ای زنده که غیر تو معبودی نیست!
۱2. یا حی لا إله الا انت؛ ای زنده که غیر تو معبودی نیست!
پیش تر، حی بودن خداوند را توضیح دادیم. در این قسمت، وحدانیت او ذکر شده است که مقداری در این باره توضیح میدهیم:
در قرآن بارها شعار توحید با بیانات گوناگون مطرح شده است؛ مانند: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ»، [۱] «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ»، [۲] «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ»، [۳] «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا». [۴]
«لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» اوّلین صفحه شناسنامه هر مسلمان است.
—————
[۱]: صافات: ۳۵.
[۲]: بقره: ۱۶۳.
[۳]: انبیاء: ۸۷.
[۴]: نحل: ۲.
اوّلین شعار و دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز با همین جمله بود: «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» همچنان که فرمود:
من قال لا اله الا الله مخلصاً دخل الجنة. و اخلاصه بها أن تحجزه لا اله الاالله عما حرم الله؛
هرکس خالصانه شعار توحید سر دهد، وارد بهشت میشود. و نشان اخلاص او آن است که گفتن «لا اله الا الله»، وی را از حرامهای الهی دور سازد.
امام صادق علیه السلام فرمود: «قول لا إله الّااللّه ثمن الجنة؛
گفتن «لااله الّا اللّه» بهای بهشت است» همان گونه که این حدیث قدسی از امام رضا علیه السلام نقل شده است: «کلمة لااله الّااللّه حصنی؛ کلمه توحید، دژ مستحکم الهی است».
آری؛ توحید، مایه نجات و رستگاری انسان است. البتّه همان گونه که میگویند هرکس به دانشگاه یا حوزه علمیه قدم گذاشت، دانشمند شد که یعنی به شرط خواندن همة دروس لازم، گفتن «لااله الّا اللّه» نیز نجات دهنده است؛ امّا با داشتن شرایطش که در جای خود بدان اشاره شده است.
عارف واصل، مرحوم حاج میرزا جواد ملکی تبریزی میفرماید:
مرا شیخی بود بزرگوار [شاید مرحوم آخوند ملا حسین قلی همدانی] که مانند او راندیده ام. از او پرسیدم: «در اصلاح و جلب معارف، چه عملی را به تجربه رسانده اید؟ » فرمود: «من عملی را مؤثرتر ندیدم از اینکه در هر شبانه روز، یک بار بر سجده طولانی مداومت شود و در آن سجده بگوید: لا إِلهَ إِلا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ»(انبیاء: ۸۷
و به هنگام گفتن، خود را در زندان طبیعت زندانی و به زنجیرهای اخلاق رذیله بسته ببیند؛ آن گاه اقرار کند: بار الها این کار را تو بر من نکردی؛ بلکه من خود بر خود ستم کردم و خود را به اینجا انداختم. »
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در دعای کمیل عرضه میدارد:
لا إله إلا أنت سبحانک و بحمدک ظلمت نفسی و تجرأت بجهلی ؛
خدایی جز تو نیست ای ذات پاک و منزه و به حمد تو مشغولم و به خودم ظلم کردم و به نادانی خودم، دلیری کردم.
اقرار و اعتراف به وحدانیت، در بخشهای زیادی از دعاها وجود دارد و تقریباً میتوان گفت: یکی از آداب دعا، همین مسئله است.