تداوم22 بهمن
تداوم پيروزي ها، حاصل تداوم رمزهاي پيروزي است. زيرا هرگز خداوند متعال نعمتي را كه به قومي عطا فرمود، از آن ها باز پس نمي گيرد، مگر آن ها خود از نگهداري آن دست بر دارند.
«… ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم…»
«خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتي) را تغيير نمي دهد، مگر آن كه آنان آنچه را در خودشان است، تغيير دهند.»
«ان الله لم يك مغيرا نعمة انعمها علي قوم حتي يغيروا ما بانفسهم …»
«خداوند هيچ نعمتي را كه به گروهي داده، تغيير نمي دهد، جز آن كه آن ها خودشان را تغيير دهند.»
پيروزي شكوهمند 22 بهمن 57، حاصل عوامل بسياري است كه مهم ترين آن ها عبارتند از:
1- ايمان به خداوند متعال
2- رهبري روحاني متقي و فقيه آگاه; امام خميني رحمه الله
3- اتحاد و همبستگي همه، اقشار ملت.
4- استقامت و پايداري در راه خدا، تحمل مشكلات و … بر هيچ كس پوشيده نيست كه جمع شدن اين عوامل در ملتي موجب نزول تاييدات غيبي الهي گرديده و پيروزي آن ها بر دشمنان حتمي مي شود.
خداوند متعال مي فرمايد: «ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التي كنتم توعدون » ; (13)
«به يقين كساني كه گفتند: پروردگار ما خداوند يگانه است، سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مي شوند كه! نترسيد و غمگين مباشيد و بشارت باد بر شما به آن بهشتي كه به شما وعده داده شده است.»
امام امت در وصيت نامه سياسي الهي خود چنين نوشتند: «اين انقلاب بزرگ كه دست جهان خواران و ستمگران را از ايران بزرگ كوتاه كرد، با تاييدات غيبي الهي پيروز گرديد … بي ترديد رمز بقاي انقلاب اسلامي همان رمز پيروزي است و رمز پيروزي را ملت مي داند و نسل هاي آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلي آن انگيزه الهي و مقصد عالي حكومت اسلامي و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براي همان انگيزه (14) » مي باشد.
مقام معظم رهبري، حضرت آية الله العظمي خامنه اي، دامت بركاته در اين باره چنين فرمودند: «اولا، روز 22 بهمن سال 1357 يك روز بريده از قبل نبود، آنچه در آن روز اتفاق افتاد محصولي بود از تلاش همه جانبه اي كه در طول سال هاي متمادي قبل از آن انجام گرفته بود و اين تلاش از سوي همه قشرهاي اين كشور بود.
ثانيا، آن چيزي كه قشرهاي كشور ما را به هم مربوط مي كرد براي اين مبارزه، ايمان اسلامي بود و لذا مبارزه در طول سال هاي پيش از 22 بهمن 57 در مسجدها و حسينيه ها و مجالس سخنراني و در حوزه علميه قم و بعضي ديگر از حوزه ها جلوه مخصوصي داشت، اين ها در حقيقت كانون هاي اصلي مبارزه بود.
ثالثا، اين مبارزه حول يك محور رهبري مشخص و قاطعي جريان داشت كه در طول دوران تاريخ ما از بعد از اسلام تا اين روزگار، ملت ما چنين رهبري به خود نديده بود.
رابعا، مردم بر اثر آن ايمان و آن رهبري بر اثر آنچه شنيده بودند و معتقد شده بودند در صحنه مبارزه از همه امكاناتشان براي پيروزي بر دشمن استفاده كردند … كساني كه در مبارزه بودند، حاضر بودند براي خود سختي و ناراحتي را قبول كنند و نيروي خود را صرف مبارزه كنند» .
تا زماني كه ملت ايران همچون 22 بهمن 57، از خودخواهي ها و خودمحوري ها فاصله گرفته، دست در دست هم با همدلي و اتحاد در سايه ايمان و توكل به خداوند متعال به رهبري مقام معظم رهبري كه برترين و بهترين شاگرد بنيانگذار جمهوري اسلامي و مجري فرامين الهي امام امت مي باشد، در راه به ثمر رساندن مقصد الهي انقلاب قدم بردارند و در اين راه استقامت نموده، در مقابل دشمنان اسلام و ايران تا پاي جان بايستند، و فريب نيرنگ هاي رنگارنگ آن ها را نخورده، مجذوب فرهنگ مبتذل آن ها نگردند، نعمت پيروزي انقلاب اسلامي پابرجا و مستدام خواهد بود و تمام توطئه ها و نقشه هاي شوم آن ها بر ضد جمهوري اسلامي و ملت شريف ايران، نقش برآب مي شود و حاصلي جز رنج و زبوني خودشان در پي نخواهد داشت و هر روز عزت و سرفرازي و بالندگي ايران اسلامي بيشتر آشكار خواهد شد.
اتحاد و همبستگي
همان گونه كه بيان شد پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران عوامل زيادي داشت، سخن گفتن پيرامون همه آن ها مجالي ديگر مي طلبد. ما در اين جا فقط به يكي از مهمترين آن ها اشاره مي كنيم. و آن اتحاد و همبستگي همه اقشار ملت براي انجام مقصد الهي و مقدس انقلاب; يعني، از بين بردن طاغوت و تشكيل حكومت اسلامي براي تحقق حق و عدالت در جامعه بود.
هيچ كس ترديد ندارد كه اتحاد و همدلي معجزه مي آفريند و بزرگترين موانع راه ترقي و پيشرفت را از سر راه بر مي دارد. و قوي ترين دشمنان را نابود مي سازد.
مورچگان را چو بود اتحاد شير ژيان را بدرانند پوست
خداوند متعال مي فرمايد: «و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا» ; (16) «به ريسمان الهي چنگ بزنيد و هرگز از يكديگر جدا نشويد و تفرقه نداشته باشيد.»
«و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم » ;«اختلاف و كشمكش نكنيد كه سست مي شويد و دولتتان از بين مي رود.»
اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «و الزموا السواد الاعظم فان يد الله مع الجماعة و اياكم و الفرقة! فان الشاذ من الناس للشيطان كما ان الشاذ من الغنم للذئب …; (18) همگام با توده عظيم مردم (كه پيرو سلطان عادل) هستند، باشيد، زيرا دست (عنايت و كمك) خداوند با جماعت است و از جدائي و مخالفت بر حذر باشيد. زيرا جدا شدن از جماعت (حق) طعمه شيطان شدن است چنانكه گوسفندي كه از گله جدا شود، خوراك گرگ خواهد شد.»
و اين اتحاد وقتي ثمربخش است كه با همدلي همراه باشد.
اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «انه لا غناء في كثرة عددكم مع قلة اجتماع قلوبكم …; در زيادي تعداد شما بي نيازي نيست [و اين زيادي تعداد ثمربخش نخواهد بود] در صورتي كه اجتماع دل هاي شما اندك باشد.»
بدين جهت امام امت قدس سره و رهبر معظم انقلاب همواره مردم را به وحدت كلمه دعوت كرده اند و آن ها را از تفرقه و جدايي برحذر داشتند.
اما سنت و روش فرعون ها و طاغوت ها در طول تاريخ اين است كه مردم را به دسته هاي مختلف تقسيم مي كنند و بين آن ها اختلاف مي اندازند و آن ها را به استضعاف مي كشانند تا قدرت قيام و ايستادن در مقابل آن ها را نداشته باشند و آن ها بتوانند سلطه ظالمانه خود را بر مردم حفظ كنند.
خداوند متعال مي فرمايد: «ان فرعون علا في الارض و جعل اهلها شيعا يستضعف طائفة منهم …» ; «فرعون در زمين برتري جويي كرد و اهل آن را به گروه هاي مختلفي تقسيم نمود، گروهي را به ضعف و ناتواني مي كشاند … .»
فرعون براي استحكام بخشيدن به سلطه اش چند اقدام كرد، كه مهم ترين آن، اين بود كه مردم مصر را دو دسته كرد: به دسته اول; يعني، قبطيان كه بوميان و درباريان فرعون بودند، تمام وسايل رفاهي و كاخ ها و ثروت ها را مي داد.
ولي دسته دوم كه «سبطيان » يعني، مهاجران بني اسرائيل بودند و آن ها را به صورت بردگان و كنيزان خود درآورده بودند، فقر و محروميت سراسر وجودشان را فرا گرفته بود و سخت ترين كارها بر دوش اين ها بود.
بايد توجه داشت كه اين سنت وحشتناك، مخصوص فرعون در زمان حضرت موسي عليه السلام نبود، بلكه همه طاغوتيان از اين روش و تز «تفرقه بينداز و حكومت كن » ساليان درازي بر توده هاي مردم حكومت كرده اند.
از امام زين العابدين عليه السلام چنين نقل شده است كه فرمود:
«و الذي بعث محمدا بالحق بشيرا و نذيرا، ان الابرار منا اهل البيت و شيعتهم بمنزلة موسي و شيعته، و ان عدونا و اشياعهم بمنزلة فرعون و اشياعه;