اگر قرآن به سر می گذاریم...
پایگاه اطلاع رسانی اسراء:
آیت الله العظمی جوادی آملی (دامت برکاته) :
اگر قرآن به سر مى گذاريم، هدف تنها اين نباشد كه خدا گناهان ما را بيامرزد، ما را به جهنم نبرد، ما را به بهشت ببرد. اينها ريخت و پاش سفره شب قدر است. وقتى يك دوستى سفره اى پهن مى كند، مائده الهى و مَأدبة الهى چيد، مهمان هاى خود را به بهترين وجه پذيرايى مى كند. وقتى مهمان ها برخاستند، سفره برچيده مى شود، آن ريزه هاى سفره را مى ريزند؛ مرغ ها آن ريزه هاى سفره را مى چينند.
ريزه سفره شب قدر اين است كه كسى نسوزد، به جهنم نرود. اينها شب قدر نيست.
شب قدر آن است كه انسان طيّار گونه دست هزارها نفر را بگيرد و به بهشت ببرد.
در دنيا رفتار او، گفتار او، سيرت او، سريرت او، سنّت او آموزنده باشد.
هزارها نفر را زنده كند و در آخرت هم هزارها نفر را به همراه خود به بهشت ببرد.
اگر ما بتوانيم در كنار سفره الهى و دولت قرآن بنشينيم، چرا در ته صفوف و صَفُّ النِعال قرار بگيريم به دنبال آن ريزه هاى سفره تكان ها باشيم كه از سفره ی تكانده شده چيزى به ما برسد.
سخنرانی معظم له در حرم مطهر حضرت معصومه (علیها السلام) 1381/9/4
شب قدر در حدیث پیامبر صلی الله و علیه و آله
عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ :
قَالَ مُوسَى إِلَهِی أُرِیدُ قُرْبَکَ قَالَ قُرْبِی لِمَنِ اسْتَیْقَظَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ
قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رَحْمَتَکَ قَالَ رَحْمَتِی لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاکِینَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ
قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَهٍ لَیْلَهَ الْقَدْرِ
قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّهِ وَ ثِمَارِهَا قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَهً فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ
قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ النَّجَاهَ مِنَ النَّارِ قَالَ ذَلِکَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ
قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رِضَاکَ قَالَ رِضَایَ لِمَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند : حضرت موسی در مناجات خود به خدا عرضه داشت :
خداوندا! می خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من در بیداری شب قدر است.
گفت: خداوندا! رحمتت را مى خواهم، فرمود: رحمتم در ترحم و رحم کردن به مساکین در شب قدر است.
گفت: خداوندا ! جواز عبوراز صراط را می خواهم، فرمود: رمز عبور از صراط, صدقه دادن در شب قدر است.
گفت: خداوندا! بهشت و نعمتهایش را مى خواهم، فرمود:رسیدن به آن درگروی تسبیح گفتن درشب قدر است.
گفت: خداوندا! رهایى از جهنم و غذابش را می خواهم ،فرمود: رمز نجات از دوزخ, استغفار در شب قدر است
گفت: خداوندا رضای تو را می خواهم، فرمود: رضای من در خواندن دو رکعت نماز در شب قدر است.
منبع : وسائل الشیعه، جلد ۸، صفحه ۲۰
بهترین آموختنی برای نوجوانان...
امیر المومنین علی(علیه السلام) فرمودند:
«بهترین آموختنیها برای نوجوانان و جوانان چیزهایی است که در بزرگسالی به آن نیازمند شوند.»
شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید، ج ۱۲، ص ۳۳۳
اندر حکایت داستان ما و غرب!
یك روز عدّهای غربزده چشم های خود را بستند و گفتند ما باید همه چیز را از غرب بگیریم. آنها چه چیزی را از غرب گرفتند؟ یكی از خصوصیات خوبی كه اروپاییها دارند، خطرپذیری است. منشأ عمدهی موفقیتهای آنها این بوده است. آیا غربزدههای ما این را گرفتند و به ایران آوردند؟ آیا ایرانیها ریسكپذیر شدند؟ خصوصیت خوب دیگر آنها عبارت از پشتكار و از كار نگریختن است. آیا آن را به ایران آوردند؟ بزرگترین و ماهرترین مكتشفان و دانشمندان غربی كسانیاند كه سالهای متمادی با زندگیهای سخت در اتاق خود نشستند و چیزی را كشف كردند. انسان وقتی زندگی آنها را میخواند، میبیند چگونه زندگی كردند. آیا این روحیهی تلاشِ خستگیناپذیرِ فقط برای علم را به ایران آوردند؟ اینها بخشهای خوب فرهنگ غربی بود. اینها را كه نیاوردند؛ پس چه چیزی را آوردند؟ اختلاط زن و مرد و آزادیِ عیّاشی و پشت میزنشینی و ارزش كردن لذّات و شهوات را آوردند!
بیانات رهبری در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلّای رشت_۱۳۸۰/۰۲/۱۲
عالم واقعی...
عالم واقعی همیشه به نادانی و جهل خود اعتراف دارد. عالم واقعی بدون دلیل چیزی را انکار نمیکند و بدون دلیل چیزی را نمیپذیرد. عالم اگر جامد و مغرور بود عالم نیست. عالم اگر بیدلیل چیزی را پذیرفت یا بیدلیل چیزی را انکار کرد روح علمی ندارد، او خزانه و انباری است از یک سلسله فرمولها و اطّلاعات، هرچه به او داده شده یاد گرفته و ضبط کرده است، اما در روح خودش یک روشنایی و یک مقیاس برای قبول و انکار وجود ندارد، پس روحش روح علمی نیست.
اگر شخصی را دیدید که در همه رشتهها گواهینامه تحصیلی دارد، در عین حال سخنی را بدون دلیل قبول یا انکار میکند بدانید عالم واقعی نیست. علم در ذات خود هرگز مستلزم جمود یا غرور نیست. علم بشر را در مقابل حقایق خاضعتر و تسلیمتر و در قبول و انکار محتاط تر میکند.
پس جمود که بدتر از جهالت است عبارت است از روح ضدّتحقیق، عبارت است از حالتی که مقدّسترین روحیه را که روحیه تحقیق و کاوشگری است از بشر میگیرد. شاید بشود گفت همانطوری که جمود از جهل زشتتر است، حسّ تحقیق از خود علم مقدّستر است. علم آنگاه مقدّس و قابل احترام است که با روح تحقیق توأم باشد (شهید مطهری،امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص ۵۸_۵۷)
روز معلم گرامی باد.