آب گوارا
هرچه تشنه تر باشي، قدر آب گوارا را بهتر ميداني، در آن حال با همه وجود درمي يابي كه هيچ چيز جاي آب را نمي گيرد. واقعيّت اين است كه حيات همه ما مرهون آب است:
«وَ جَعَلنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيءٍ حَيٍّ» (۱)
هرچند كه بسياري از درك اين حقيقت محرومند، امّا آنها هم همه چيز خود را مديون آب هستند.
لزوم شكر نعمت الهي اقتضا ميكند كه اين آب حيات را بهتر و عميق تر بشناسيم و چگونگي شكرگزاري از آن را بياموزيم. در گام بعد به «فقدان ماء معين» (۲)و آثار و لوازم آن متذكّر شويم و بدانيم كه در فرض آشكار نبودن آب جاري روي زمين چگونه ميتوانيم به آب گوارا دسترسي پيدا كنيم تا از تشنگي به هلاكت نرسيم.
پاورقی
۱- انبياء/۳۰.
۲- اشاره به زمان غيبت امام عليه السلام براساس آيه «اِن اَصبَحَ ماؤكم غوراً فمن يأتيكم بماء معين» (ملك/۳۰) و فرمايش امام هشتم عليه السلام: «كم مِن حَرّي مؤمنةٍ و كم مؤمنٍ متأسّفٍ حيرانٍ عند فقدان الماء المعين» (عيون اخبارالرّضا عليه السلام، ج۲، ص۷) چه بسيار زن مؤمن تشنه كام و چه بسيار مرد مؤمن اندوهگين و حيران و محزون در هنگام نبود آب آشكار.
امّا آب مختصري كه از چاه ميتوان كشيد، هرچند به طور موقّت و تا اندازه اي تشنگي را رفع ميكند، امّا هرگز جاي آب فراواني را كه در روي زمين جاري است و به آساني در دسترس همگان ميباشد، نمي گيرد. لذا در انتظار ديدن آن زمان، لحظه شماري ميكنيم و براي هرچه زودتر سيراب شدن همگان دست به دعا بلند ميكنيم.
اينها كه گفتيم وصف امام حيّ و حاضر دوران است كه به بركتش زنده ايم و بر سر سفره اش روزي ميخوريم؛ امّا چون او را نمي بينيم، از معرفت خودش و حقوقش چنان كه شايسته است، محروميم. لذا درد فراقش را حسّ نمي كنيم و از هجرانش در قلب خود، سوز و گدازي نداريم. با اين همه حيات ما و همه دارايي ما به او وابسته است، اگر ما از او ياد نكنيم، او لحظه اي ما را از ياد نمي برد.
پس از معرفت خدا و رسول صلّي الله عليه و آله و سلّم وظيفه اي مهم تر و شريف تر از معرفت او نداريم؛ به خصوص در زمان غيبتش كه متأسّفانه ياد او ميميرد و بسياري از يادكنندگان هم معرفت صحيحي نسبت به او ندارند. اين جاست كه «غربت» واقعي امام مهربان خود را وجدان ميكنيم و آن گاه به خود ميآييم وميپرسيم: آيا واقعاً جزء منتظران ايشان هستيم؟ آيا ويژگيهاي منتظر ظهور فرج را در خود مييابيم؟
آيا حقّ دعا بر ايشان را آن گونه كه بايد، ادا ميكنيم؟