نماز و طهارت روح
از امام صادق (سلام اللهعليه) نقل شده است كه فرمود:
«أوّل ما يحاسب به العبد عن الصلاة فإذا قُبلت قُبل منه سائر عمله وإذا رُدّتْ عليه رُدّ عليه سائر عمله، فإذا صلّيت فأقبل بقلْبك إلي الله عزّ وجلّ فإنّه ليْس من عبدٍ مؤمنٍ يُقبِل بقلْبه علي الله عزّ وجلّ فى صلاته ودعائه إلا أقبل الله عليه بقلوب المؤمنين إليه وأيّده مع مودّتهم إياه بالجنّة»
اول چيزي كه انسان به آن محاسبه ميشود نماز است. اگر نماز قبول شد ساير اعمال هم از نمازگزار قبول ميشود و اگر رد شد اعمال ديگر نيز مردود است. پس هرگاه نماز ميخواني، با قلب خود متوجه خداي سبحان باش تا دعا و نماز تو قبول شود و خدا با قلوب مؤمنان به تو رو كند.
قرآن كريم نماز و نمازگزار را به خوبي معرفي فرموده است؛ نمازگزار كسي است كه مسائل مالي بر عهده او نيست، طمع و آز در درون او نيست. وقتي كه طبيعت دنياپرست انسان را خالق انسانْ تبيين ميكند كه:
(إنّ الإنسان خلق هلوعاً إذا مسّه الشر جذوعاً وإذا مسّه الخير منوعاً إلاّ المصلّين)
ابتدا مفاسد طبيعت انسان را تشريح ميكند؛ آنگاه مي فرمايد: نمازگزاران از اين رذايل محفوظ اند. معلوم مي شود نمازْ انسان را از اين رذايل محفوظ و تطهير مي كند. بنابراين، فضيلت و كمال انسان از نماز خواهد بود؛ زيرا نماز بسياري از فضايل را براي انسان تحصيل، و بسياري از رذايل را برطرف ميكند.
اميرالمؤمنين (سلام اللهعليه) در نهج البلاغه از رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل فرموده كه: من در عجبم از كسي كه چشمه اي درِ منزل اوست و شبانه روز پنج بار در آن چشمه شستشو ميكند، با اين حال، باز آلوده است. چون نماز مثل چشمه زلال است كه انسان نمازگزار در وقتهاي پنجگانه در آن شستشو مي كند.
وقتي انسان در نماز قلب را مهار ميكند كه چشم و گوش را در بيرون مهار كرده باشد. اگر در بيرون نماز، چشم و گوشش را حفظ كرد، در نماز دشمن دروني هجوم نميآورد. مهم آن است كه انسان در بيرون نماز خود را حفظ كند.
[حكمت عباداتْ - صفحه 115]
نماز اول وقت و اهمیت آن
نماز، رکن اساسی دین است و ستون خیمه ی اسلام و معراج مومنان و راز و نیاز خداجویان و زمزمه ی عاشقان. نماز زمینه ی شکوفایی راستی و درستی و بازدارنده ی از کژی و نادرستی است. نماز آرامش و سکون و امنیت روانی را پدید میآورد و زمینه ی زدودن هرگونه دلهره، بیم و نگرانی است. از این رو در تعالیم اسلامی از اهمیت نماز و نقش حیاتی آن حتی در زندگی این دنیایی انسان، بسیار سخن رفته است؛ و بر پا داری آن با آداب و شرایط ویژه، مورد تأکید قرارگرفته است و رعایت زمان مناسب و در اول وقت، لازم شمرده شده است؛ به ویژه به جماعت برگزار کردن آن. به خاطر اهمیت موضوع، پیشوایان دین در روش و سیره ی خویش نیز به این مهم توجه ویژه ای داشته اند، تا برای دیگران اهمیت نماز، نیک روشن شود. در زندگی پیامبر (ص) و امامان (ع) مینگریم که در همه ی حالات و در سخت ترین شرایط و در روزگار سختیها و پیش آمدهای سنگین از نماز و وقت آن غفلت نمیکردند و در حساس ترین کارها نخست به انجام نماز میپرداختند. نیم روز عاشورا و بر پا داری نماز پیشوای شهیدان، حضرت امام حسین (ع) نمونه ای از این سیره ی مهم اسلامی درباره ی نماز است.
رویداد ی در زندگی امام رضا علیه السلام به ثبت رسیده است که اهمیت بسیار بالا و حیاتی نماز اول وقت را روشن میسازد. امام در آن روزها که مأمون جلسه گفت و گو و مناظره تشکیل داده بود و امام (ع) را با عالمان بزرگ ادیان و مذاهب و مکاتب فلسفی به بحث واداشته بود و امام با عالمان مسیحی و متکلمان و فلسفه دانان به گفت و گو میپرداخت. عمران صابی که از عالمان بزرگ و متکلمان به نام زمان بود چنین گفت: ای عالم و دانای مردم، اگر چنین نبود که تو همگان را به پرسش و سوال فرا خواندی، من هرگز از تو پرسشی نمیکردم. من به کوفه و بصره و شام و جزیره العرب رفته ام، و با متکلمان و سخنوران و دانایان زمانه دیدار داشته ام و هنوز کسی را ندیده ام که برای من ثابت کند یگانه ای را که غیر او وجود نداشته باشد (خدای یکتا) و به یکتایی و یگانگی خود استوار باشد. حال اجازه میدهی که از تو سوال کنم؟ حضرت فرمود: اگر در این جماعت کسی عمران صابی باشد، تو هستی؟ عرض کرد: بلی من عمران صابی ام. حضرت فرمود: بپرس ای عمران، ولی با انصاف باش و از سخن سست و بی دلیل و ناحق دوری جوی. گفت: ای سید و آقای من به خدا سوگند، چیزی جز آن نخواهم که برای من امری را ثابت کنی و من به آن بگروم و از آن در نگذرم. آنگاه عمران صابی سوالاتش را پرسید و امام رضا (ع) به تمامی آنان پاسخ فرمود. در میانه ی گفتمان امام با عمران صابی، وقت نماز فرا رسید، امام رو به مأمون کرد و فرمود: هنگام نماز است. عمران عرض کرد: سرور من، بحث مرا قطع مکن، چرا که دل من آماده ی پذیرش سخنانت شده است. حضرت فرمود: نماز میگزاریم و بهگفت و گو باز میگردیم. پس امام و مأمون از جای برخاستند. امام در داخل خانه نماز گزارد و مردم در بیرون، پشت سر محمد بن جعفر نماز گزاردند. نماز که به پایان رسید، امام به مجلس بازگشتند و عمران صابی را خواستند و فرمودند، بپرس ای عمران. و باز همچنان عمران پرسشهایش را مطرح میکرد و امام پاسخ میدادند و پس از پاسخ میگفتند: (پاسخ سؤالت را) دریافتی. او پاسخ میگفت: آری ای مولای من، خوب فهمیدم. و در پایان این گفت و گو که به طول انجامید، عمرال صابی به راه راست هدایت شد و شهادتین بگفت و رو به قبله به سجده افتاد و اسلام آورد و ….
این روش و سیره ی آن پیشوایان بزرگی انسانیت است که هر کاری را گر چه بسیار با اهمیت باشد، بر نماز اول وقت پیش نمیدارند؛ حتی در بزرگترین مجالس و مهم ترین امور و کارها، دست از کار میکشند و نخست نماز میگزارند و سپس کار را انجام میدهند. و این آموزشی است به همه ی رهروان راه امامان که اهمیت نماز را نیک دریابند و چنین رفتار کنند که امامشان رفتار کرد.
سیره امام رضا ( علیه السلام ) - مهدی حکیمی
نماز اول وقت
از نشانه هاي عالمان رباني، اهميت دادن به نماز اول وقت است. امام صادق عليه السلام فرمودند:
“اخْتَبِرُوا إِخْوَانَكُمْ بِخَصْلَتَيْنِ فَإِنْ كَانَتَا فِيهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَي الصَّلَوَاتِ فِي مَوَاقِيتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِي الْعُسْرِ وَ الْيُسْرِ؛
برادران ديني خود را با دو خصلت بسنجيد! اگر اين دو علامت در آنها بود، [با آنان همراهي كنيد وگرنه هر چه مي توانيد، از آنان فاصله بگيريد! [آن دو نشانه عبارت است از:] 1
. محافظت بر نماز در وقت فضيلت آن؛
2. نيكي به برادران ديني در سختي و راحتي.”
عبد الکریم پاک نیا،مجله مبلغان شماره 91
دخالت مردم در امور سیاسی
سخنان ائمه و عرفا و بزرگان در مورد دخالت مردم در امور سیاسی
امام خمینی ره:
ما مکلفیم در امور سیاسی دخالت کنیم؛ در این ایام، که اعلان میکنند مسئله[انتخابات] را،آن اشخاصی که در حوزهها هستند، باید دست از کارها بردارند و راه بیفتند توی شهرها و دهات و روستاها و کمک کنند.
و اگر نکنند، فردا مسئولاند پیش خدا و اگر مسامحه کنند، فردا مسئولاند پیش خدا. مردم را دعوت کنند به دخالت در امور، به انتخاب صحیح، شماها مبلغ اسلام هستید…
آیت الله امام خامنه ای:
به هر کسی می خواهی رأی بدهی بده اما جواب خدا را هم باید آماده کنی.
اگر فردا خدا گفت: چرا به این رأی دادی؟ باید بگویی، این آدم دینداری بود، با تقوا بود،..خیانت نمی کرد،
اینها را باید بگویی، اگر نگویی آنوقت شما با تمام خیانتهایش شریک هستی. حالا باید بگردی و فردی با این مشخصات پیدا کنی و به او رأی بدهی…
آیت الله خوشوقت ره:
اگر کسی را دارای صفات تشخیص دادید،وظیفه دارید. چون اگر معرّفی نکنید، مردم اشتباه رأی میدهند. چون خیلیها به خصوص زنها، به خصوص در روستاها و شهرستانهای دور از پایتخت، غالباً این اشخاص را نمیشناسند.
بعضی افراد گمراه در آنجا با تبلیغات و وعدهها مردم را گول میزنند. اگر میدانید چه کسی خوب است، باید معرّفی کنید. این وظیفهی شماست.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله:
هر کس خود را بر قومی مقدم بدارد (پیشوایی آنها را بر عهده بگیرد) در حالی که بداند در بین آن ملت فاضل تر (و شایسته تر) از او (برای آن کار) وجود دارد، آن شخص به خدا و رسول و جمیع مسلمانان خیانت کرده است.
حضرت علی علیه السلام:
هر که به کردار عده ای راضی باشد، مانند کسی است که همراه آنان کار را انجام داده باشد و هر کس به کردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد، گناه انجام آن و گناه راضی بودن به آن.
حكمت نماز شب
از رسول خدا خطبه اي رسيده است كه آن حضرت پس از سفارشي اكيد به نماز و اثر مداومت آن در پاك شدن از گناهان، فرمود: «اي مردم هيچ بنده اي نيست جز آنكه ريسماني چند بر
[اعضاي] او گره خورده، پس چون ثلثي از شب گذشت فرشته اي نزد وي مي آيد و مي گويد: برخيز خدا را ياد كن كه صبح نزديك شده است. اگر حركت كرده برخيزد و خدا را ياد كند يك
گره از گره هاي او باز مي شود و اگر به پا خيزد و وضو بگيرد و به نماز بايستد همه گره ها گشوه مي شود تا اينكه با چشمي شاد و روشن وارد صبح شود».
معلوم مي شود گره هاي روز را نماز شب باز مي كند. امام حسن عسكري (عليه السلام) مي فرمايد:
«إن الوصول إلي الله سفر لا يُدرك إلا بامتطاء الليل، من لم يحسن أن يمنع لم يحسن أن يعطى»
سير الي الله و وصول به خداي سبحان سفري است مركوب راهوار آن، شب زنده داري است، براي كسي كه مشتاق لقاي حق است بهترين وسيله، شب زنده داري است.
همين بيان را به شكل ديگري امام صادق (عليه السلام) از اميرالمؤمنين (سلام اللهعليه) نقل فرموده كه: «نبّهْ بالتفكر قلْبك، وجافِ عن النوم جَنْبك، واتق الله ربّك»
با تفكر دلت را بيدار و آگاه كن و شب هنگام براي نماز شب برخيز و از خداي خويش بهراس. تفكر، دل را بيدار مي كند چون گاهي خواب بر دل عارض مي شود و انسان چيزي را درك نمي كند. علي (عليه السلام) مي فرمايد: به خدا پناه مي بريم از اين كه عقل بيارمد «نعوذ بالله من سبات العقل»
[حكمت عباداتْ - صفحه 116]