دشمنان و دفاع مقدس
از آنجا كه حكومت ایران آغاز خیزشی اسلامی و حركتی براساس باورهای اسلامی بود و بخش عظیمی از مردم كره زمین در این باورها مشترك بودند، همگی به نظام نوپای ایران چشم دوخته، برای رویارویی با قدرتها، شیوه جدیدی با مفاهیمی نو یافتند و آن مبارزه با استكبار براساس آموزههای دینی بود كه هر گونه سلطه كفار و بیگانگان، بر مسلمانان را نمیپذیرفت .
قدرتهای سلطه جوی جهانی با حركتی روبرو گشته بودند كه از جهتی یكی از بهترین كشورهای تحت سلطه آنان؛ ایران را از چنگالشان خارج كرده و از سوی دیگر راهی نو در مقابل مسلمانان جهان گشود، تا آنها نیز از سلطه، رهائی یافته، روی پای خود بایستند؛ از اینرو هم نظام سلطه برآشفت و هم مزدوران و دست نشاندگان آنان در سرزمینهای اسلامی بنیانهای حكومتهای پوشالی خود را لرزان و ناپایدار دیدند و تهدیدی بزرگ در كنار خویش احساس كردند .
بهترین گزینه برای مقابله با این پدیده نو ظهور، جنگی همه جانبه علیه نظام اسلامی بود .
دشمنان انقلاب اسلامی جنگی را طراحی و بر ملت ما تحمیل كردند كه بازیگر اصلی آن صدام جنایتكار بود .
صدام فردی قدرت طلب بود كه عشق كشور گشائی تمام وجودش را گرفته، از آن مهمتر نجات حكومت بعثی خود را در گرو این حمله میدید؛ زیرا مردم مسلمان و شیعه عراق از هر كشور دیگری در برابر امواج نورانی انقلاب تاثیر پذیرتر بودند .
جنگی نابرابر آغاز گشت و همه كشورهای جهان؛ اعم از شرق و غرب به یاری و تجهیز ارتش عراق پرداختند . آمریكا در معادلات، به طور واضح یك سوی جنگ بود . فرانسه، شوروی سابق، انگلستان، آلمان و . . . در حین جنگ پیش رفته ترین و مرگبارترین سلاحها را برای عراق ارسال كردند .
حاكمان جنایتكار كشورهای منطقه با توجه به رویكرد جدید و تمایل مسلمانان داخل كشورهایشان به قوانین اسلام و تفكرات جدید، راه را در مبارزه با حكومت ایران دیدند، به همین دلیل از جهات مختلف به پشتیبانی صدام پرداخته و حمایت از متجاوز در راس اولویتهای سیاسی، اقتصادی، تبلیغاتی آنان قرار گرفت؛ تا جائی كه بعد از هر عملیات جنگی، كاروانهای كمك از این كشورها به سوی عراق سرازیر میگشت و دلارهای نفت در اختیار صدام قرار میگرفت .
در سفری كه به عتبات عالیات داشتم، به یكی از نیروهای استخباراتی عراق - كه همراهمان بود - گفتم: چرا تا این حد مردم عراق فقیر و تهیدست شده اند؟ با صراحت، در عین حال مخفیانه به من گفت: به دلیل آنكه با شما نجنگیدیم . تعجب كردم، به او گفتم: با توجه به بودجههای سرسام آور جنگ، باید در زمان صلح وضعیت اقتصادی شما بهتر باشد . جواب داد: تا زمانی كه با شما میجنگیدیم، آنقدر كشورهای خلیج به ما امكانات میدادند كه مردم ما در رفاه كامل زندگی میكردند!!!
بالاخره جنگ با تمام فراز و نشیبهایش به پایان رسید و با الطاف الهی تثبیت و حفظ نظام اسلامی كه در راس اهداف دفاع مقدس بود، تحقق یافت . بیگانگان از كشور بیرون رانده شدند، توطئه همه كشورهای سلطه جو و حكومتهای مزدور منطقه شكست خورد، سازمان ملل رسما عراق را متجاوز و آغازگر جنگ معرفی كرد و . . . .
اما پس از جنگ
هنگامی كه جنگ پایان یافت و دشمنان از نابودی نظام در چند روز و چند هفته یا چند ماه ناامید گشتند، همت خود را بر جنگ تبلیغاتی و فرهنگی معطوف كردند و در استراتژیهای تبلیغاتی خویش، تهاجم به ارزشهای نظام از جمله ارزش دفاع از دین، استقلال و هویت دینی، در دستور كار قرار گرفت . برخی هم با تئوریزه كردن این تهاجم، آنان را با سخنان شبه فلسفی یاری دادند .
آنان با تكیه بر امپریالیسم رسانهای خویش این مطلب را القاء كردند كه به طور كلی نیازی به این جنگ نبود و مسئولین میتوانستند از طریق مجامع جهانی به استیفای حقوق بپردازند، جنگ به جز شهادت عده زیادی از جوانان و مردان و زنان كشور و مجروح و معلول گشتن مردم ثمری نداشت .
و برخی از مطبوعات جیره خوار داخلی و مزدوران بیگانه، همین مطلب را در داخل كشور از زوایای مختلف القاء كردند .
آنان هیچگاه تجربه تلخ و ذلت بار فلسطین را مطرح نمیكردند كه در مقابل دیدگان جهانیان هر روز جنایت تازهای در این سرزمین رخ میدهد و مجامع جهانی در حالی كه غالبا اسرائیل را جنایتكار معرفی میكنند، كوچكترین ارمغانی برای فلسطین نداشتهاند .