جامانده از کاروان اربعین
تقدیم به همه کسانی مثل من جاموندند
نزدیکِ اربعین، دلِ جا مانده ها گرفت…
یک بینوا برای خودش ربنا گرفت…
هرکس رسید؛ سوال کرد: زائری؟
از این سوال، دلِ پُرخونِ ما گرفت…
آقا مگر “بَدان” به حریمت نمیرسند؟
پس “حُر” که بود که جام بلا گرفت…؟
باشد؛ محل نده… نبرم اربعین حرم…
اما بدان؛ که قلبم از این ماجرا گرفت…
آنقدر گریه میکنم که بگویند عاقبت:
نوکر ز اشکِ خود سفرِ کربلا گرفت…
اما ز راهِ دور؛ سلام حضرت حسین…
بارانِ اشک، از این روضه ها گرفت…
زندگی حسینی
ضرورت امامت
امام حسین علیه السلام فرمودند:
ای مردم تقوای الهی داشته باشید٬ خداوند بندگان را نیافرید مگر برای اینکه او را بشناسند ٬آنگاه که او را شناختند ٬ پرستش کردند با پرستش او از پرستش دیگران بی نیاز شوند۰
یکی از یاران پرسید راه شناخت خداوند بزرگ کدام است؟
امام پاسخ داد : شناخت خداوند به این است که مردم هر زمان رهبر خودشان را بشناسد « امامیکه اطاعت او واجب است» تا بوسیله رهبر خدا را بشناسند.
علل الشرایع ٬ ص ۹ حدیث ۱
با کاروان اربعین
ارزش پشیمانی و آسیب غرور
امیرالمؤمنین على عليه السلام:
« سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ» (نهج البلاغه حکمت46 )
« کار بدی که تو را ناراحت (و پشيمان) می سازد نزد خدا بهتر است از کار نيکى تو را مغرور می کند»
???? توضیح قطره ای:
امام علیه السلام در این سخن کوتاه و پرمحتوا به نکتة مهمی اشاره می فرماید که در سیرو سلوک انسان به سوی خدا بسیار تإثیرگذار است.
زیرا انسان معصیت کاری که از عمل زشت خود ناراحت می شود به سوی پشیمانی و توبه و جبران آن حرکت می کند و حال آنکه کسی که از کار نیک خود مغرور است گامی بسوی ریاکاری برمی دارد. توبه آثار شوم آن معصیت را پاک می کند در حالی که غرور و عُجب و ریا از کارهای نیک، انسان را به پرتگاه گناهان کبیره می کشاند.
در حدیثی از پیامبر اکرم می خوانیم: «مَن رَأی أنَّهُ مَسیءٌ فَهُوَ مُحسِنٌ» (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج20ص317 ح641) «کسی که خود را بدکار می داند او نیکو کار است».
عکس این مطلب نیز صادق است: «مَن رَأی أنَّهُ مُحسِنٌ فَهُوَ مَسیءٌ» (فی ظلال ج4 ص245) «کسی که خود را نیکوکار بداند بدکار است»، زیرا عُجب و غُرور احسانش را تباه کرده و چه بسا سخنانی که ایمان را نیز از اساس متزلزل می سازد.
نماز و نفرین بر منافق
مرد منافقی که دشمن اهل بیت عصمت و طهارت بود از دنیا رفت . امام حسین علیه السلام دنبال جنازه اش به راه افتاد ، در بین راه غلام خود را دید که در مقام کناره گیری از تشییع جنازه است به او فرمود : کجا می روی ؟
عرض کرد : می خواهم از نماز بر این منافق فرار کنم .
امام به او فرمود : بیا کنار من بایست و هر چه می گویم تو هم بگو .
غلام در کنار امام ایستاد ، وقتی ولی میت تکبیر گفت امام حسین علیه السلام هم فرمود :
الله اءکبر اللهم العن فلانا عبدک الف لعنة موتلفه غیر مختلفه ، اللهم اءخز عبدک فی عبادک و بلادک و اءصله حر نارک و اذقه اشد عذابک ، فانه کان یتولی اءعداءک و یعادی اولیاءک و یبغض اءهل بیت نبیک ،
یعنی خدا بزرگ است . خدایا ! فلانی را هزار بار پیوسته لعنت کن بدون اختلاف و فاصله ، خدایا ! این بنده ات را در میان بندگان و شهرهایت خوار و خفیف کن و آتش دوزخت را نصیب وی گردان و شدیدترین عذابت را به اوبچشان که دوستی دشمنانت را پذیرا گشته و به دشمنی دوستانت برخاسته و اهل بیت پیامبرت را دشمن می داشت .
نماز و عبادت امام حسین ( علیه السلام ) - عباس عزیزی