برخورد امام صادق علیه السلام با زنادقه
ملاحده و زنادقه همانند ماتریالیستها و کمونیستهای عصر ما و بیخدایان در هر عصر و زمانی و در هر کشوی و سرزمینی، از عوامل گسیختگی و آشفتگی فرهنگی و زمینهساز گسترش تباهاندیشی بودهاند. ملاحده وعناصر ضد خدا در عصر امام صادق علیهالسلام هم وجود داشتهاند که در محیطهای اسلامی و بلاد مسلماننشین و حتی در خود مکه احیاناً عرضاندام میکردند و با اصول اعتقادی مردم خداباور، مخالفت میکردند که براساس نصوص تاریخی برخی شاگردان امام از وقاحت و بیحیایی و گستاخی آنان به خشم میآمدند. و وضع آنان را به امام گزارش میکردند که رساله توحید مفضل یکی از این ماجراها و حاوی نکات حکمتآموز است. امام صادق علیهالسلام با برخوردهای حکیمانه خود به ارشاد میپرداخت و ضمن دفاع از کیان عقیدتی جامعه موحد و خداپرست، آسیبزدایی و سازندگی میکرد. زنادقه با این وجود که به روایات اسلامی و نصوص قرآنی، عقیده نداشتند لیکن با سوء تفسیر هرج و مرج فکری ایجاد میکردند و از این راه به مقاصد شوم و اهداف نامیمون خود میرسیدند. عبدالمؤمن انصاری گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم عدهای حکایت میکنند که پیامبر اکرم طی روایتی فرمود: «اختلاف امتی رحمة یعنی: اختلاف امت من رحمت است. امام صادق علیهالسلام: این روایت، صحیح است. عبدالمؤمن گفت: منظور آن است که اگر مردم اتحاد و اتفاق را کنار بگذارند و اختلاف و نزاع نمایند، چنین کاری رحمت است و وقتی اختلاف امت، پسندیده و رحمتباشد در نتیجه، اجتماع و اتفاقشان، عذاب و ضد رحمتخواهد بود و این صحیح به نظر نمیرسد. امام صادق علیهالسلام فرمود: معنی روایت چنان نیست که پنداشتهاند، بلکه منظور از واژه اختلاف، تردد و آمد و شد است: «فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین والینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون (التوبه /122); یعنی: چرا از هرفرقه و جماعتی، گروهی نمیکوچند و از شهر و دیارشان بیرون نمیآیند تا با آموزشهای لازم، دین را بفهمند و احکام را یاد بگیرند و پس از مراجعت به اوطانشان، به تعلیم و تربیت مردم بپردازند و آنان را هشدار دهند. طبرسی، پس از ذکر روایت در دنباله آن مطالبی از امام ششم نقل میکند که همانند یک قانون جهان شمول خط و ربط مشخص میکند و معیار ارائه میدهد. امام صادق علیهالسلام به نقل از رسول اکرم فرمود: «ماوجدتم فی کتاب الله عز وجل فالعمل لکم به ولا عذر لکم فی ترکه و ما لم یکن فی کتاب الله عزوجل و کانت فی سنة منی فلا عذر لکم فی ترک سنتی و ما لم یکن فیه سنة منی فما قال اصحابی فقولوا و انما مثل اصحابی فیکم کمثل النجوم بایها اخذ اهتدی و بای اقاویل اصحابی اخذتم اهتدیتم و اختلاف اصحابی لکم رحمة. قیل یا رسولالله! من اصحابک؟ قال: اهل بیتی. یعنی: آنچه در قرآن و کتاب خدای عزیز و جلیل مییابید باید به آن عمل کنید و در ترک آن عذری ندارید و آنچه در کتاب خدا نباشد (از نظر شما) ولی در سنت من یافته شود، عذری در ترک عمل به سنت از شما، پذیرفته نیست و هر گاه در موردی نه در کتاب و نه در سنت من راجع به آن چیزی نیابید به آنچه اصحاب من گویند عمل کنید که اصحاب من مانند ستارگاناند به هر کدام چنگ بزنید و هر کدام را بگیرید، بر هدایت و رستگاری قرار دارید اختلاف و آمد و شد اصحابمن برای شما رحمت است. از رسول اکرم صلی الله علیه وآله سؤال شد: اصحاب شما کیستند؟ در پاسخ فرمود: اصحاب من، اهل بیت من هستند. امام صادق علیهالسلام در کلامی دیگر همانند سخنان درربار همیشگی خویش، قاطع و قانونمند، ریشه بسیاری از مشاجرهها و جبههبندیها را خشکانده و طرح یک جامعه سالم و بدور از هر نوع پراکندگی و چند گانگی را ریخته است آن جا که فرمود: «انما الامور ثلاث بین رشده فیتبع و بین غیه فیجتنب و امر مشکل یرد حکمه الی الله عزوجل و الی رسوله. حلال بین و حرام بین و شبهات یتردد بین ذلک فمن ترک الشبهات نجی من المحرمات و من اخذ بالشبهات ارتکب المحرمات و هلک من حیث لایعلم .یعنی: امور زندگانی سه قسماند: آنچه رشد و صلاح و خوبی آن آشکار است. پس باید دنبال شود و دوم آنچه ضلالت و فساد و بدی آن محرز است و باید از آن اجتناب شود و مشکلات میان این و آن که حکم آنها به خدا و رسول واگذار میگردد. به عبارت دیگر: حلال بین و آشکار و حرام بین و معلوم و شبهههایی میان این دو، هر کس شبهات را رها کند از حرامها نجات یابد و هر که شبههها را بگیرد گرفتار حرام میشود و ندانسته هلاک میگردد.
امام صادق ( علیه السلام ) و تقریب مسلمانان - ابراهیم سید علوی