استراتژی اقتصادی اسرائیل در منطقه
معرفی کتاب
عنوان کتاب: « استراتژی اقتصادی اسرائیل در منطقه»
نویسنده: جمیل هلال
ترجمه«دکتر سید حسین سیدی و امیر سلمانی رحیمی»
کتاب حاضر دارای پنج فصل می باشد که فصل اول با عنوان؛ طرح اسرائیلی نظام منطقه ای مقدمه و نتایج می باشد؛
در فصل دوم به ؛ بعد امنیتی در بینش اسرائیل و پیوندهای منطقه ای آن، پرداخته است؛
در فصل سوم؛ «خاورمیانه جدید» تبلور کامل یک طرح اسرائیلی را مورد بررسی قرار داده است؛
در فصل چهارم؛ طرحهای منطقه ای و شبه منطقه ای اسرائیل، عرصه ها و نشانه ها را به بحث گذاشته
و در فصل پنجم؛ جهت گیریهای امریکا و اروپا در برابر خاورمیانه جدید و نقاط مشترک آن با طرح اسرائیل را از نظر گذرانده است.
چرا ازمردم فلسطین حمایت و با رژیم صهیونیستى دشمنی می کنیم؟
یکی از وظایف شرعی غیر قابل تردید یکایک مسلمین و نیز یکی از اصول کلی سیاست خارجی دولت های اسلامی، دفاع از امت اسلامی است. حتی حمایت از مظلومان و مستضعفان جهان نیز بخشی از جهاد دفاعی و نبرد مشروع در برابر متجاوزین و ستمگران است براي اين عنوان مي توان مباني متعددي را تعريف نمود اما در اين پست به برخي از آنها از منظر روایت می پردازیم:
1-اصل كمك به هم نوعان
قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): اَلْخَلْقُ عِيَالُ اَللَّهِ فَأَحَبُّ اَلْخَلْقِ إِلَى اَللَّهِ مَنْ نَفَعَ عِيَالَ اَللَّهِ وَ أَدْخَلَ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ سُرُوراً. الکافي/جلد۲ /صفحه۱۶۴
مخلوقات، همگی اهل و عیال خداوند هستند، پس محبوبترین افراد از میان مخلوقات کسانی هستند که نفعشان بیش از سایرین به اهل و عیال خدا برسد و بر اهل این خانواده شادمانی را برسانند.
2-عواقب سكوت در برابر ظلم و تجاوز
رسول الله(صلى الله عليه وآله):يقول الله عز وجل: وَعِزَّتِي وَجَلَالِي لَأَنْتَقِمَنَّ مِنَ الظَّالِمِ فِي عَاجِلِ أَمْرِهِ ، أَوْ فِي آجِلِهِ ، وَلَأَنْتَقِمَنَّ مِمَّنْ رَأَى مَظْلُومًا يُظْلَمُ ، فَقَدَرَ أَنْ يَنْصُرُهُ ، فَلَمْ يَفْعَلْ لَهُ.ميزان الحكمه ، ج 2 ، ص 1774.
خداوند عزوجل در حدیث قدسی می فرماید: به عزت و جلالم سوگند که هر آینه از ظالم و ستمگر در دنیا و آخرت انتقام شدیدی خواهم ستاند، و هم چنین از کسی که مظلومی را در حال مظلومیت مشاهده کند ولی با یاری او اقدامی ننماید.
3-پيشگيري از توسعه ظلم و تجاوز
حضرت عیسی(عليه السلام): عنه عليه السلام : بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : إنّ الحَريقَ لَيَقَعُ في البَيتِ الواحِدِ فلا يَزالُ يَنتَقِلُ مِن بَيتٍ إلى بَيتٍ حتّى تَحتَرِقَ بُيوتٌ كَثيرَةٌ ، إلاّ أن يُستَدرَكَ البَيتُ الأوَّلُ فيُهدَمَ مِن قَواعِدهِ فلا تَجِدَ فيهِ النّارُ مَعمَلاً ، و كذلكَ الظّالِمُ الأوَّلُ لَو يُؤخَذُ على يَدَيهِ لَم يُوجَدْ مِن بَعدِهِ إمامٌ ظالِمٌ فيَأتَمُّونَ بهِ ، كما لَو لَم تَجِدِ النّارُ في البَيتِ الأوَّلِ خَشَبا و ألواحا لَم تُحرِقْ شَيئا. تحف العقول : 504
حقیقتی را براینان می گویم: اگر خانه ای آتش سوزی اتفاق بیافتد و پيوسته از خانه اى به خانه اى ديگر سرايت مى كند تا جايى كه خانه هاى بسيارى را مى سوزاند مگر اين كه در همان خانه نخست جلو آتش را بگيرند و آن را از بن ويران كنند تا آتش از كار بيفتد. بدين سان است ستمگر. نخست، اگر دست او را بگيرند، بعد از او پيشواى ستمگرى پيدا نشود كه ديگران به او تأسّى جويند. همچنان كه اگرآتش در خانه نخست چوب و تخته اى نمى يافت، چيزى را نمى سوزاند.
منبع: افق حوزه
15 پرسش مهم درباره فلسطین و پاسخ
اینفوگرافیک؛ پاسخ به 15 پرسش مهم درباره مسئله فلسطین
بر اساس بیانات رهبر انقلاب در ششمین کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین
قدس خرمشهر دیگر می شود
#روز-قدس
#آزاد-سازی-قدس
هشدار به زندگان! دست درازي بني صهيون به بيت المقدس!
مروري بر تاريخ غصب قبله اول مسلمين
هشدار به زندگان! دست درازي بني صهيون به بيت المقدس!
حوالي سال 1295 ميلادي بود. بيش از نه جنگ صليبي توسط مسيحيان و يهوديان دنياگرا عليه مسلمانان سامان داده شده بود. صليبيون نتوانسته بودند به اهداف اصلي خود برسند. آنها تصميم داشتند که با حمله از طريق زمين و دريا مسلمين را تضعيف کنند و جلوي گسترش روزافزون اسلام را بگيرند. شام و مديترانه راه هاي اصلي حملات صليبيون عليه جهان اسلام بود. هدف اصلي، فتح فلسطين و تضعيف هر چه بيشتر مسلمين بود تا بدين وسيله راه تخريب کعبه و قلب جهان اسلام و تصرف آن باز شود. آنها به خيال حکومت جهاني و پول و سرزمين بيشتر بودند و دین مسیح و یهود، ملعبه دنياخواهی آنان بود.
اما بهانه آنها حکومت آخرالزماني مسيح(ماشييح) بود. بهانه ثروتمندان مسيحي صليبي، مقدمه سازي براي ظهور مسيح بن مريم(ع) بود. يهوديان سرمايه دار نيز، با ادعاي مقدمه سازي براي ظهور مسيح بن داوود، پادشاه آخرين دورانِ يهود، براي حکومت جهاني داوودي بودند. آنها، از مذهب سوء استفاده مي کردند. مسيحيت تحريف شده بود. يهوديت نيز تحريف شده بود. اساطير پاگانيستي(بت پرستي رومي) و دو خداگرايي و سه خدا گرايي گنوسيان و اهالي خاورميانه و جادوگرايي و شيطان گرايي مصر باستان و بت پرستي و چندگانه پرستي در اين دو دين الهي، نفوذ کرده بود و آنها را به انحراف کشانده بود.
ديگر کارايي الهي اين دو آئين، از بين رفته بود و اسلام براي هدايت همه افراد بشر آمده بود. بسياري از يهوديان و مسيحيان زاهد و عاقل، لباس مطهر اسلام را بر قامت انديشه خود پوشانده بودند و با افتخار در صف آهنين مسلمين بودند. اما سرمايه سالاران يهودي ومسيحي و دنياطلبان بودايي مغول دست در دست هم، جهان اسلام را محاصره کرده بودند. طبق اسناد تاريخي، مغولان که به آئين بوديسم تبتي درآمده بودند، در طول جنگ هاي صليبي، به اتحاد راهبردي با صليبيون اروپائي، رسيده بودند و با فرستادن نمايندگان ويژه به دربارهاي اروپائي، بنا داشتند در نقشه انهدام بناهاي اصلي اسلامي در فلسطين و شبه جزيره عربستان جامه عمل بپوشند.
مغولان از سمت شرقِ جهان اسلام، حمله کردند و صليبيون حملات خود از سمت شام و مديترانه را شدت بخشيدند. اما مسلمانان جهادي و شهادت طلب، با ياد پيامبر عزتمندشان در برابر حملات تخريبي صليبيون و مغول ها مقاومت جانانه اي کردند و کعبه و بيت المقدس را از شر دشمنان توحيد و شرافت در امان داشتند، گرچه ضربات جبران ناپذيري به شهرهاي شمال و شرق و غرب جهان اسلام وارد شد.
صليبيون شکست خوردند و مغولان در تفکر اسلامي-شيعي هضم شدند و حکومت هاي مغول ايران و هند، به ترويج تشيع واسلام روي آوردند؛ اما صليبيون به فکر انتقام بودند. صليبيون در اين انديشه بودند که مکتب جديد سياسي-مذهبي با استفاده از مشترکات مسيحيت و يهوديت به وجود آورند تا بتوانند انسجامي ديگرباره و متشکل به اروپائيان بدهند و آنها را با انگيزه هاي دين هاي تحريف شده شان، به نبردي دوباره عليه مسلمين وادارند. انديشه تاسيس تصوف يهودي(کابالا/ قباله) از اينجا، در ذهن ثروت سالاران صليبي به وجود آمد. اواخر جنگ هاي صليبي، حوالي سال 1285م . کتاب زوهر(Ha- Zohar) نوشته شد و نقش مهمي در انسجام دنياگروان و صليبيون پيدا کرد.
در اين انديشه جديدالتاسيس، بارقه هايي از حقانيت آئين موسوي و عيسوي نيز اشراب شده بود تا توده هاي مسيحي و يهودي را به خود جذب کند و توان اقناعي بيشتري پيدا کند. اين مکتب جديد، التقاطي از مهرپرستي(ميترائيسم) و پاگانيسم و هلنيسم(یونان زدگی) و گنوسيسم(ثنویت) و جادوگري و علوم غريبه و خرافات و نفسانيات دنياگروانه اروپائيان صليبي بود. کم کم کاباليسم مسيحي نيز تاسيس شد و توده هاي مسيحي را نيز به خدمت اغراض مادي صليبيون درآورد. مخالفت هاي جدي متدينين با اين التقاط آشکار جديد، باعث شد که فرقههاي شواليهاي مخفي ايجاد شوند و انديشه کابالايي را در اروپا بسط دهند.خداشناسی مشرکانه و وفور استفاده از نمادهای شيطانی و جادويي و وثنی، گواه اين ادعاست.
کاباليسم تاثير شگرفي در ايجاد رنسانس نيز داشت که متاسفانه تا کنون در علوم انساني مورد کاوش جدي قرار نگرفته است، شايد بدين دليل که پيوند علم و دانشگاه و قدرت در غرب معاصر با زرسالاري ديکتاتور مآبانه مجالي به اين بررسي هاي دقيق نداده است و پروپاگاند و تبيلغات ظاهراَ علمي، به جعل علوم دامن زده است و علم را در اختيار قدرت مندان، جهت داده است. بي شک، چنين است.
شايد بتوان مهم ترين انديشه هاي کاباليست ها را تسخير سرزمين موعود موهوم يهود و تشکيل حکومت آخرالزماني داوودي در آن و مقدمه سازي دولت جهاني يهود دانست. از همان سال ها، برنامه تخريب بيت المقدس و ساخت هيکل(معبد) سليمان در اين شهر مد نظر بوده است. چه غافلند، ناداناني که مي پندارند مشکل صليبيون معاصر با دولت جمهوري اسلامي بر سر قدس، دعواي جديد است! اين نبرد نور و ظلمت ريشه در تاريخ هزار ساله قدرت طلبي صهيون صفتان تاريخي و ماده گرايان مخفي کاباليست و آباي دنياپرستشان دارد. بي دليل نيست که رهبر حکيم انقلاب، هميشه بر تاريخ خواني و تحليل تاريخي داشتن تاکيد مي کنند تا فرزندان خويش را از خطر شبهات صهيوني مصون دارند. اي کاش نسل جديد ما بيشتر به تاريخ اسلام وغرب اهميت مي داد.
قرن 16 و17 و تاسيس بريتانيا و سپس غصب آمريکا و کشتار بزرگ سرخ پوستان و سياه پوستان توسط همان صليبيون دنياطلب، اوجي بود بر انديشه تاسيس دولتي آخرالزماني در سرزمين شير وعسل موهوم کتاب محرف يهوديان ومسيحيان. تاسيس مکاتب وهابيت و بهائيت و قاديانيه(احمديه) حوالي 150 سال پيش در خاورميانه بزرگ در راستاي تفرقه افکني بين مسلمين و زمينه سازي براي تاسيس اسرائيل بزرگ ارزيابي مي شود.(4)
با تاکيد قرآن کريم بر دشمن شناسي و يهودپژوهي، علماي بلاد مسلمين در طي قرون، متفطن بودند و از نفوذ بني يهودا در خاورميانه اسلامي جلوگيري مي کردند تا اينکه با تاسيس فراماسونري و روشنفکري بيمار در ميان مسلمين از حدود دويست و اندي سال پيش، برخي مسلمين به پستوي غفلت خزيدند و مشغول مدرنيته و ورزش غافلانه مدرن(5) و علوم پوزيتويستي(ماده گرايي افراطي) و رسانه هاي صهيوني شدند. تا اينکه پس از فروپاشي هندوستان اسلامي و توطئه عظيم جنگ جهاني اول و انهدام امپراطوري اسلامي عثمانی(6) و تسلط ديکتاتوري روشنفکري و بهائيت پهلوي بر ايران، زمينه هاي جدي تاسيس دولت صهيونيستي ايجاد شد.(7)
پس از جنگ مخرب دوم که برآورد مدرنيته بود و با هدف انهدام تمام قدرت هاي مخالف سران يهود و مسيحيت دنياطلب بود، دولت صهيونيستي تاسيس شد و انديشه تخريب جدي بيت المقدس روح تازه اي گرفت. اسطورههای بنیانگذار دولت اسرائیل همچون مظلومیت تاریخی یهود، سرزمین بدن مردم برای مردم بدون سرزمین، قوم برگزیده یهود، اسرائیل بزرگ به پایتختی بیت المقدس(اورشلیم)، سرزمین موعود، هولوکاست، نجات بخشی تمدن اومانیستی و دموکراسی لیبرال، بارها وبارها در رسانه های صهیونیستی شنیده شد و صدها و هزاران رمان وفیلم در این باره ساختند و مقدمات تخریب بیت المقدس و بنای اورشلیم جدید را در اذهان غافلان بنیان نهادند.(8)
بارها گروههاي افراطي يهودي و مسيحي صهيونيست، اقدام به آتش سوزي قدس شريف و اطراف آن کردند تا اينکه اکنون نيز با گسترش غفلت مسلمين، باز هم گرگ هاي وحشي صهيون، انديشه شيطاني خويش را در بوق و کرنا کرده اند که تا چند روز ديگر، روز موعود فرا خواهد رسيد و بناي معبد موهوم سليمان آغاز خواهد شد. در سال هاي اخير چندين کانال بزرگ و کوچک در ذيل ديوارها و حياط بيت المقدس شريف حفر کرده اند و کتابخانه و ستون هاي معبد موهوم خويش را در سايه غفلت مسلمين برافراشته اند و اکنون تصميمشان بر خرابي مسجد الاقصي جدي تر شده است.
آنان با تاکيد بر پيش گويي هاي خاخام هاي دنياپرست و پيشگويان اساطيري و روشهاي غيرعلمي و خرافی و متوهمانه خويش، مي خواهند در تبليغاتشان چنين جا بيندازند که اکنون روز موعود فرارسيده و بايد اين مسجد تخريب شود. تعطيلي رسانه اي مضر ابتداي سال نو شمسي در ايران و غفلت نسبي ايرانيان در اين ايام، فرصت مغتنمي براي صهيونيان مکّار است تا لااقل بخشي از نقشه خود را عملي کنند و متاسفانه چنين شد. تاسيس کنيسه جديدي در چند ده متري مسجدالاقصاي مسلمين با نام حوریا (الخراب) و گسترش حفاري هاي زيرزميني در ذيل ديوارهاي بيت المقدس، راه را براي آنان هموار کرده است و متاسفانه رسانه ها و مردم ما که در ايام استراحت زائد به سر مي برند، به هوش نيستند.
اما تنها نکته اي که مي تواند اين انسان نمايان بدتر از کفتار را از تصميمشان بر هدم خانه خدا باز دارد، هوشياري مسلمين و وحدت کلمه آنان است. بايد کوشيد که با برگزاري راهپيمايي هاي متعدد در اقصاي عالم اسلام خصوصا در بلاد شيعه، جلوي تصميم صهيونيان ايستاد و آنان را درسي آموخت که تا سالها فراموش نکنند. به نظر ميرسد راهکارهاي ذيل، مي تواند تا مدتي آنان را از اين تصميم منصرف کند: