نقش مرد به عنوان پدر در رشد و تعالی خانواده
پدر شدن اتفاقی واحد و یکباره نیست، بلکه فرایندی تدریجی است که طی آن فرد با ضرورتها و لذتهای یک نقش جدید خانوادگی آشنا می شود. بیشتر افراد فکر می کنند که تاثیر گذاری پدران بر فرزندان خود، به شکلی مستقیم از ارتباط رو در رو صورت می گیرد، با این تصور فکر می کنند تاثیر پدران کمتر از مادران است زیرا وقت کمتری را با بچه ها می گذرانند، اما چنین تصوری لزوما درست نیست. در درون خانواده پدران اغلب به طور غیر مستقیم با اثر گذاری روی رفتار مادر بر نوزادان و کودکان خود نیز تاثیر می گذارند.
امام سجاد علیه السلام خطاب به پدر می فرمایند:"حق فرزندت بر تو آن است که بدانی او از توست، و رفتار نیک و بدش، در این دنیا با تو پیوند دارد و تو به دلیل مسوولیت ولایتی که بر او داری موظفی او را خوب تربیت کنی و به جانب پروردگارش رهنمون باشی و به او کمک کنی تا در ارتباط با تو و خودش از خداوند فرمان برد و نیز توجه داشته باشی اگر او را به شایستگی تربیت کنی، پاداش آن را خواهی یافت و چنانچه، در تربیت او سهل انگاری کنی، مورد عقوبت خداوند قرار خواهی گرفت".
مشارکت پدران در خانواده و تربیت فرزندان، نه تنها ناعادلانه نیست، بلکه وقتی هر دو والد به طور مشترک قبول مسوولیت می کنند، رابطه بین آنها بهتر می شود، سلامت و رفاه افزایش می یابد و فرزندان نیز از بهبود کیفیت رابطه والد- کودک، متنفع می شوند. مردان وقتی می توانند تاثیر مثبتی بر رشد فرزندان خود بگذارند، که فعالانه در فعالیتهای مستقیم پرورش کودک، شرکت کنند.
مناجاتی برگرفته از دعای ندبه
خدایا مرا ببخش.
رو سیاهم.
دل شکستهام.
به بن رسیدهام.
خجالت زده از نافرمانیم.
سرشکسته از حریم شکنیام.
سر به زیر از این همه لطف تو و پاسخ زشت خویشم.
از همه جا رانده و ماندهام.
درِخانهای دیگر نمیشناسم.
کسی در به رویم نمیگشاید.
خدای مهربانم
ای که گناه بندگانت ضرری به تو نمیزند.
ای که از طاعت بندگانت بینیازی.
ای که عمل صالح بندگانت را تو توفیق میدهی.
هوای بندگیت را تو کرم میکنی.
نسیم عشق را به دلها وزیدی.
عطر ایمان را تو به جانها پاشیدی.
معبودم
به خوبی امرم کردی، از من عصیان دیدی.
از گناه نهیم کردی، بیاعتنایی دیدی.
امروز شایسته تبرئه تو نیستم.
از قدرت و یاور، دستم تهی است.
با چه رویی به پیشگاهت بیایم.
با شرمندگی و خجالت میآیم.
با سرافکندگی و زرم میآیم.
با عرق شرم به پیشانی میآیم.
از اینکه خودم را به تو نسبت میدهم که (بنده توام) شرمندهام.
من پیش خود متهم نیستم، مجرمم.
من طریق بندگی بجا نیاوردهام.
من شرط عبد بودنم را قاصرم.
با چه جرأتی نزد تو گام بردارم.
با چشمی که تو به من دادهای.
با گوشی که تو به من دادهای.
با زبانی که تو به من دادهای.
با دستی و پایی که تو به من دادهای.
اینها همه نعمتهای تواند و با همه اینها تو را نافرمانی کردهام.
مؤاخذه من حق توست.
مجازات من مال توست.
نگاهم نکنی، عتابم کنی، اعتنایم نکنی، عذابم کنی حق توست.
مولای من
زشتیهایم به هیچ کس نگفتی.
بدیهایم افشا نکردی.
به خودت قسم اگر دیگران بدیهایم را میدانستند، نگاهم نمیکردند.
اگر خلافهایم را میدانستند، طردم میکردند.
ولی تو، ای رؤوف طردم نکردی، از چشمت نیانداختی.
الان با همه بار گناهم ذلیل و عاجز وحقیر و سرافکنده آمدهام.
نه شایسته تبرئهام که عذرم بپذیری.
نه جز تو کسی را دارم نه کمکی.
نه دلیل منطقی برای جرمم دارم که به آن استدلال کنم.
نه میتوانم گناهم را منکر شوم که همه چیز را میدانی.
اعضایم خود شاهدند و در محکمه خود به نطق رسا میگویند، من بدم.
نجوای عشق:مناجاتی با الهام از ادعیه ائمه اطهار - علی راجی
بار الها
وَ عَمِّرْنِی مَا کَانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِکَ،
فَإِذَا کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ إِلَیَّ، أَوْ یَسْتَحْکِمَ غَضَبُکَ عَلَیَّ.
بارالها! تا زمانی که عمرم در اطاعت تو مصروف می گردد مرا از نعمت طول عمر برخوردار فرما و هرگاه عمرم چراگاه شیطان شود به آن پایان ده و روحم را قطع کن پیش از آنکه دشمنی شخص تو متوجه من شود یا خشمت بر من استوار گردد.
شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق - محمد تقی فلسفی
تو پناهگاه منی
«انتَ کهفی حین تعیینی المذاهب فی سعتها وتضیق بی الارضُ برحبها…؛
تو پناهگاه منی وقتی که راهها بر من با همه وسعت صعب و دشوار شوند و وسعت زمین بر من تنگ شود.»
در همین نزدیکی
به حلقه در رحمتت دست انداختهام.
دلم به یاد تو زنده است.
مناجات تو دلم را نسیم عشق مینوازد.
برگرفته از دعای ابوحمزه ثمالی