دعا و درخواست ظهور
يكي از وظايف مسلم شيعيان در زمان غيبت امام، دعا براي قرب ظهور و درخواست قيام آن حضرت است. نشانه شيعه راستين آن است كه هر صبح و شام و با هر نماز و نياز، دست حاجت به پيشگاه خداوند رئوف ميبرد و از او ظهور مولايش را درخواست ميكند. شيفته حقيقي امام زمان عليه السلام، در دعا براي ظهور محبوبش اسير الفاظ نيست، گرفتار عبارت پردازي نيست، بلكه از عمق جان دعا ميكند و با تمام وجود، ديدار امامش را ميطلبد. تنها زبانش سخن نمي گويد، بلكه قلبش در هجران يار ميسوزد. دلش در فراق محبوب، مضطرب است. ديدگانش در انتظار ديدار اشكبار است و گردش زبانش در كام، همچون اشكهاي غلطانش بر گونه، نشانه محبت دروني و علاقه قلبي به مولا و محبوب است. در دوران تاريك و طوفان زده غيبت، تنها كساني به راه نجات و سعادت رفته اند كه پيوسته به ياد امام زمان عليه السلام هستند و همواره در فراقش اشك ميريزند و براي قرب ظهورش دعا ميكنند. [ صفحه ۲۲] شيعه شيفته به سان انساني فارغ و بي سوز، نيايش نمي كند، بلكه مانند عاشقي دلباخته، با دلي پر سوز و گداز دعا ميكند. او از صميم قلب، امامش را ميطلبد و با تمام وجود براي ظهور مولايش دعا ميكند. آيا ميتوانيد حال شخص غريق را تصور كنيد؟ دريا طوفان ميشود. امواج سهمگين، كشتي را زير و رو ميكنند. ابرها ميغرند. باران به شدت ميبارد. هوا تاريك ميشود. كشتي در ميان طوفان و تلاطم شديد آبها، واژگون مي گردد. سرنشينان كشتي، و حشتزده و مضطرب، به دريا ميريزند. اقيانوس بي پايان، انسانها را لابلاي امواج خروشان ميپيچد و به كام مرگ ميفرستد. انساني كه در ديار گرفتار طوفان شده، كشتي اش شكسته، به دريا افتاده و در حال غرق شدن است، چگونه براي نجات خويش دعا ميكند؟ با چه حالي خدا را ميخواند و چطور از پرده دل به پيشگاهش التماس ميكند؟ شيعه دلباخته در زمان غيبت، ميان موجهاي پر خروش حكومتهاي خود كامه، در دل درياي طوفان زده و تاريك اجتماعات فاسد بشري، كشتي سعادتش شكسته ميبيند، دل را در فراق امام و مولايش مضطرب و پريشان مييابد و بدونم يكذره ظاهر سازي و خود نمايي از صميم قلب فرياد ميكشد: اين بقيه الله؟ و با اشك و سوز ميگويد: اين المنتظر لاقامه الامت و العوج؟ كجا است مصلحي كه انتظار ميكشيم انحرافها و كجيها را راست گرداند؟ [ صفحه ۲۳] اين المرتجي لازاله الجور و العدوان؟ كجا است مايه اميدي كه ستم و بي عدالتي را از جهان برچيند؟ اين معز الاولياء و مذل الاعداء؟ كجا است عزت بخش دوستان و ذليل كننده دشمنان؟ اين ابن النبي المصطفي و ابن علي المرتضي و ابن خديجه الغراء و ابن فاطمه الكبري؟ و همين دعاها و اشكها است كه شيعيان دلباخته را از تيرگيها نجات ميدهد. حضرت امام حسن عسكري عليه السلام به احمد بن اسحاق فرمودند: و الله ليغيبن غيبه لا ينجو فيها من الهلكه الا من ثبته الله عز و جل علي القول بامامته و وفقه للدعاء بتعجيل فرجه. سوگند به خدا - فرزندم - داراي غيبتي خواهد بود كه هيچ كس در آن دوران از هلاكت و نابودي، رهايي نمي يابد، مگر مسي كه خداوند، او را بر اعتقاد به امامت وي استوار ساخته و بر دعا براي تعجيل ظهور آن حضرت تويقش بخشد. دلباختگان حضرت ولي عصر عليه السلام و شيفتگان آن حضرت، از ياد او و جستجوي وجود شريفش غفلت نمي ورزند. آيا ممكن است كسي شيفته او باشد و فراموشش كند؟ هرگز. و آيا ميشود دلباخته جانسوزي پيوسته به ياد او باشد، به حضرتش درود و سلام فرستد، اشك اندوه ببارد، در هجرانش بسوزد، براي ظهورش دعا كند، ولي آن حضرت، او را از ياد ببرند و به فريادهاي مشتاقانه پاسخ نگويند؟! نه، نه، هرگز، او چشمه لطف و احسان است. او منبع جود و بزرگواري است. او باب رحمت خداوند است. اللهم ارني الطلعه الرشيده و الغره الحميده و اكحل ناظري بنظره مني اليه و عجل فرجه و سهل مخرجه.
امام زمان بهار دلها -صفحه۱۷