نشانه
ياد خدا همچون باران بهارى است كه چون بر دل ببارد گلهاى بيدارى، توجه، احساس مسؤوليت، روشنبينى و هرگونه عمل مثبت و سازندهاى را مىروياند.
بهار
تکلم بی واسطه حق تعالی با صدیقه کبری
«عن ابی عبد الله علیه السلام قال إذا کان یوم القیامة »؛وقتی روز قیامت می شود،خداوند اولین وآخرین را جمع می کند در «صعید واحد».در چنین جمعی ناگهان ندایی بلند می شود که همه تان،بدون استثناء،چشم ها را بپوشید.نه تنها چشم ها را بپوشید،بلکه به اولین وآخرین فرمان داده می شود «نکَّسوا رؤسکم»؛سر تعظیم فرود بیاورید! مگر چه خبر است؟مگر چه شده؟
«حتّی تجوز فاطمة علیها السلام بنت محمد صل الله علیه واله»؛تا اینکه فاطمه علیها السلام بنت محمد صل الله علیه وآله عبور کند.
بعد چه جور وارد می شود؟آن قدری که در این حدیث آمده چنین است:بر ناقه ای از بهشت،وهفتاد هزار ملک او را تشییع می کننند.و در موقف شریفی قرار می گیرد.بعد که در آن موقف قرار گرفت ،از ناقه بهشتی پیاده می شود.
بعد که پیاده شد ،قمیصی متلطّخ به دم را سر دست می گیرد.بعد به خدا چه می گوید؟!
من نمی توانم بگویم ،او به خدا چه می گوید!
اما آنچه که خدا به او می گوید…
این را به همه برسانید وبفهمید و به همه بفهمانید که ملاذی جز فاطمه زهرا نیست.پناهی جز صدیقه کبری علیها السلام نیست.
وقتی این کار را می کند دیگر ملکی وواسطه ای نیست؛خود خدا ،بلا واسطه،با صدیقه کبری تکلم می کند! من قِبَل الرَّب ندا می رسد.اما ندا چیست؟آنچه که محیّر العقول است،اینجاست.
در خانه اگر کس است ،یک حرف بس است.
ندایی که از خدا به او می رسد،این است:«یا فاطمة لک عندی الرِّضا»
خدا شرط کرده وملتزم می شود !به چه چیز ملتزم می شود؟
«لک عندی الرِّضا»؛برای تو نزد من است.اما چه نزد من است؟ «الرِّضا».
درسنامه تخصصی معارف فاطمی(برگرفته از بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی دامت برکاته)،ص47.
فاطمة بضعة منی
روز شهادت صدیقه کبری (علیها سلام)روزی است که امت اسلام باید دین خود را به خاتم انبیاء(صل الله علیه وآله وسلم) در حد مقدور ادا کند.
آن سیده نساء العالمین که مقامش در راه مباهله ،پشت سر خاتم وپیش روی امام امم بود،در عصمت از خطا وهوا به جایی رسید که رسول خدا (صل الله علیه وآله)فرمود:خداوند به غضب تو غضب می کند وبه رضای تو راضی می شود،چنین عصمت کبرایی باید چشم وچراغ اصحاب کساء هنگام مباهله ودعا ،وجمع منحصر به فرد نساینا در کلام خدا باشد.
ای بانوی «مومنه»
چه نیکو پدرت عبادت تو را برای ما به تصویر کشیده است.
دخترم فاطمه(علیها سلام)آن هنگام که در محراب عبادت در برابر پروردگارش می ایستد همچون نوری برای فرشتگان آسمان می درخشد،همانگونه که نور ستارگان برای اهل زمین درخشندگی دارند.درآن هنگام پروردگار بلند مرتبه به فرشتگانش می فرماید:
ای فرشتگانم،به بنده ام نظر کنید.او فاطمه (علیها سلام)بانو وسرور بندگانم است که در برابرم ایستاده؛اعضا وجوارحش از ترس من به لرزه افتاده وبا تمام وجود خویش مرا عبادت می کند.شما را شاهد می گیرم که شیعیان وی را از آتش ایمن گردانم.
با عبادت زندگیت را آغاز کردی؛با بندگیت خدا را از خود راضی نموده وبا شهادتت تا ابد به همگان نشان دادی که با دفاع از امام زمانت بزرگترین عبادت خدا را انجام دادی واز جان خود گذشتی وخود را فدای همسرت کردی.
ای عابد ترین بانوی عالم؛چه نیکو افتخاری است که در زمره شیعیانت باشم وتو را با این نام ها صدا بزنم:راکعه،ساجده،زاهده،عابده،قوّامه،صوّامه،مومنه،قانعه.
واکنون ای بانوی مسلمان!که تاج افتخار پیروی از پیامبر وامامان معصوم(علیهم السلام) را بر سر داری،سزاوار است که با اقتدا به آن مادر فضیلت ها در عبادت خداوند ودر آراستگی به زیور حجاب وعفاف و حیا زندگی همراه با بندگی تو رنگ وبویی از حیات بانوی بانوان بهشت را به خود بگیرد.