ايام الله
پيروزي انقلاب اسلامي، شيرين حادثه تاريخ معاصر در كام دين باوران ايران و جهان بود كه بذر اميد و نشاط و سازندگي و جهاد و آزادي و استقلال و حكومت الهي را در قلب ميليونها مسلمان و مستضعف جهان در داخل و خارج كشور افشاند و آرزوهاي شيطاني آمريكا و انگليس و شورويِ آن روز را نقش بر آب كرد.
فرياد بلند «الله اكبر» در بيست و دوم بهمن 57 در آفاق زمين و زمان طنين افكند، بانگ آزادي بود كه از خاوران بر مي خاست و فرياد مظلوميت بشريت بود كه از ناي جان ملت ايران به گوش مي رسيد. اعلام طوفانها بود و آتش فشان قهر ملتهاي دربند، كه با گرد آمدن بر محور ولايت فقيه، تبختر باختر نشينانِ ستمگر را هدف گرفته بود. توده هاي محروم جهان كه آن روز با آواي قدسي امام رحمه الله بيدار شدند، هنوز هم به ميثاق خود با خميني بزرگ وفا دارند و يك لحظه در «حق بودن» خروش خميني ترديد نكرده و نمي كنند، گرچه انقلاب ريزش و رويش دارد و امروز برخي نامحرمان غاصب مقامات اجتماعي، عاشقان آواي امام را به آشتي با استكبار و لبخند در برابر جلاّدان جهاني فرا مي خوانند.
هنوز هم سرود الله اكبر، خميني رهبر، كه آن روزها ساخته و از خانه، خانه ملت ايران پخش مي شد، دلنشين ترين سرود ملت ايران و محرومان جهان است.
واژه، واژه اين سرود با خون شهيدان انقلاب اسلامي ايران نوشته شده است و عصاره آرمانهاي محرومان جهان در آن موج مي زند. مخالفان انقلاب اسلامي بخواهند يا نخواهند، اين سرود در عمق جان همه فرزندان خميني بزرگ جا دارد و تارهاي قلب محرومان لبنان و عراق و افغانستان و تاجيكستان و هند و پاكستان و بسياري از نقاط جهان را به صدا در مي آورد.
انقلاب اسلامي، به راستي مردگان گورستان سلطنت را حياتي نوين بخشيد، و شور نشور در جهان پديد آورد.
ايمان، آگاهي، آزادي، خودباوري، شجاعت، حماسه، ايثار، استقلال، نشاط و عاطفه و عدالت و ظلم ستيزي، مقدس ترين و محبوب ترين واژه هاي قاموس انقلاب ما بود، واژه هايي كه هيچكدام براي بسياري از تحليل گران سياسي امروز و تئوري پردازان پس از انقلاب اسلامي مفهوم نيست.
در فرهنگ انقلاب اسلامي واژه هاي ترس و يأس و كفر و شرك و استثمار، سرمايه داري و شاه و انگليس و امريكا و صهيونيزم، منفورترين واژه ها بود؛ واژه هايي كه امروز برخي مسئولان سياسي به آن عشق مي ورزند و برخي با آن انس گرفته اند، و مي خواهند مردم مسلمان را هم با اين مفاهيم شيطاني آشتي دهند.
مبلغان گرامي به عنوان وارثان انديشه راستين خميني كبير، بايد به كارگزاران سياسي يادآوري كنند كه:
انقلاب اسلامي جلوه اي از تفكر پيامبران الهي است و امت اسلامي هيچگاه از راه پيامبران دست نخواهد كشيد.
انقلاب اسلامي، آرمان هزار و چهار صد ساله توده هاي محروم است و ملت مسلمان ايران و ملل مظلوم جهان هيچگاه از اين آرمان كوتاه نخواهند آمد.
انقلاب اسلامي، صداي فطرت بشريت مظلوم است و اين آواي مقدس هرگز خاموش نخواهد شد.
انقلاب اسلامي، جوشش سرخ سيد الشهداست و اين خون تا قيام قيامت از جوشش نخواهد ايستاد.
انقلاب اسلامي، شعله اي از مشعل عدالت خواهي «مهدي موعود عليه السلام » است و اين شعله تا نابودي كفر و شرك و بيداد جهاني روز به روز گرم تر و درخشان تر خواهد شد.
بيگانگان و ريزشهاي انقلاب اسلامي بدانند، امروز هم ميليونها جوانه در باغ انقلاب اسلامي در حال رويش است.
شعارهاي انقلاب اگر از نوارها و برخي در و ديوارها پاك شده اند، در ذهن و قلب ميليونها انسان ستمديده از نظام استكبار مي درخشد. استكبار و صهيونيزمِ پنهان در زير نقاب سازمان ملل به اصطلاح متّحد، نمي توانند فرزندان خميني را فريب دهند. آرمانها و استانداردهاي مصوّب اين سازمانها با فرهنگ و معيارهاي انقلاب اسلامي فرسنگها فاصله دارد و واژه توسعه و پيشرفت با مفهوم غربي آن هرگز در شعارهاي مردم نبوده و نيست. مردم هنوز هم استقلال و آزادي و جمهوري اسلامي را مي خواهند، نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد!