زندگی مهدوی درسایه دعای عهد
۴. یا حَیُّ یا قَیُّومُ؛ ای زنده! ای پابرجا!
در آیةالکرسی میخوانیم: ( (اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ) )
معنای حیات درباره ذات پروردگار با دیگران فرق میکند و مانند سایر صفات الهی، از ذات او جدایی ناپذیر است و در آن، فنا راه ندارد: ( (وَتَوَکلْ عَلَی الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ) ). [۱] او در حیات خویش، نیازمند تغذیه، تولید مثل، جذب و دفع نیست: «یا حی الذی لیس کمثله حی». [۲]
—————
[۱]: فرقان: ۵۸.
[۲]: مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر.
«قَیّوم» از «قیام» است و به کسی گفته میشود که روی پای خود ایستاده و دیگران به او وابسته هستند. کلمه «قیّوم» سه بار در قرآن آمده است که در هر سه مورد در کنار کلمه «حَی» قرار دارد.
قیام خدا از خود اوست؛ ولی قیام سایر موجودات به وجود اوست. مراد از قیّومیّت پروردگار، تسلّط و حفاظت و تدبیر کامل او برای مخلوقات است. قیام او دائمی و همه جانبه است؛ میآفریند، روزی میدهد، هدایت میکند و میمیراند و لحظه ای غافل نیست.
هر موجود زنده ای برای ادامه حیات، نیازمند منبع فیض است؛ همچون لامپی که برای ادامه روشنی، به اتصّال برق نیاز دارد. تمام موجودات برای زنده شدن، باید از «حی» تغذیه شوند و برای ادامه زندگی باید از «قیّوم» مایه بگیرند.
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید:
کلّ شی ء خاضع له و کلّ شی ء قائم به؛
هر چیزی تسلیم او و هر چیزی وابسته به اوست.
نقل کرده اند که در جنگ بدر، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مکرر در سجده میگفتند: «یا حیّ یا قیوم».