امام زنده
صفاي بـاغ رضوان داري اي دوست
نشان از روي جانان داري اي دوست
تويي يوسف كه در هر كوي و برزن
هزاران پيـر كنعان داري اي دوسـت
يكي از بزرگترين امتيازات مكتب تشيع اعتقاد به امام حيّ و زنده است. اديان و مذاهب ديگر يا رهبرانشان از دنيا رفته و يا هنوز متولد نشده اند، و تنها مذهبي كه قائل است آخرين امام او زنده است و هستي به او مي چرخد و تمام مشخصات آن امام را، حتي لحظه تولد او را ضبط و ثبت نموده است، مكتب تشيّع است.
پروفسور «هانري كربن» فرانسوي مي گويد: «به عقيده من مذهب تشيّع تنها مذهبي است كه رابطه هدايت الهي را در ميان خدا و خلق براي هميشه نگه داشته است و به طور مستمر و پيوسته، ولايت را زنده و پا برجا مي داند. مذهب يهود، نبوت را ـ كه رابطه اي است واقعي ميان خدا و عالم انساني ـ در حضرت كليم ختم كرده، و پس از آن به نبوت مسيح ـ عليه السلام ـ وحضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ اذعان ننموده و رابطه مزبور را قطع مي كند.
همچنين مسيحيان در حضرت مسيح متوقف شده اند. اهل سنت از مسلمانان نيز در حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ توقف كرده و با ختم نبوت در ايشان ديگر رابطه اي ميان خالق و مخلوق موجود نمي دانند. تنها مذهب تشيع است كه «نبوت» را به حضوت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ ختم شده مي داند، ولي «ولايت» را كه همان رابطه هدايت و تكميل مي باشد، بعد از آن حضرت و براي هميشه زنده مي داند.»
به همين جهت شيعه زمان ظهور آن يار غائب را لحظه شماري مي كند و ايران به عنوان مركز شيعه، مركز انتظار شمرده مي شود.
هانري كربن مي گويد: «سرزمين ايران از ديد اخروي، سرزمين انتظار است؛ قلمروي كه در آن امام غايب دست اندركار فرا رساندن ساعت موعود در زمان غيبت است.»