغول داشته است (رضایت خدا)».
کیمیاگری شناخت
«… و صار من مفاتیح ابواب الهدی و مغالیق ابواب الردی…»
ترجمه: «او «کلید» درهای هدایت و «قفل» درهای پستی و دنائت گشته است».
بینش در گزینش
«… قد ابصر طریقه و سلک سبیله و عرف مناره…»
ترجمه: «او خط اصلی را دیده و یافته و راهش را پیموده و نشانههای خود را شناخته است».
مبارزه با جوسازیها
«… و قطع غماره…»
ترجمه: «بر آنچه او را در خود فرومیبرد فائق آمده و آن را از بین برده است».
همت والا
«… و استمسک من العری باوثقها و من الحبال بامتنها…»
ترجمه: «او- نه تنها برای سعادت و نجات خود دستاویزی برمیگزیند بلکه- از میان وسائل نجات به مطمئنترین و از بین رشتهها به محکمترینها چنگ میزند».
امکانات آگاهی بخش
«… و ارتوی من عذب فرات سهلت له موارده فشرب نهلا و سلک جددا…»
ترجمه: «از آب شیرین و گوارایی که برای او آماده شده سیراب گردیده و در همان نوشیدن اول تشنگی او مرتفع شده است و راهی روشن و هموار در پیش گرفته است».
قدرت تشخیص
«قد نصب نفسه لله سبحانه فی ارفع الامور من اصدار کل وارد علیه و تصییر کل فرع الی اصله…»
ترجمه: «او در عالیترین و مهمترین مسایل و رویدادهایی که بر او عرضه میشود خود را در خدمت خدا قرار داده و به پشتیبانی او و انگیزه تلاش در راه او آنچه براو وارد آید به خوبی تجزیه و تحلیل کرده و هر فرع را به اصلش برمیگرداند و شاخه هر ریشه را تشخیص میدهد».
روشنگری و راهگشایی
«… مصباح ظلمات، کشاف عشوات، مفتاح مبهمات…».
ترجمه: «او چراغ تاریکیها، روشنگر پوشیدهها و مشکلها و کلید فروبسته ها است».
نشانه های رشد فکری در ترسیم دیدگاهها
آن کس که از نظر فکری به رشد رسیده و از هستی و آفریدگار آن، شناختی راستین دارد دیدگاههای او نسبت به همه مسایل به ویژه امور اصلی و زیربنایی، بلند و عالی خواهد بود و به مصداق «علوا الهمه من الایمان» گویا بر بام بلند دنیا ایستاده است و جهان و پدیدههای آن را با وسعت نظر و ژرفایی گسترده تجزیه و تحلیل میکند.
آینه دل چون شود صافی و پاک
نقشها بیند برون از آب و خاک
برخلاف آنها که خود را در چاه ظلمانی افکار مادی و ناصحیح زندانی کردهاند، به خاطر ضعف دیدگاهها و موانعی که خود ایجاد کردهاند، جمعبندی و برداشت درستی از حقایق و وقایع ندارند و محدودیت و بنبست بودن فضای افکار و دیدگاهها، آنها را در انزوا و انحطاط قرار میدهد، یعنی خوب نمیبینند و بجا و دوست نمیشنوند.
اکنون مجال تحقیق این بحث نیست، بلکه فقط این نکته در نظر است که رشد فکری که علت پیدایش و گزینش عقیده صحیح درباره هستی است، در انسان دیدگاههای بلند و والا ایجاد میکند که از مهمترین آنها، دیدگاه انسان نسبت به دنیا است.
دنیا به عنوان یکی از بارزترین نمودارهایی که حقیقت فرد را نشان میدهد و هویت او را برملا میسازد، مطرح است، دنیا آزمایشگاهی است که گوهر وجود انسان را به نمایش میگذارد لذا امیرالمومنین (ع) در این باره میفرماید:
«ان اولیاء الله هم الذین نظروا الی باطن الدنیا اذا نظر الناس الی ظاهرها، و اشتغلوا باجلها اذااشتغل الناس بعاجلها…»
ترجمه: «اولیاء خدا و شیفتگان الهی در پرتو قرب به حق، به این دیدگاه ژرف رسیدهاند که حقیقت دنیا را مینگرند و آینده آن را محور عمل قرار میدهند، در صورتی که چشمهای ظاهربین دنیاپرستان، فریفته زرق و برق آن است».
زیبائیها و شیرینیها، ظاهری دارند و باطنی، نیروی «چشائی» و «بینائی» انسان، از ظاهر آنها احساسی ملایم و خوش دارند، اما باطن آنها که خاصیت «نیروبخش» و «انرژیزا» ست به حواس نمیآید، یعنی ما از درک و احساس آن غافلیم.
بیشتر مردم غذا را به خاطر طعم آن میخورند، ولی عاقلان، هدفشان را از آن به دست آوردن نیرو و تامین انرژی لازم است و طعم ظاهری را ملاک نمیدانند. این دیدگاه عالی، در پرتو شناخت صحیح از هستی پدید میآید.
از علی آموز … سلسله درسهای شناخت دین - مدرسه مکاتباتی نهج البلاغه