هماهنگی با شوهر
پس از ماجراهای تلخ سقیفه و انزوای اهل بیت علیهمالسلام، سران سقیفه برای جلب افکار عمومی مردم بفکر چاره افتادند، تا بگونهای از حضرت زهرا علیهاالسلام دلجوئی نمایند، که اجازهی ملاقات میخواستند و تظاهر به جبران اشتباهات میکردند.
اما فاطمه علیهاالسلام در تداوم یک مبارزهی منفی همه جانبه، هر گونه پیشنهادی را رد مینمود، و موضع اعتراض یا سکوت و بیزاری را ادامه میداد.
روزی امام علی علیهالسلام وارد منزل شد و فرمود:
فاطمه جان خلیفه و عمر در پشت درب خانه، منتظر اجازهی ورود میباشند، تا نظر شما چه باشد؟ حضرت زهرا علیهاالسلام در برابر شوهر فرمود:
قالت: البیت بیتک و الحرة زوجتک فافعل ما تشاء
(علی جان! خانه، خانهی توست. و من همسر تو میباشم. هر آنچه میخواهی انجام ده) .
فرهنگ سخنان فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) - محمد دشتی
اوج ادب و ایثار
امام علی علیهالسلام باغ خود را به 12 هزار درهم میفروشد و همهی پولها را بین فقرا و تهیدستان مدینه تقسیم میکند و به منزل باز میگردد.
طبیعی است که انتظار فرزندان و همسر، پس از فروش باغ، آوردن غذا و میوه به منزل است.
فاطمه علیهاالسلام پرسید: غذای امروز ما چه شد؟ امام برای تهیه غذا بیرون میرود، اما فاطمه علیهاالسلام ناراحت است، با خود میگوید: چرا سئوال کردم؟و آنگاه فرمود:
قالت: فانی استغفر الله و لا اعود ابدا. .
(من از خدا آمرزش میطلبم و دیگر این رفتار را تکرار نخواهم کرد)
فرهنگ سخنان فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) - محمد دشتی
زندگی سادهی فاطمه
چون فطرت انسان ذاتاً گرایش به پاکی و نیکی دارد، همواره از انسانهای پاک و اعمال و اخلاق نیک آنان ستایش میکند. به همین جهت از خلق و خو و سیرهی انسانهای نیک و صالح الگو میپذیرد. بنابراین الگوپذیری و تحتتأثیر ارزشها و رهنمودهای دیگران قرار گرفتن، امری فطری است. چنانکه تنفّر از اعمال زشت و اخلاق ناپسند و ضدّ ارزش هم امری فطری میباشد.
به همین دلیل هر اندازه انسان به پاکی و نیکی و صفات پسندیده آراسته باشد، تأثیرگذاری او در جامعه بیشتر خواهد بود، و بهتر و بیشتر میتواند قلوب انسانها را تسخیر کند.
رمز موفقیّت انبیا و رهبران الهی که در عمق جان انسانها نفوذ دارند همین است؛ که از سویی دعوت آنان به ارزشهای فطری که پاکی و نیکی و پرستش و حقیقتجویی است بوده، و تلاش آنان شکوفا کردن خواستههای فطری بشر است.
از سوی دیگر خود الگوی پاکی و نیکی بوده و به مرام و مسلک خود باور و ایمان داشتهاند و لذا هیچگاه بین اعمال و گفتار آنان ناهماهنگی وجود نداشته، بلکه به خاطر ایمان به وحی آسمانی، خود اسوهی عمل به دستورات دینی بودهاند. زیرا تضاد بین گفتار و رفتار عامل تنفر و گریز دیگران است، در حالی که باید هر یک از عمل و گفتار انسان مربّی، مویّد یکدیگر بوده باشد.
به همین دلیل، رهبران الهی که نقش اساسی در تکامل و تزکیهی جامعه دارند، و مردم را دعوت به پاکی، زهد، بیرغبتی به دنیا و مخالفت با هوای نفس میکنند، خود الگوی تقوا و اخلاق پسندیده هستند و نمونهی تواضع و اطاعت در مقابل خالق یکتا و حسن معاشرت با بندگان خدا میباشند. زندگی آنان ساده و بیآلایش و به دور از تجملات است، خوراک و پوشاک و مسکن و مرکب آنان، در سطح تودهی مردم، بلکه به مراتب از تودهی مردم پایینتر بوده از تشریفات به کلّی بدورند، زیرا انبیا و انسانهای الهی هیچگاه ارزش انسان را در حد متاع و زخارف بی ارزش دنیا نمیدانند تا به مادیات پوچ دنیا گرایش پیدا کنند. گرایش به متاع ناپایدار دنیا که انسان را از هدف اصلی خود بازمیدارد کاری غیر عاقلانه است و انبیا الهی خردمندان جامعه هستند که هرگز به اموال ناپایدار دل نمیبندند. و همین فرق عمدهی بین رهبران الهی و دیگر مدعیان دروغین رهبری است.
فاطمه سلام الله علیها الگوی زندگی - حبیب الله احمدی
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دامت برکاته)
ما اگر خواستیم بدانیم وجیه و مقرّب «عندالله» هستیم یا نه و کارهایی که با نیّت «قربه الی الله» انجام دادیم قبول شده است یا نه؟ راهی دارد که آن را صاحبدلان معصوم (سلام الله علیهم) به ما آموخته اند، چنانکه امام صادق (سلام الله علیه) میفرماید: «من اراد ان یعلم ما له عندالله، فلینظر ما لله عنده» کسی که خواست بداند پیش خدا وجیه و محبوب است یا نه، به آیینه دل خود بنگرد؛ اگر خدا در دل او محبوب و وجیه است، بداند که او نزد خدا محبوب است و اگر خدا در قلب او محبوب نیست، معلوم میشود عندالله محبوب نیست.
مراحل اخلاق در قرآن ص 215
مبارزه با فکر طبقاتی
و کذلِک فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِیقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنْ بَینِنا أَ لَیسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکرِینَ
و این گونه بعضی از مردم را به وسیلۀ بعضی دیگر آزمایش کردیم، تا(از روی استهزا) بگویند: آیا اینانند آنهایی که خداوند، از میان ما بر آنها منّت نهاده است؟ آیا خداوند به حال شاکران داناتر نیست؟ (سوره انعام، آیه 53)
نکته ها
بارها قرآن، بلند پروازی و پر توقّعی سرمایه داران کافر را مطرح و محکوم کرده است.
شخصی نزد امام کاظم علیه السلام از فقر خود شکایت کرد. حضرت فرمود: غنی ترین افراد به نظر تو کیست؟ گفت: هارون الرشید. پرسید: آیا حاضری ایمان خود را بدهی و ثروت او را بگیری؟ گفت: نه. فرمود: پس تو غنی تری، چون چیزی داری که حاضر به مبادله با ثروت او نیستی
پیامها
1- تفاوت های اجتماعی، گاهی وسیلۀآزمایش و شکوفا شدن خصلت ها و رشد آنهاست. اغنیا، با فقرا آزمایش می شوند.
2- برخی اغنیا، فقرا را تحقیر می کنند و خود را ارزشمند می پندارند.
3- فقرای با ایمان، برگزیدگان خدایند.
4- پاسخ توهین های کافران، با نوازش و مهر الهی به مؤمنان داده می شود.
5- منّت الهی بر فقیران، نتیجۀ شکر آنان است.
منبع: تفسیر نور، ج 2، ص467-تفسیر نمونه، ج 5، ص 251