امام زمان از زبان امام حسين عليه السلام
قال الحسین علیه السلام:
«لولم یبق من الدنیاالا یوم واحد، لطول الله عزوجل ذلک الیوم حتی یخرج رجل من ولدی، فیملاها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما، کذلک سمعت رسول الله (ص) یقول »
اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد و خداوند آن روز را چنان طولانی می گرداند که مردی از فرزندان من قیام کند و دنیا را پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده بود پر از عدل و داد نماید، من این سخن را از رسول خدا، که درود و سلام خداوند بر او باد، شنیدم.
نزديك ترين حالت بندگان به خدا
امام صادق (علیه السلام) فرمودهاند:
نزدیکترین حالت بندگان به خدا و خشنودی او، از آنها هنگامی است که حجت خدا در میان آنها نباشد و برای آنها ظاهر نشود و آنها محل او را ندانند،ولی در عین حال معتقد باشند که حجت خدا هست، در این زمان شب و روز در انتظار فرج باشند.(بحارالانوار جلد 52، صفحه 145)
مبنای زندگی...
حیات و زندگی در گرو بودن با امام حی و ناظر است. اگر مبنای زندگی و زیستن را بر اساس بودن با امام حی بگذاریم، آن گاه محصل فرهنگ این امام عزیز هستیم؛ که باید به فرهنگ امام حی معرفت پیدا کنیم و زندگی خویش را با عین الله الناظره و این حجت الهی، در جهت رضایتمندی ایشان التزام ببخشیم. انسانی که از شناخت این نعمت بزرگ الهی محروم است در گردابی بزرگ غرق است، چرا که، هستی آفرین، وجود انسان را به گونه ای آفریده که زندگى و پویایى او با شناخت حجت زمانش امکان پذیر است.
درک ما از مهدویت چگونه است؟
شهید مطهری :
کوشش کنید فکر خودتان را در مسئله حضرت حجت با آنچه که در متن اسلام آمده تطبیق بدهید. غالب ما این را به صورت یک آرزوی کودکانه یک آدمی که دچار عقده و انتقام است در آوردهایم. گوئی حضرت حجت فقط انتظار دارند که کی خداوند تبارک و تعالی به ایشان اجازه بدهند که مثلا بیایند ما مردم ایران را غرق در سعادت بکنند یا شیعه را غرق در سعادت بکنند، آن هم شیعهای که ما هستیم که شیعه نیستیم. نه، این یک فلسفه بزرگ جهانی است، چون اسلام یک دین جهانی است، چون تشیع به معنی واقعیاش یک امر جهانی است. این را ما باید به صورت یک فلسفه بزرگ جهانی تلقی بکنیم.
وقتی قرآن میگوید: «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون» صحبت از زمین است نه صحبت از این منطقه و آن منطقه و این قوم و آن نژاد. اولا امیدواری به آینده است که دنیا در آینده نابود نمیشود … دوم، آن دوره، دوره عقل و عدالت است…
آیا دورهای نخواهد آمد که آن دوره، حکومت، نه حکومت اساطیر باشد و نه حکومت خشم و شهوت و بمب و مینی ژوپ؟ دورهای که واقعا در آن دوره معرفت و عدالت و صلح و انسانیت و معنویت حکومت کند؟ چگونه میشود که چنین دورهای نیاید؟! مگر میشود که خداوند این عالم را خلق کرده باشد و بشر را به عنوان اشرف مخلوقات آفریده باشد، بعد بشر به دوره بلوغ خودش نرسیده یک مرتبه تمام بشر را زیرورو کند؟!
سیری در سیره ائمه اطهارحجت،
کی می شود که بیایی که مادرت فاطمه علیها سلام منتظر است
سلام ای بالاترین وعده الهی، که جهان آفرین از دوردستهای خلقت، نام تو را برهمه خوانده، تا روز میعادت جهان را رنگ الهی بخشی.
خاک مقدمت سورمه چشمان ما، ای پیام آور عدل، که روزگاران در انتظار دست های پر مهر تو دامن کشان تاب آورده و سپری می گردد؛ و امیدوارانه نگاه به دروازه ظهورت دوخته است.
کی می شود که بیایی که مادرت فاطمه علیها سلام منتظر است تا منتقم خون حسین علیه السلام باشی، قلبهای منتظرانت با اشکهای جاری تو را جستجو می کنند!
دوستدارانت را بنگر که چگونه برای جشن ولات تو آماده می شوند و شهر را چه زیبا آذین می کنند، مهدی جان منتظرانت، حضورت را باور دارند و برای ظهورت دعا می کنند.