زهد ثروت است
«زهد ثروت است»; (وَالزُّهْدُ ثَرْوَةٌ).
اشاره به اینکه انسان از ثروت آیا چیزى جز بى نیازى مى خواهد و آدم زاهدِ قانع، از همه خلق بى نیاز است و چه بسا ثروتمندانى که جزء نیازمندان هستند.
زهد همان بى اعتنایى به زرق و برق دنیا و مال و منال و شهرت و آوازه است. زاهد کسى نیست که فاقد این امور باشد بلکه زاهد کسى است که دلبسته و وابسته به این امور نباشد.
«تقوا و پرهیزگارى سپرى است (در برابر گناهان و خطرات شیطان و هواى نفس)»; (وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ).
ورع به معناى حد اعلاى تقواست به گونه اى که انسان حتى از شبهات پرهیز کند حال آنکه تقوا پرهیز از محرمات است . این فضیلت انسانى از حالت تقوای قلبی سرچشمه مى گیرد که چون در برابر او گناهى ظاهر شود سدى در میان او و گناه ایجاد کند.
این که حضرت میفرمایند” چه همنشین خوبی است راضی بودن و خرسندی” یعنی کسی که به قضای الهی در زندگی رضایت دارد و خشنود است ، همنشین دائمی نیکی دارد که در مصیبت و مشکلات به او آرمش می دهد . در واقع منظور از راضی و خشنود بودن یعنی راضی به قضای الهی بود.