تقلید از الگوهای غربی در تولید و مصرف
امروزه، بسیاری از ارزشها و هنجارهای اجتماعی از رسانه به خانوادهها و افراد جامعه منتقل میشود. رسانهها در جامعهپذیری و جهتدهی افکار عمومی، نقش بسزایی دارند. در سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی، رسانه وظیفهای سنگین بر عهده دارد و باید از تمام ظرفیتهای خود برای پیشبرد این شعار راهبردی استفاده کند.
هر جامعه برای اینکه بتواند در زمینه اقتصادی پیشرفت کند، به داشتن همبستگی و خودباوری ملی نیاز دارد و تا این خودباوری ملی به وجود نیاید، نمیتوان انتظار داشت در زمینه اقتصادی نیز پیشرفتی صورت پذیرد.
دو مقوله مهم مصرفگرایی و تولیدگرایی، باید با هم و همراه هم حرکت کنند، که اگر چنین باشد، به توسعه پایدار خواهیم رسید، اما متأسفانه این روزها شاهدیم که خوی مصرفگرایی به صورت مستقیم و غیر مستقیم در کشورمان در حال ترویج و تبلیغ است و گوی سبقت را از تولیدگرایی ربوده است. تأسفبارتر اینکه مصرفگراییِ جامعه ما به سمت مصرف کالاهای داخلی حرکت نمیکند، بلکه دستهای پیدا و پنهانی در کار است و میخواهد مصرفگرایی را بر مدار کالاهای غیر ایرانی رواج دهد که این مسئله به محصولات مشابه داخلی آن ضربه میزند و حتی سبب ورشکسته شدن بسیاری از کارخانههای تولیدی و بیکاری قشر عظیمی از کارگران میشود.
امروز، دست استکبار جهانی در کار است تا شیوهای از مصرفگرایی را در جامعه امروز ایران رواج دهد که صرفاً مردم را به سمت مصرف کالاهای خارجی سوق دهد. برای مثال، به خوبی شاهدیم تبلیغات خرید تلویزیونهای غیر ایرانی بسیار بیشتر از تلویزیونهای ساخت وطن است یا اگر به در ودیوارهای شهرها نگاه کنیم یا صفحات تبلیغات و آگهی روزنامهها و رسانه ملی را ببینم، متوجه میشویم درصد زیادی از حجم این تبلیغات، به کالاها و اجناس غیر ایرانی اختصاص دارد. از طرفی هم همین کالاهای غیر ایرانی از خدماتدهی مناسب پس از فروش برخوردار است و دفاتر نمایندگیشان در سراسر کشور به وفور تبلیغ و اعلام میشود، اما کمتر کسی از دفاتر فروش همان محصول از نوع تولید داخلی باخبر است و اصولاً از نحوه خدمات پس از فروش، کیفیت محصولات و قیمت کالاها، اطلاعات چندانی در دست نیست و اطلاعرسانی جامع و کاملی در این زمینه صورت نمیگیرد.
استفاده از وسایل اثرگذار بر ذهن انسان برای کالاهای تولیدشده غربی و در نتیجه، اقدام به خرید و مصرفشان، اثری بسیار ویرانگر بر تعادل روانی مردم جوامع مختلف میگذارد و از خود بیگانگی و روان پریشیهای گوناگونی را در لایههای بسیار گستردهای از مردم پدید میآورد. الگوی مصرف اسرافکارانه، در آز و طمع برخی جوامع انسانی ریشه دارد و علاوه بر آلودگیهای زیست محیطی، در تأمین زندگی، بخش بزرگی از بشر، مشکل ایجاد کرده است. از این رو، کنکاش و بررسی ابعاد مختلف مصرف کالاهای غربی و پرداختن به راهکارهای مقابله با آن، ضمن بررسی چرایی و چگونگی ترویج این فرهنگ ناسالم، ضروری مینماید.
در دنیای جدید، کالاها و اشیا از شکل سنّتی خود (که به عنوان ابزاری برای رفع نیازها به کار میرفتند) خارج شدهاند و مصرف کالا و خدمات، دیگر تنها ارضای یک دسته از نیازهای زیستی نیستند، بلکه کالاها و مصرفشان به عنوان نماد و نشانهای بر منزلت و شخصیت اجتماعی و ابزاری برای نشان دادن منزلت اجتماعی مورد توجه مصرفکننده قرار میگیرند. درجهان امروز، مصرف وسیلهای هویتساز معرفی شده و مصرفکننده با مصرف و نمایش دادن کالاهای تحت تملکش، درصدد خلق و حفظ هویت خویش است. در واقع، او به سمت الگوی مصرف هویتبخش و مصرف متظاهرانه روی آورده است. این فرهنگ دنیای جدید، که مصرف را معیار و ملاک شخصیت و کالا را وسیله هویتبخشی در نظر گرفته، خود موجب افزایش مصرف و پدید آمدن نوعی مسابقه مصرف در میان افراد جوامع شده است. بیشک، تبلیغات تجاری با هدف معرفی کالا و خدمات، از ضرورت های عصر حاضر است، اما متأسفانه اینگونه تبلیغات با بهره گرفتن از برخی شگردها و پارهای مضامین و محتواها، موجبات گسترش تقلید از الگوهای مصرفگرایی غربی را در جامعه بهوجود آورده است.
نظام سرمایهداری کنونی غرب، با توجه به تولیدات انبوهی که در پرتو پیشرفت صنعتی بهدست آورده، اکنون نیازمند بازار مصرف است و حیات خود را در گروی مصرف انبوه میبیند و همواره میکوشد، برای رسیدن به مقاصد خود، الگوی مصرف انبوه را در سطح جهان پیاده کند. امپریالیسم غرب برای نهادینه کردن این الگو و کشانیدن جوامع مختلف به سمت مصرفزدگی، خود را نیازمند ایجاد احساس نیاز و ضرورت در جوامع مختلف در مورد مصرف بیشتر و مصرف کالاهای تجملی و بیفایده میبیند. از این رو، میکوشد با دگرگون کردن یا از میان بردن ارزشهای مخالف مصرفگرایی و جانشین کردن ارزشهای مصرفگرایانه، این احساس نیاز را به وجود بیاورد. غرب سعی میکند، با تضعیف و تخریب ارزشهایی نظیر قناعت، زهد، سادهزیستی، ترجیح آخرت بر دنیا و…، ارزشهای مورد نظر خود را مانند دنیاطلبی، تکاثر، تفاخر، لذتطلبی، ظاهرگرایی و…، که همگیتأمینکننده اهداف اوست، نهادینه کند. نظام مغربزمین برای نهادینه کردن این ارزشها از شیوههای مختلفی، مانند تبلیغ و اشاعه مدگرایی، بزرگ و موفق جلوه دادن اشراف و ثروتمندان و… بهره میگیرد. البته گاهی خود جوامعِ هدف نیز در این مسیر، امپریالیسم جهانی را همراهی و این شیوهها و تخریب ارزشهای حقیقی را آگاهانه و ناآگاهانه دنبال میکنند.
یکی از ابعادی که میتواند در ترویج مصرفگرایی در جامعه اثر بگذارد، تقلید از کالاهای غربی در تولید و مصرف است. اگر خانوادهها در مصرف کالاهای مورد نیاز خود از کالاهایی استفاده کنند که غربی باشند، سبب میشود، تقاضا برای مصرف کالاهایی که شبیه کالاهای غربی است، در بازار به وجود بیاید و این امر سبب میشود، روز به روز فرهنگ مصرف کالاهای غربی در جامعه بیشتر شود و فرهنگ غربی به داخل خانوادهها و جامعه نفوذ کند.
اگر در جامعه احساس نیاز به مصرف کالاهای غربی تشدید شود، مخالفت کردن دولت و سیاستگذاران با این احساس نیاز امری بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین، باید پیش از اینکه این احساس نیاز در جامعه به وجود بیاید، مسئولان کشور و همچنین رسانه برای پیشگیری از آن تدابیر لازم را انجام دهند. اگر ملتی خواست به خودکفایی اقتصادی، استقلال فرهنگی و پیشرفت علمی برسد، موانع و مشکلات سخت را پشت سر میگذارد و به اهداف خود میرسد.
رسانه و نقش خانواده در تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی - حسین رئیسی