شب یلدا بهانه ی روابط خویشاوندی
از نظر دین مبین اسلام، حفظ و استمرار روابط خویشاوندی جزئی از دستورات الهی است که بار مسئولیتِ آنها، همردیف با پاسداشت حُرمت الهی دانسته شده است.
در برخی از روایات نیز، پاسداشت حُرمت خویشاوندان در زمره بالاترین مراتب رفتارهای دینی پس از ایمان به خداوند متعال ذکر شده است.
علاوه بر این در روایات دیگر، «صله رحم» به عنوان محبوبترین راهها به سوی خدا و بالاتر از «جهاد فی سبیل الله» به شمار آمده است.
بنابراین از نگاه حکیمانه آن بزرگواران، قطع رحم و بریدن از خویشان، نوعی اظهار دشمنی و جدایی از طایفه و فامیل است که همین امر به ????تنهایی کافی است تا زمینه تفرقه و چنددستگی در میان افراد جامعه را فراهم آوَرَد. به این جهت امام رضا(علیه السلام) فرمود: بر تو باد به شکیبایی! و طلب رزق حلال و به جایآوردن صله رحم …
پاداش یک شب دزدی!
دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد.
خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت ای جوان، سطل را بردار و از چاه، آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید به تو بدهم، مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی.
دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند.
روز شد، کسی در خانه احمد را زد. داخل آمد و 150 دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه، به جناب شیخ است.احمد رو به دزد کرد و گفت دینارها را بردار و برو، این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی.حال دزد دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد.
گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت تاکنون به راه خطا می رفتم، یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت، مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه صواب را بیاموزم.
کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت.
شب یلدا، بهانه دیدار با خویشان و صله ارحام
شب اول چله بزرگ یا شب یلدا که «بلندترین شب سال» بود هر دسته از خویشان و بستگان و همسایه ها در برنامه دورهمی حضور به هم می رساندند. شب یلدا بهانه ای برای دید و بازدید از خویشان و اقوام بود.
اقوام و خویشان و بزرگ ترها و کوچک ترها در برنامه شب نشینی در کنار سفره ای رنگین از آجیل و شیرینی و میوه و مخصوصا هندوانه و انار و خربزه به همراه شور و نشاط و شب زنده داری و گرفتن فال حافظ به تماشا می نشستند.
از جمله رسوم بسیار زیبا و پسندیده ایرانی در این شب که در اسلام نیز بسیار به آن سفارش شده، عیادت از سالمندان و بیماران است. ملاقات با خویشاوندان و دوستان و رسیدگی به احوال نیازمندان، به ویژه نیازمندان خویشاوند،
از جمله آداب پسندیده و نیکویی است که در پرتو دستورات جامع و کامل اسلام، مردمان شریف ایرانی در شب یلدا و دیگر شب های طولانی و بلند زمستان به آن اهتمام می ورزند.
مراحل نفس
عارفانِ عاشق ، برای نفس هفت منزل برشمرده اند که باید برای رسیدن به مقصود ، به درجه ی نهایی آن ، که حالت مرضیّه بودن است رسید .
1 . نفس امّاره
در این مرحله ـ چنانکه در سوره ی یوسف آیه ی 53 به آن اشاره شده است ـ نفس حیوانی در زندگی انسان غلبه ی کامل و سلطه ی شدید دارد . با بودن حالت امّارة بالسّوء ، نفس ناطقه به هیچ وجه نمی تواند رخسارهِ ملکوتی خود را تجلّی دهد .
از نفس امّاره جز آثار حیوانیّت و بهمیّت سر نمی زند . همه ی کارها و حرکات و سکنات انسان در این مرتبه ، نشانی از طبیعت حیوانی است و نفس او همیشه به شرارت و بدی امرمی کند .
انسان آلوده به گناه نباید فراموش کند که رغبت ، میل و اشتهای به گناه ، از نشانه های مهم اسارت نفس امّاره است ، و اجابتِ دعوت نفسی که همواره انسان را به نافرمانی فرا می خواند ، خسارتِ جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت .
از نظر قرآن کریم و روایات معصومان (علیهم السلام) انسان در این حال ، فرق چندانی با حیوان ندارد و بلکه در پاره ای خصوصیّاتِ حیوانی از حیوان نیز بدتر است .
این نفس امّاره ی خطرناک امروزه در میان بیشترِ مردم روی زمین و حتّی در میان ملل به اصطلاح متمدّنی که غرق هوسرانی و شهوت پرستی هستند ، نفوذ و غلبه دارد و آنان در حیوانیّت از بسیاری از حیوانات برترند .
انسان سالک در این مرحله ، با غلبه کردن بر قوّه های حیوانی و مادّیِ جسم که رابطه ی مستقیمی با نفس امّاره دارند سر و کار دارد و باید آنها را براساس فرامین و دستورهای شرعی رام نماید .
عرفان اسلامی - حسین انصاریان
نفس
مسئله ی نفس در مباحث عرفانی از مباحث محوری است ، چرا که در تمام مسائلی که عرفان مطرح می کند ، تزکیه و تصفیه ی نفس مورد توجّه قرار گرفته است .
کسی که نفس سرکش را رام نکرده و غرایز و شهواتش را با برنامه های الهی مقیّد ننموده و از خود نگذشته و روی دل به سوی قبله یحقیقی نکرده باشد ، هرگز نمی تواند در جمع عارفان الهی قرار گیرد .
بی تردید تهذیب و تزکیه ی نفس از اهداف مهم و اساسی انبیای الهی بوده است .
تمام بدبختی هایی که در دوره ی حیات ، گریبانگیر بشر است ، علّت ومنشأیی جز پیروی از هوای نفس نداشته و ندارد .
از صاحب نفس شریره نمی توان توقّع خیر داشت و اگر خیری هم از او صادر شود به دایره ی حبط کشیده می شود .
نفس مهذّب و تزکیه شده ، در آخرت آراسته به چهار سرمایه ی عظیم و ابدی می شود :
1 ـ علم بدون جهل .
2 ـ ثروت بدون فقر .
3 ـ عزّت بی ذلّت .
4 ـ حیات بی موت .
آراستگی نفس به این چهار ویژه گی ارزشمند از ماده ی فلاح ، که برای تزکیه ی نفس ، در قرآن به کار رفته است استفاده می شود . چنانکه راغب اصفهانی در المفردات متذکّر شده است .
( وَنَفْس وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا ) .
« نفوس آلوده که نفوس ناقصه اند ، از خیر و رحمت محروم ، و از رسیدن به عنایت حضرت محبوب ممنوعند » .
از اهمّ وظایف انسان که در رأس وظایف اوست ، مخالفت با خواسته های غیر مشروع نفس است . در آثار اسلامی از این مخالفت تعبیر به جهاد اکبر تعبیر شده است .
عاشقان حق و ارادتمندان یار و سالکان طریق عشق ، تا زنده بودند از شرّ نفس در وحشت بودند ، تا جایی که بزرگمردی مانند رسول اسلام در دعاهای خود به پیشگاه محبوب عرضه میداشت :
أَعُوذُ بِاللهِ مِنْ شُروُرِ أَنْفُسِنا .
راستی در صورت آلوده بودن نفس به رذایل ، و اسیر بودن به دست انواع گناهان آیا می توان دعوی محبّت حضرت او را اعلام داشت ؟! و آیا می توان خرد را بنده و مؤمن به او معرّفی کرد ؟!
فیض بزرگوار چه نیکو سروده :
ای که سر می کشی زخدمت دوست
چون کنی دعوی محبّت دوست
منفعل نیستی از این دعوی
شرم ناید تو را زطلعت دوست
نبری امر دوست را فرمان
دم زنی آنگاه از مودّت دوست
دعوی دوستی کنی آنگاه
نشوی تابع ارادت دوست
دوستی را کجا سزاواری
نیستی چون سزای خدمت دوست
دوست از دوستیت بیزار است
که نه ای جز سزای لعنت دوست
بر درش بین هزار فرمانبر
سر نهاده برای طاعت دوست
عاشقان بین نهاده جان برکف
از برای نثار حضرت دوست
ما عبدناک گو ببین بی حد
صف زده بر در عبادت دوست
جمع کروبیان قدس نگر
بر درش می زنند نوبت دوست
عرفان اسلامی - حسین انصاریان