ارزش كار فكري، عقيدتي براي شيعيان
امام حسين عليه السلام، از كسي پرسيدند:
"أَيُّهُما أَحَبُّ اِلَيْكَ: رَجُلٌ يَرومُ قَتْلَ مِسْكينٍ قَدْ ضَعُفَ، تُنْقِذُهُ مِنْ يَدِهِ؟ أَوْ ناصِبٌ يُريدُ اِضْلالَ مِسْكينٍ مُؤْمِنٍ مِنْ ضُعَفاءِ شيعَتِنا تَفْتَحُ عَلَيْهِ ما يَمْتَنِعُ الْمِسْكينُ بِهِ مِنْهُ وَ يُفْحِمُهُ وَ يُكْسِرُهُ بِحُجَجِ اللَّهِ تَعالي ؟؛ كداميك از اين دو كار نزد تو محبوب تر است: مردي مي خواهد بيچاره ناتواني را بكشد، تو او را از دستش نجات مي دهي، يا فردي ناصبي مي خواهد مؤمن درمانده ضعيفي از شيعيان ما را به گمراهي بكشاند، تو راهي را بر او مي گشايي كه اين مسكين با آن [راه ] از او (ناصبي) دوري كرده و او را با براهين الهي خاموش كرده و شكست دهد؟”
سپس خود حضرت فرمودند: آري، اگر اين فرد را از دست آن دشمن ناصبي نجات دهي ارزشمندتر است كه خداي بزرگ مي فرمايد: “وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً"؛ “أَي وَ مَنْ أَحْياها وَ أَرْشَدَهامِنْ كُفْرٍ اِلي ايمانٍ فَكَأَنَّما أَحْياالنَّاسَ جَميعاً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَقْتُلَهُمُ بِسُيُوفِ الْحَديدِ؛ يعني و هركه آن [نفس ]را زنده نمايد و از كفر به ايمان ارشاد كند، گويي همه مردم را از كشتار با شمشيرهاي آهنين زنده نگهداشته است.”
و در ادامه همين مطلب فرمود:
"فَضْلُ كافِلِ يَتيمِ الِ مُحَمَّدٍ - أَلْمُنْقَطِعِ عَنْ مَواليهِ، النَّاشِبِ في رُتْبَةِ الْجَهْلِ، يُخْرِجُهُ مِنْ جَهْلِهِ، وَ يُوَضِّحُ لَهُ ما اِشْتَبَهَ عَلَيْهِ - عَلي فَضْلِ كافِلِ يَتيمٍ يُطْعِمُهُ وَ يَسْقيهِ، كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَي السَّهاءِ؛ برتري كسي كه يتيم خاندان محمّدصلي الله عليه وآله را - كه از رهبران خود جدا شده و در جهل و ناداني سقوط كرده است - از نظر فكري اداره مي كند و او را از ناداني مي رهاند، و آنچه را كه براي او مشتبه شده برايش توضيح مي دهد بر كسي كه به يتيمي غذا و آشاميدني مي خوراند، همانند برتري خورشيد نسبت به [ستاره كم رنگ ] سهاء است.