تفسیر نام فاطمه سلام الله علیها
این کلمه مشتق از مصدر «فطم » است که درلغت عرب به معنای بریدن، قطع کردن و جداشدن است. لفظ فاطمه از جهت هیئت به صورت صیغه «فاعل » است، ولی دارای معنای مفعولی است و به معنای بریده و جدا شده می باشد. (11)
در رابطه با وجه نامگذاری آن حضرت به این اسم - که مشهورترین نام آن حضرت می باشد.- دلایل متعددی در روایات بیان شده است، از جمله:
1 - بریدگی و دوری او و شیعیان او از جهنم:
جعفربن محمدعلیه السلام قال رسول الله صلی الله علیه وآله لعلی علیه السلام:
«هل تدری لم سمیت فاطمه؟
قالی علی علیه السلام لم سمیت فاطمة یا رسول الله؟
قال: لانها فطمت هی و شیعتها من النار.» (12)
امام صادق علیه السلام فرمود: رسول گرامی اسلام به حضرت علی علیه السلام فرمود: آیا می دانی برای چه فاطمه علیها السلام به این نام نامیده شد؟
حضرت علی علیه السلام فرمود: برای چه؟
پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: برای آن که او وشیعیانش از آتش (جهنم) منع شدند.
در برخی از روایات آمده است: چون او وشیعیان و دوستانش از آتش منع شدند. (13)
در این دسته از روایات، حکمت نامگذاری آن حضرت به «فاطمه » دوری او و شیعیان ومحبین او از آتش و عذاب جهنم بیان شده که روشنگر جایگاه بلند اونزد حق، و برکت پیروی از او و آثار محبت و ارادت به اوست، ضمن این که اشاره و تلمیح لطیفی است به مقام «شفاعت » آن بانوی بزرگ در قیامت.
2 - بریدگی و دوری از شر
یونس به ظبیان نقل می کند: امام صادق علیه السلام پس از شمارش اسامی حضرت فاطمه علیها السلام، فرمود: «اتدری ای شی ء تفسیرفاطمه؟ قلت: اخبرنی یا سیدی. قال: فطمت من الشر» (14)
یونس! آیا می دانی تفسیر فاطمه چیست؟گفتم: مرا از آن آگاه سازید. فرمود: دوری از شرو بدی.
فتال نیشابوری نیز در ضمن حدیثی از امام صادق علیه السلام آورده است: «چون از بدی ها بریده شده است او را فاطمه نامیدند.» (15)
شر در مقابل خیر است و این دو از صفات متقابلند. کسی که شر در حریم و آستانه او راه ندارد خیر محض و حسن مطلق است. این حسن، حسن خدادادی است و کاشف ازطهارت و قداست ظاهر و باطن.
دلفریبا نباتی همه زیور بستند دلبرما است که با حسن خداداد آمد (16)
ارباب تفسیر و حدیث سوره کوثر را ناظر به حضرت فاطمه علیها السلام دانستند و با استناد به احادیث، بیان داشتند که مراد از کوثر در «انااعطیناک الکوثر» فاطمه است. وکوثر را به خیر فراوان معنا کردند. حضرت فاطمه - سلام الله علیها ظهور و تبلور خیر و خوبی است وهمه ابعاد وجودیش لبریز از خوبی هاست. اواز مصادیق برجسته سوره های کوثر، انبیاء وفاطر است که با عناوین «کوثر»، «اوحیناالیهم فعل الخیرات » و «سابق بالخیرات » موردستایش خداوند قرار گرفت.
به مشک چین و چگل نیست بوی گل محتاج که نافه هایش زبند قبای خویشتن است (17)
3 - برخورداری از دانش
عن ابی جعفرعلیه السلام قال: «لما ولدت فاطمه علیها السلام اوحی الله عزوجل الی ملک،فانطق به لسان محمدصلی الله علیه وآله فسماها فاطمه،ثم قال تعالی: انی فطمتک بالعلم، وفطمتک عن الطمث، ثم قال ابوجعفرعلیه السلام والله لقد فطمها الله تبارک و تعالی بالعلم وعن الطمث بالمیثاق.» (18)
امام باقرعلیه السلام فرمود: هنگامی که فاطمه علیه السلام متولد شد، خدای متعال به فرشته ای وحی رسانید و با این وحی، زبان محمدصلی الله علیه وآله به نطق آمد و او را فاطمه نامید. پس خدای متعال فرمود: من تو را به شیر علم از شیرخوارگی بریدم و به طهارت از قاعدگی. سپس امام باقرعلیه السلام فرمود: به خدا سوگند! خدای متعال اورا به این دو خصیصه از آغاز سرشت.
جابربن عبدالله انصاری روایت کرد:حضرت محمدصلی الله علیه وآله فرمود:
«ان الله جعل علیا و زوجته و ابنائه حجج الله علی خلقه و هم ابواب العلم فی امتی،من اهتدی بهم هدی الی صراطمستقیم.» (19) ; خدای متعال علی علیه السلام وهمسرش، فاطمه علیه السلام و فرزندانش را حجت برخلق قرار داده است. آن ها درهای علم در امت منند. هرکه به هدایت آن ها اقتدا کند به صراط مستقیم هدایت شده است.
در انبوهی علم و دانش حضرت فاطمه علیها السلام همین بس است که از سرچشمه نبوت نوشیدو در دامان «شهرعلم » پرورش پیدا کرد وهمسر دروازه شهر علم بود. دو خطبه و اندک کلمات و دعاهای به یادگار مانده از آن حضرت،به روشنی تمام دریای متلاطم و مواج دانش او را به تماشا می گذارد. از دانش سرشار او چه می شود گفت؟ !
او محدثه است و فرشتگان بزرگ الهی حاملان پیام الهی به محضرش بودند. پس سخن کوتاه باید.
4 - بریدگی و طهارت از قاعدگی بانوان
امام باقرعلیه السلام یکی از علل تسمیه حضرت فاطمه علیها السلام به این اسم را طهارت آن حضرت از عادت های زنانگی ذکر کرده است.پیامبرصلی الله علیه وآله در تفسیر کلمه بتول - که از نام های حضرت فاطمه علیها السلام است - فرمود: «البتول التی لم ترحمرة قط، ای لم تحض، فان الحیض مکروه فی بنات الانبیاء» (20) ; بتول بانوی است که خون نبیند; یعنی حیض نشود. حیض شدن دختران پیامبران ناپسنداست.
پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله به عایشه فرمود: عائشه!فاطمه همانند دیگر بانوان نیست، او عادت نمی شود. (21)
ابن عباس از پیامبرصلی الله علیه وآله نقل کرد که فرمود:«دخترم، فاطمه علیها السلام حوریه آدمی (انسان پری گونه) است; هرگز عادت نمی شود و حیض نمی بیند. (22) سیوطی می نویسد: «از ویژگی هاو امتیازات حضرت فاطمه علیها السلام حیض نشدن اوست. (23) احادیث در این سخن فراوان است و نیازی به ذکر همه آن ها نیست. فاطمه علیها السلام اگرچه در ظاهر، زنی همسان زنان دیگر است ولی در سرشت و حقیقت، پری و حوریه بهشتی است. خصائص و ویژگی های اوخصائص پری وحور است; حوریان بهشتی عادت نمی شوند. حواره عذراء هستند; «اناانشاناهن انشاء فجعلناهن ابکارا» (24)
حضرت زهراعلیها السلام نیز این گونه بود. خدا او رابه همسری حضرت علی علیه السلام برگزید و جز علی کسی شایسته همسری با او نبود. (25)
پیامبرصلی الله علیه وآله همواره از او به عنوان «حوراءانسیه » و «مخلوق از میوه های بهشت » یادمی فرمود. (26)
جان فدای دهنش باد که درباغ نظر چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نیست (27)
5 - ناتوانی از شناخت آن حضرت
امام صادق علیه السلام فرمود: «… و انما سمیت فاطمة لان الخلق فطموا عن معرفتها» (28) ;همانا فاطمه نامیده شد، چون خلق ازمعرفت و شناخت (عظمت و شخصیت و مراتب وجودی) او دورند.
حضرت فاطمه علیها السلام از آن چنان مرتبه وعظمت وجلالی برخوردار استکه امام عسکری علیه السلام فرمود: «نحن حجج الله علی الخلق و فاطمة حجة الله علینا» (29) ; ما حجت خدا بر مردم و فاطمه حجت خدا برماست.
یک دهان خواهم به پهنای فلک تابگویم وصف آن رشک ملک (30)
با اعتراف و عجز از تبیین و تفسیر این سخن امام عسکری علیه السلام، به این بیت مترنم می شوم:
من چه گویم یک رگم هشیار نیست شرح آن یاری که او را یار نیست
پی نوشتها:
1 - سوره کوثر.
2 - سوره بقره، آیه 34.
3 - همان، آیه 31.
4 - سوره مریم، آیه 28.
5 - سوره آل عمران، آیه 36.
6 - معانی الاخبار، ص 51.
7 - همان، ص 55.
8 - بحارالانوار، ج 43، باب 11.
9 - همان، باب 2.
10 - همان.
11 - لسان العرب، ج 10، ص 289; مصباح المنیر،ماده فطم.
12 - بحارالانوار، ج 43، ص 211; ینابیع المودة، ج 2، ص 19 - 20.
13 - همان، ص 211.
14 - همان، ج 43، باب 2.
15 - زندگانی فاطمه زهرا(س)، شهیدی، ص 34. به نقل از روضة الواعظین، ص 148.
16 - حافظ.
17 - همان.
18 - بحارالانوار، ج 43، باب 2.
19 - فاطمه من المهد الی اللحد، ص 218. به نقل ازشواهد التنزیل، ج 1، ص 58.
20 - بحارالانوار، ج 43، باب 2.
21 - همان.
22 و 23 - فاطمة من المهد الی اللحد، ص 101.
24 - سوره واقعه، آیه 35 - 36.
25 و 26 - بحارالانوار، ج 43، باب 1 و 2.
27 - حافظ.
28 - فاطمة من المهد الی اللحد.
29 - همان.
30 - مولوی.