مؤلّفه های خوش اخلاقی
الف) نرمخویی و انعطافپذیری:
انعطافپذیری از عوامل مؤثر در تلطیف روابط و خوشایند ساختن تعامل است.در طرف مقابل، سرسختی و نفوذناپذیری نیز موجب برانگیخته شدن نفرت و دشمنی میگردد.
پیامبر اسلام (ص) خوشاخلاقترین شما، نرمخوهای بیآزاراند؛ آنان که با دیگران انس و مردم نیز با آنها الفت میگیرند.
ب) خوشگفتاری:
«گفتن» و «شنیدن» از راههای تماس میان افراد میباشد، از این رو قالب و محتوای سخنی میتواند گوشنواز و دلنواز باشد که با لحن نرم و لطیف، پیامآور محبت باشد.
خوب سخن گفتن و سخنِ خوب به زبان آوردن، از ویژگیهای مؤمنان و اولیای خداست.
: بحار الأنوار، ج71، ص396، ح 76
اگر هشدارها موثر نيفتد
و ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیةٍ مِنْ نَبِی إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یضَّرَّعُونَ * ثُمَّ بَدَّلْنا مَکانَ السَّیئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّی عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یشْعُرُونَ ،سوره اعراف، آیه 94-95
و هیچ پیامبری را در هیچ آبادی نفرستادیم، مگر آنکه مردم آنجا را گرفتار سختی ها و بلاها ساختیم، تا شاید به زاری(و توبه) درآیند. سپس به جای ناخوشی، خوشی قرار دادیم تا آنکه فزونی یافته و انبوه شدند و گفتند: به پدران ما نیز(به طور طبیعی) رنجها و خوشی ها رسیده بود(و این حوادث تلخ و شیرین، نشانۀ قهر یا لطف خدا نیست). پس آنان را ناگهانی(با قهر خود) گرفتیم، در حالی که درک نمی کردند.
نکته ها
«بأساء»، به حوادث و ضربه های جسمی مثل بیماری ومرگ و «ضراء»، به ضربه ها و زیان های مالی گفته می شود. «عفوا»، به معنای کثرت مال و فرزندان، یا ترک کردن و اعراض کردن است. لطف خدا درباره آنان به حدّ وفور رسید، ولی آنان به هوش نیامدند و عبرت نگرفتند. نظیر این آیه در سورۀ انعام آیه 44 آمده است: چون تذکرات ما را فراموش کردند، درهای نعمت ها را به رویشان گشودیم و پس از کامیابی ها، ناگهان گرفتار قهر خویش کردیم. مثل بیماری که پزشک از بهبود او مأیوس شده و می گوید: هر چه میل دارد به او بدهید، کارش تمام است.
ممکن است برای آیه معنای دیگری نیز باشد از جمله: بعد از رفع بلا، نسل بعد می گفتند: حوادث تلخ مخصوص پدران ما بوده و ما در امان هستیم. غافل از آنکه سنّت خداوند بر مبتلا ساختن همۀ نسل هاست و این گونه غفلت ها، زمینه ساز قهر الهی است.
پیامها
1- تلخی ها و ناملایمات، به عنوان یک سنّت الهی برای همۀ اقوام وجود دارد.
2- سختی ها و مشکلات، عامل سازندگی، غفلت زدایی و توجّه به خداوند است.
3- ناگواری ها همیشه قهر الهی نیست، گاهی لطفی است که به شکل بلا جلوه می کند. (همان گونه که گداختن آهن در کوره آتش، سبب نرم شدن و شکل پذیری آن است، حوادث و شداید نیز انسان ها را نرم و به حالت تضرّع و نیازخواهی وامی دارد.)
4- گاهی رفاه، بینش و تحلیل های نادرست، عامل نسیان و طغیان می شود.
5- هر نوع خوشی و رفاهی نشانۀ لطف نیست، گاهی زمینه ساز قهر الهی است.
6- بیشتر مردود شدگان در آزمایش های الهی، مرفّهانند نه محرومان.
7- قهر الهی، خبر نمی کند و ناگهان می رسد.
8- غوطه ور شدن در دنیا و غفلت از یاد خدا، انسان را به عذابی ناگهانی و غافلگیرانه دچار می کند.
منبع: تفسیر نور، ج 3، ص120-تفسير نمونه، ج6، ص 261
توصیه های حاج محمد اسماعیل دولابی (رحمة الله علیه) در خصوص زندگی مومنانه
اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.
تربت، دفع بلا میکند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت میشود.
اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور میکند.
هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصهدار که میشوید، گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید، این چین ها باز می شود.
تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحما نی و… . کار محبت همین است.
با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.
راه هاي شخصيت دادن به كودك
سلام كردن:
سلام كردن به كودك دو اثر رواني دارد: براي سلام كننده باعث تقويت خوي پسنديدة تواضع و فروتني مي شود و براي كودك وسيلة احياي شخصيت مي باشد.
كودكي كه بزرگسالان به او سلام مي كنند و بدين صورت به او احترام مي نمايند، لياقت و شايستگي خود را باور مي كند و از كودكي معتقد مي شود كه جامعه او را محترم مي شناسد و مردم به او اهميت مي دهند.
احترام كردن:
انساني كه مورد تكريم قرار مي گيرد، خود را از پليديها دور مي دارد و سلامت رواني و خدمت رساني او افزايش مي يابد.
وفاي به عهد
وفاي به عهد وظيفه اي ديني و عقلي است كه نسبت به ديگران، به ويژه كودكان در سيرة امام صادق(علیه السلام)مورد توجه قرار گرفته است. ✅اگر ما به وعده هاي خود به كودكان عمل نكنيم، شخصيت فرزندان را تحقير كرده، به آنان درس دروغگويي مي دهيم و با گفتار بي عمل خود سخنان را هم كه در آينده خواهيم گفت، از پيش بي اعتبار مي سازيم.
:الخصال،ص 301
قرآن و زندگی
روزی مردی از منجلابی میخواست عبور کند .
فکر کرد چگونه و با چه وسیله و با چه راهنمایی عبور کند.
به این نتیجه رسید که مثل نیاکانش بدون راهنما و در شب با شنا کردن از ان منجلاب رد شود.
اما روز بعد
جنازه او را وسط منجلاب یافتند .
درون جیب او تکه کاغذی یافتند که نوشته بود:
(عاقبت هرکس که چشم و گوش بسته از دیگران پیروی کند جز این نخواهد بود)
خداوند متعال در قران در مورد این افراد میفرماید:
(وَ إِذٰا قِيلَ لَهُمُ اِتَّبِعُوا مٰا أَنْزَلَ اَللّٰهُ قٰالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مٰا أَلْفَيْنٰا عَلَيْهِ آبٰاءَنٰا أَ وَ لَوْ كٰانَ آبٰاؤُهُمْ لاٰ يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لاٰ يَهْتَدُونَ ﴿۱۷۰﴾
و چون به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است پیروى کنید»؛ مى گویند: «نه، بلکه از چیزى که پدران خود را بر آن یافته ایم، پیروى مى کنیم.» آیا هر چند پدرانشان چیزى را درک نمى کرده و به راه صواب نمى رفته اند[باز هم در خور پیروى هستند]؟ (۱۷۰) بقره