آیت الله جوادی آملی حفظه الله
روز دهم هم روز قربانی است؛ آنها كه متمكن اند مقداری قربانی داشته باشند كه محرومين از اين گوشت قرباني طرفي ببندند كه «استفرهوا ضحاياكم فانها مطاياكم علي الصراط»؛ بعضيها سواره در قيامت می آيند حالا سواره يعنی چه پياده يعنی چه يك بحث معادشناسی است فرمود اين قربانيهای شما اين ضحايای شما مطايای شماست و بالأخره شما سريعاً می گذريد.
آنها كه امكانی دارند براي ورثه نگذارند,از خدا بخواهند كه خدا به آنها توفيق بدهد كه از مالشان استفاده بكنند و قربانی صحيحی كرده باشند.
(منبع : نماز_جمعه ۱۳۷۱/۳/۱۵)
قرباني
براي حاجي بعد از رمي جمره عقبه و براي مردم شهرها بعد از نماز عيد، نوبت به قرباني مي رسد.
با اين تفاوت كه اين عمل براي حجاج واجب و براي مردم امري مستحب است.
ما ابتدا به موضوع قرباني از منظر قرآن كريم (حج آيات 30 تا 37) به صورتي گذرا اشاره مي كنيم:
1 - دعوت به پاس داشتن برنامه هاي خدا:
ذلك و يعظّم حرمات اللّه فهو خير له عند ربه؛ «(مناسك حج) اين است و هركس برنامه هاي الهي را پاس دارد، براي او نزد پروردگارش بهتر است.»
2 - خالص بودن
حنفاء للّه غير مشركين به و من يشر باللّه فكانّما خرّ من السّما …؛ «(برنامه حج را انجام دهيد) در حالي كه همگي خالص براي خدا باشيد و هيچ گونه همتايي براي او قائل نشويد و هركس همتايي براي او در نظر بگيرد، گويي از آسمان سقوط كرده و پرندگان او را مي ربايند و يا تندباد او را به جاي دور دستي پرتاب مي كند.»
3 - شعائر خدا
«ذلك و من يعظم شعائر اللّه فانّها من تقوي القلوب»؛ «اين است (مناسك حج) و هر كس شعائر الهي را بزرگ بداند، پس آن از تقواي قلب ها است.»
4 - نشانه تقوا
«… من يعظم شعائر الله فانّها من تقوي القلوب»؛ «هركسي شعائر خدا را بزرگ بدارد پس آن از تقواي قلب ها است.»
5 - دل كندن از منافع در لحظه موعود:
«لكم فيها منافع الي اجل مسمّي ثمّ محلّها الي البيت العتيق»؛ «در آن حيوانات قرباني، براي شما منافعي است تا زمان معين (زمان ذبح) پس محل آن خانه قديمي و گرامي [كعبه ] است.»
6 - فراگير بودن امتحان با قطع علايق:
«و لكم امة جعلنا منسكا ليذكروا اسم اللّه علي ما رزقهم من بهيمة الانعام»؛ «براي هر امتي قربان گاهي قرار داديم تا نام خدا را بر چهار پاياني كه به آنان روزي داده ايم، ببرند.»
7 - تسليم در برابر خدا
«فالهكم واحد فله اسلموا»؛ «خداي شما يكي است پس تسليم او شويد.»
8 - بشارت به تسليم شوندگان
«و بشر المغبتين»؛ «متواضعان و تسليم شوندگان را بشارت بده.»
9 - ويژگي تسليم شوندگان
«الّذين اذا ذكر اللّه وجلت قلوبهم والصّبرين…»؛ «كساني كه وقتي نام خدا برده شود. دل هايشان پر از خوف مي شود و در مقابل مصيبت هايي كه به آن ها مي رسد، صابر هستند و نماز را به پا مي دارند و از آن چه روزي شان كرديم انفاق مي كنند.»
10 - ايثار از بهترين
«والبدن جعلناها لكم من شعائر اللّه …»؛ «شترهاي چاق را براي شما از شعائر الهي قرار داديم.»
11 - قرباني موجب خير و بركت:
«لك فيها خير»؛ «براي شما در آن خير و بركت است.»
12 - آداب قرباني (با نام خدا شروع شود.)
«فاذكروا اسم اللّه صوافّ»؛ «نام خدا را ببريد در حالي كه به صف ايستاده اند… .»
13 - اطعام فقيران از گوشت قرباني
«فاذا وجبت جنوبها فكلوا منها واطعموا»؛ «وقتي پهلوهايشان آرام گرفت، از گوشت آن ها بخوريد و بخوارنيد.»
14 - فراگير بودن اطعام
«اطعموا القانع و المعتر»؛ «مستمندان قانع و مستمندان اعتراض كننده را اطعام كنيد.»
بديهي است هر يك از چهارده عنوان فوق، خود سرفصلي براي تبيين فلسفه و آثار و آداب قرباني اشت كه براي پرهيز از طولاني شدن بحث، خوانندگان محترم را به مطالعه تفاسير ذيل آيات مذكور فرا مي خوانيم و پايان مقاله حاضر را به دعاي امام علي عليه السلام هنگام ذبح اختصاص مي دهيم. دعايي كه در آن نيز مقام تسليم محض را نظاره گر هستيم.
آري، تمام اعمال حج، تمام اعمال مربوط به عيد قربان و تمام اعمال مربوط به خصوص قرباني كردن حتّي نيّت و دعاي آن نيز در راستاي «تسليم محض بودن» است.
«بسم اللّه وجهت وجهي للّذي فطر السّموات والارض حنيفا مسلما و ما انا من المشركين. ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي للّه ربّ العالمين لاشريك له و بذلك امرت و انا من المسلمين. اللّهمّ منك و لك بسم اللّه واللّه اكبر. اللّهمّ تقبل منّي؛ به نام خدا، رو به سوي او مي كنم كه آفريدگار آسمان ها و زمين است. او را يگانه و يكتا مي دانم. فرمان او را گردن مي نهم. براي او هيچ شريك نمي شناسم. همانا كه نماز من و نيايش من و زندگي من و مرگ من براي خدا، پرودگار جهانيان است و شريكي ندارد و به آن امر شده ام و از تسليم شدگان هستم. خدايا [اين قرباني و همه چيز] از تو و براي تو است. به نام خدا و خدا بزرگتر است. خدايا از من بپذير!»
مجله مبلغان،شماره 14
عید اضحی
در روز دهم ذی الحجه که روز عید و شادی است ، و اینکه آن روز را اضحی نامیدند ، برای آن است که حاجیان در آن روز گوسفندان را ذبح می نمایند ، واضحی جمع اضحاة است و آن گـوسفندی است که در بامداد آن روز پس از برآمدگی آفتاب سرش را می برند . و روز جمعه (آدینه ) و اینکه چرا آن روز را جمعه نامیدند برای اجماع و گرد آمدن مردم در آن است .
روز اضحی
حضرت ابراهیم (ع ) پسرش را صدا زد ، اسماعیل پیش آمد . داستان را با او در میان گذاشت ، چـنـان شـتـابـزده کـه خـود نـشـنـود و نـفـهـمـد و سـپـس خـامـوش مـانـد . اسـمـاعـیـل دریـافـت . بـر چهره رقت بار پدر دلش بسوخت و تسلیتش داد و گفت : پدر در انـجام فرمان خداوند تردید مکن ، تسلیم باش ، مرا نیز در این کار تسلیم خواهی دید که انشاءالله از صابران خواهم بود . ابراهیم با قدرتی شگفت انگیز و با تصمیمی قاطع ، به قامت برخاست ، آن چنان تافته و چالاک که ابلیس را یکسره نومید کرد . با قدرتی که عـشق به روح می بخشد ابتدا خود را در درون کشت و آنگاه قربانی جوان خویش را که آرام و خاموش ایستاده بود به قربانگاه برد ، بر روی خاک خواباند دست بر سرش گذاشت ، انـدکـی بـه قـفـا خـم کـرد ، شـاهـرگـش بـیرون زد ، خود را به خدا سپرد ، کارد بر حلقوم قربانیش نهاد ،غـیظ آمیز ، شتابی هول آور ، پیرمرد تمام تلاشش این است که دریک لحظه تمام شود ، رها شود ، اما . . .
آخ این کارد نمی برد آزار می دهد کارد را به خشم بر سنگ می کوبد همچون شیر مجروحی مـی غـرد و بـه خود می پیچد ، برق آسا می جهد و کارد را چنگ می زند و بر سر قربانی اش که همچنان رام و خاموش است و نمی جنبد دوباره هجوم می آورد ناگهان . . .
گـوسـفـنـدی ! و پـیـامـی کـه ای ابـراهـیـم ، خـداونـد از ذبـح اسـمـاعـیل تو در گذشته است ، این گوسفند را فرستاده است تا بجای او ذبح کنی . تو فـرمـان را انجام دادی الله اکبر ! یعنی که قربانی انسان برای خدا که در گذشته یک سنت رایج دینی بود و یک عبادت از این پس ممنوع است ! و از این معنی دارتر آنکه خدای ابـراهـیـم همچون خدایان دیگر تشنه نیست ، تشنه خون ! این بندگان خدایند که گرسنه انـد ، گـرسـنـه گوشت ! یعنی جنگ با فقر ، نجات گرسنگان ، یاری ستمدیدگان .
سجاده عشق ( داستان های برگزیده از صحیفه سجادیه ) - یحیی نوری
عید قربان در کلام امام خمینی ره
روز دهم ذی الحجه یکی از اعیاد بزرگ مسلمانان است . خداوند متعال این روز را به پاس آمادگی حضرت ابراهیم در قربانی کردن فرزند و تسلیم حضرت اسماعیل برای قربانی شدند عید قرار داد .
عید سعید قربان . . . از اعیاد بزرگ اسلام و میعادگاه پیامبران عظیم الشاءن ، از حضرت ابراهیم تا حضرت محمد صلی الله علیه و آله ، بنیانگذاران توحید و عدالت و رهبران صراط مستقیم عبودیت است .
عیدی که انسان های آگاه را به قربانگاه ابراهیمی می اندازد ، قربانگاهی که درس فداکاری و جهاد را در راه خدای بزرگ به فرزندان آدم و اصفیاء و اولیای خدا می دهد .
عید شریف فطر که ضیافة الله است مقدمه ای است برای عید شریف قربان که لقاءالله است .
و ابراهیم سلام الله علیه ، عید برای او ، برای ذبیح الله است که ثمره وجود خودش را حاضر شد که فدا کند .
ایام در نگاه امام - مرکز مطالعات و تحقیقات سپاه
مناجاتی برگرفته از دعای ندبه
خدایا مرا ببخش.
رو سیاهم.
دل شکستهام.
به بن رسیدهام.
خجالت زده از نافرمانیم.
سرشکسته از حریم شکنیام.
سر به زیر از این همه لطف تو و پاسخ زشت خویشم.
از همه جا رانده و ماندهام.
درِخانهای دیگر نمیشناسم.
کسی در به رویم نمیگشاید.
خدای مهربانم
ای که گناه بندگانت ضرری به تو نمیزند.
ای که از طاعت بندگانت بینیازی.
ای که عمل صالح بندگانت را تو توفیق میدهی.
هوای بندگیت را تو کرم میکنی.
نسیم عشق را به دلها وزیدی.
عطر ایمان را تو به جانها پاشیدی.
معبودم
به خوبی امرم کردی، از من عصیان دیدی.
از گناه نهیم کردی، بیاعتنایی دیدی.
امروز شایسته تبرئه تو نیستم.
از قدرت و یاور، دستم تهی است.
با چه رویی به پیشگاهت بیایم.
با شرمندگی و خجالت میآیم.
با سرافکندگی و زرم میآیم.
با عرق شرم به پیشانی میآیم.
از اینکه خودم را به تو نسبت میدهم که (بنده توام) شرمندهام.
من پیش خود متهم نیستم، مجرمم.
من طریق بندگی بجا نیاوردهام.
من شرط عبد بودنم را قاصرم.
با چه جرأتی نزد تو گام بردارم.
با چشمی که تو به من دادهای.
با گوشی که تو به من دادهای.
با زبانی که تو به من دادهای.
با دستی و پایی که تو به من دادهای.
اینها همه نعمتهای تواند و با همه اینها تو را نافرمانی کردهام.
مؤاخذه من حق توست.
مجازات من مال توست.
نگاهم نکنی، عتابم کنی، اعتنایم نکنی، عذابم کنی حق توست.
مولای من
زشتیهایم به هیچ کس نگفتی.
بدیهایم افشا نکردی.
به خودت قسم اگر دیگران بدیهایم را میدانستند، نگاهم نمیکردند.
اگر خلافهایم را میدانستند، طردم میکردند.
ولی تو، ای رؤوف طردم نکردی، از چشمت نیانداختی.
الان با همه بار گناهم ذلیل و عاجز وحقیر و سرافکنده آمدهام.
نه شایسته تبرئهام که عذرم بپذیری.
نه جز تو کسی را دارم نه کمکی.
نه دلیل منطقی برای جرمم دارم که به آن استدلال کنم.
نه میتوانم گناهم را منکر شوم که همه چیز را میدانی.
اعضایم خود شاهدند و در محکمه خود به نطق رسا میگویند، من بدم.
نجوای عشق:مناجاتی با الهام از ادعیه ائمه اطهار - علی راجی