آموزش ادب دعا
آیت الله العظمی جوادی آملی:
«برای استجابت دعایمان می بایست خیر بخواهیم. درخواست مال فرزند و مانند آن بد نیست؛ ولی نباید نگران بود و نباید گفت دعایمان مستجاب نشد، چون اگر خواسته آدمی به مصلحت او باشد، همان یا بهتر از آن را به او میدهند و چنانچه آن مصلحت نباشد، سیئه ای را از او می آمرزند یا بلایی را از او دفع میکنند،[۱] از این رو مستحب است دستی که به سوی خدا بلند شد به چهره کشیده شود[۲]،پس ممکن نیست دعا اجابت نشود: «يا من لا يخيب سائله»[۳] ولى او حکیمانه دعاها را مستجاب میکند زیرا هیچ وسیله ای حکمت خدا را تغییر نمیدهد: «يا مَن لا تُبدّل حكمته الوسائل»[۴] و برای اینکه دعا قطعاً مستجاب شود، شایسته است از او خيــر و رحمت و برکت و سعادت را بخواهیم و مصداقی را تعیین نکنیم، کسی که مصداق تعیین میکند چنانچه خواسته اش برآورده نشد گلایه میکند که چرا دعایم مستجاب نشد!
گفتنی است که دعا با زبانی مستجاب است که معصیت نکرده باشد[۵] و مراد از آن میتواند دعا با زبان پاک خود داعی باشد؛ یعنی گناه نکـن تـا دعایت مستجاب گردد؛ یا انسان آنقدر خوب و محبوب باشد، تا دیگران درباره او دعا کنند و چنین دعایی مستجاب است.»
[۱]نهج البلاغه نامه۳۱ بند ۷۲_۷۳
[۲]الکافی ج۲ ص۴۷۱
[۳]من لايحضره الفقيه ج۲ ص۵۳۵
[۴]صحيفه سجاديه دعای ۱۳
[۵]عدة الداعی ص۱۳۱
منبع: تسنیم ج۵۷ ص۱۲۳،۱۲۴
آغاز امامت امام منتظر
روزگار لذت بخش
خلاصه ای از زندگی امام حسن عسکری علیه السلام
پیشوای یازدهم حضرت امام حسن بن على العسكرى، دهم یا چهارم ماه در مدینه متولد شدند. نام شریف آن حضرت «حسن»، کنیه ی ایشان «ابومحمد» ، و مشهورترین القابشان «زکی» و «عسکری است. علت ملقب شدن ایشان و پدرشان امام هادی به «عسکری، محصور و زیر نظر بودن ایشان در سامرا در محلی که پادگان نظامی بود، ذکر شده است. نام مادر آن حضرت حدیث»، و به قولی «سلسل» بود. امام حسن عسکری (علیه السلام) مدتی از عمر خود را در زندان خلفای بنی عباس به سر بردند و در آنجا همواره به عبادت مشغول بودند؛ به طوری که چون دو نفر از سخت گیرترین مأموران را به عنوان زندانبان برگزیدند پس از مدتی هر دو نفر اهل نماز و روزه و عبادت شدند و میگفتند چه بگوییم در حق مردی که روزها، روزه میگیرد و شبها را تا صبح به عبادت خدا می پردازد. با کسی صحبت نمیکند و هرگاه نگاه ما به او می افتد بدنمان میلرزد؛ گویی مالک خود نیستیم و اختیارمان ازکف میرود. از آن جا که پیامبر اکرم و ائمه هدی علیهم السلام همواره از متولد شدن نوزادی خبر می دادند که دوازدهمین امام، و قائم آل محمد علیهم السلام و برچیننده ی بساط ظلم خواهد بود، با گذشت زمان، سختگیری های خلفا برای جلوگیری از تولد این فرزند بیشتر میشد و در زمان امام دهم و امام یازدهم این فشار به اوج خود رسید. رفت و آمد شیعیان به نزد آن امامان به شدت محدود شد و جاسوسان خلیفه نیز همواره مراقب بودند تا اگر فرزندی زاده شد او را بکشند. معتمد عباسی، خلیفه وقت، امام عسکری (علیه السلام) را با زهر به شهادت رساند و به دنبال آن عمّال وی در جستجوی فرزند ایشان برآمدند و زنان را نیز تفتیش میکردند تا مبادا کسی حامله باشد. امام عسکری (علیه السلام) در روز هشتم ربیع الاول سال 260 ،ق، در سن 28 یا 29 سالگی پس از سپری شدن شش سال از امامتشان به شهادت رسیدند و در سامرا مدفون شدند. پس از شهادت امام حسن عسکری منصب امامت و خلافت به دست فرزند برومندش، یعنی مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) واگذار شد که تا به حال ادامه دارد. ان شاء الله باظهورش خلافت ظاهری را هم انجام می دهد.
حماسه ی میلیونی پیاده روی اربعین حسینی
از آن جایی که دشمنان اسلام همیشه تلاش داشته و دارند که اربعین را به عنوان یک فکر و فرهنگ، محو کنند؛ تأکید ائمه علیهم السلام آن است که اربعین زنده بماند، چون اربعین یعنی ادامه ی امام حسین علیه السلام و شیعه در این راستا وظیفه دارد بیشترین نگاه را جهت بقای اسلام، به اربعین بیندازد تا نسبت به مهم ترین عامل بقای اسلام کور نباشد.
حرکت حضرت سیدالشهداء علیه السلام یک تذکر بود به همه ی تاریخ که چگونه از ظلمات زمانه میتوان خود را رها کرد و در سالهای اخیر مردم در حماسه ی اربعینی خود ذیل تذکر حضرت سیدالشهداء علیه السلام، به روحی منوّرند که آنها را از ظلمات فرهنگ اُمویِ جهان استکبار رهایی میبخشد و این است معنای حماسه ی میلیونی پیاده روی اربعین حسینی.
حماسه ی اربعین چیزی نیست که از ما شروع شده باشد، همه ی امامان ما در بزرگداشت اربعین اصرار میورزیدند تا معلوم شود حرکتی که حضرت سیدالشهداء علیه السلام شروع فرمودند یک حرکت عقیم نیست. در این رابطه حضرت امام عسکری علیه السلام میفرمایند: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ؛ صَلَاةُ الْإِحْدَی وَ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»؛ علامتهای مؤمن پنج چیز است: «پنجاه و یک رکعت نماز» و «زیارت اربعین» و «انگشتر در دست راست کردن» و «پیشانی بر خاک نهادن» و « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» را بلندگفتن» [۱] .
———-
[۱]: المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص ۳۵۲.

