آینده جهان
«اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایده آل و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالی قدر که در روایات متواتر اسلامی از او به مهدی تعبیر شده است اندیشه ای است که کم و بیش همه مذاهب و فرق اسلام، باتفاوتها و اختلاف ها، بدان معتقد و مؤمن اند؛ زیرا این اندیشه به حسب اصل و ریشه، قرآنی است. این قرآن مجید است که با قاطعیت تمام، پیروزی نهایی ایمان اسلامی (لیظهره علی الدین کله)، غلبه قطعی صالحان و متقیان (الذین یرثها عبادی الصالحون)
کوتاه شدن دست جباران و ستمگران برای همیشه (نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین) و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت (العاقبة للمتقین) را نوید داده است . این اندیشه بیش از هر چیز، مشتمل بر عنصر خوش بینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده است.
رهنمودها و سخنان شگرف و آسمانی همه پیامبران از حضرت آدم تا خاتم درباره منجی موعود (مهدی عج)، بیانگر جایگاه اهمیت و این ذخیره و اندوخته الهی برای یاری دین خدا و حمایت از مستضعفان و نیکان است.
از دیدگاه ادیان ابراهیمی، کار نیمه تمام و ناتمام پیامبران خدا و جانشینان صالح آنان به دست این مرد سترگ تاریخ، کامل خواهد شد. و در مکاتب و دینهای غیر ابراهیمی (زرتشتی و بودایی)، سخن از مصلحی است که برای نجات بشر قیام و بر پلیدی و ظلمت غلبه خواهد کرد. یهودیان منتظر ظهور «مسیح»، مسیحیان چشم به راه بازگشت «عیسی» و… هستند. در مکاتب الحادی (مانند مارکسیسم) نیز به نوعی از آخر الزمان و جامعه آرمانی بحث شده است. حتی نظریه پردازان لیبرال (مانند فوکویاما)، خوشبینانه پایان تاریخ و پیروزی نهایی لیبرال - دموکراسی را مطرح کرده اند. اهل سنّت (از منظر اسلامی)، به ظهور مهدی موعود باور دارند و… اما هر کدام از این مکاتب و ادیان در این باره با ابهام و کلّی گویی، نظریه پردازی کرده و چشم اندازی کامل و دقیق نسبت به آینده (به خصوص آینده سیاست و دولت) ندارند.
در این میان تنها شیعه است که از نظرگاه اسلامی، به روشنی و صراحت درباره این جامعه موعود و آرمانی، بحث و تصویری جامع و کامل از «مدینه فاضله مهدوی» ارائه کرده است.
گفتنی است: ارائه و طرح نقش جامعه آرمانی، نه مضّر است و نه لغو، مشروط به اینکه دارای سه ویژگی باشد:
یک. کاملاً واقع بینانه باشد و حقایق زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی را از نظر دور ندارد.
دو. همراه با ارائه طریق باشد؛ یعنی، فقط جامعه آرمانی را تصویر نکند، بلکه راه روشن رسیدن به آن را نیز نشان دهد.
سه. اهدافی را اعّم از هدف اصلی و نهایی و هدفهای واسط و فرعی برای جامعه آرمانی تعیین کند که دارای مراتب باشد.
این طرح کاملاً واقع بینانه و همراه با ارائه طریق است و تحقق جامعه آرمانی که تصویر میکند، در متون مذهبی ما پیش گویی شده است. هدف اصلی و نهایی جامعه آرمانی اسلامی استکمال حقیقی انسانها است که جز بر اثر خداشناسی، خدا پرستی، اطاعت کامل و دقیق از اوامر و نواهی الهی، کسب رضای خداوند متعال و تقرب به درگاه او، حاصل شدنی نیست.
دولت مهدوی
از دیدگاه شیعه، آینده سیاست (دولت)، بسیار روشن و خوشبینانه است. تاریخ، برای رسیدن به آن جامعه مطلوب و آرمانی (تحقق یافتنی و حتمی هر چند با طی فراز و نشیبها و
کژتابیهای گوناگون) در حرکت است. این مدینه فاضله در زمین به دست حق پرستان و به رهبری مصلح موعود و با یاری امدادهای الهی به وجود آمده و او اداره آن را در دست خواهد
گرفت. این جامعه پایان حرکت تاریخ و آغاز حیاتی متکامل و بدون کاستی و نقص است و سیاست در این جامعه، «فاضله» و «الهی» است و دولت اخلاقی بر اساس نظام امامت شکل
میگیرد. مردم (به خصوص مستضعفان و صالحان) نقش اساسی در اداره و کنترل امور دارند و صاحبان زر و زور و تزویر از بین میروند. دور نمای این «جامعه موعود» را این چنین میتوان تصویر کرد: دولت مهدوی بر سراسر دنیا سیطره و برتری خواهد داشت و شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت. حکومت او، بر اساس جهان بینی الهی و ایدئولوژی اسلام خواهد بود. دین مورد قبول خدا (اسلام) و آیین یکتا پرستی و توحید، همگانی شده و معنویت و اخلاق، در همه جا گسترش خواهد یافت. «ولایت و امامت» مهدی مورد پذیرش همه بشر قرار گرفته و آنان طعم خوش عدالت را خواهند چشید.
ترس و ناامنی از بین رفته و امنیت و آرامش همه جا را فرا خواهد گرفت. فساد،ستم و تباهی از جهان ریشه کن و از قسط و دادگری آکنده خواهد شد. برکتهای بی شمار آسمان، نازل و
نعمتهای بیکران زمین، آشکار شده و گنجینهها و معادن آن استخراج خواهد شد. علوم، صنعت و فن آوری پیشرفت خارق العاده ای یافته و خرد و عقل مردم کامل خواهد شد.
کشورها و شهرها آباد و زمین خرّم خواهد شد. دیگر ویرانی و عقب ماندگی در آن وجود نخواهد داشت. کشاورزی رونق یافته و دشتها و مزارع سرسبز و پر محصول خواهد شد و کشاورزان و دهقانان، از کشت و زرع خود، چند برابر گذشته، محصول درو خواهند کرد. اقتصاد جوامع پیشرفت کرده و ثروت و درآمدها، عادلانه توزیع خواهد شد. فقیران و تهی دستان، غنی و بی نیاز گردیده و بسیاری از امور کشور در دست مستضعفان و صالحان خواهد بود.
علم طب و بهداشت و درمان، رشد یافته و بیماریها ریشه کن خواهد شد. کارگزاران امور، از افراد با ایمان و کاردان انتخاب شده و آنان خدمتگزاران مردم خواهند بود. بشر به آرزوی دیرینه خود مبنی بر حکومتی عادلانه، جامعه ای اخلاق مدارانه، آیینی خداپرستانه و رفاه و امنیتی جاودانه خواهند رسید.
احترام به آزادی فکر
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود:
بِئْسَ الْقَوْمُ قَوْمٌ یَمْشِی الْمُؤْمِنُ فیهِمْ بِالتَّقِیَّةِ وَالْکِتْمانِ(1)
ترجمه
آنها که فرد مؤمن ناچار است در میان آنان با تقیّه و کتمان زندگی کند بد مردمی هستند!
شرح کوتاه
تقیّه و کتمان معمولا از این جا ناشی می شود که یک اکثریت خود خواه اجتماع مانع از آن می شود که اقلیّت صالح افکار خود را ابراز کند و عقاید خود را بازگو نماید، مسلّماً چنین جامعه ای جامعه سعادتمندی نخواهد بود، در یک جامعه اسلامی و انسانی باید افراد صالح این حق را داشته باشند که عقاید خود را بدون تقیّه و کتمان در معرض افکار عمومی بگذارند و عوام مردم نه تنها نباید سد راه چنان افرادی شوند، بلکه علاوه بر احترام به آزادی فکر در مسیرهای سازنده، امکانات پرورش و به ثمر رساندن بن افکار را فراهم سازند.
1. نهج الفصاحه.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
مسئوليت وعده
«المسئول حر حتى يعد»
كس كه از او درخواستى مىشود، تا زمانى كه وعده انجامش را نداده باشد، آزاد است.
شرح:
اسلام، درباره وفاى به عهد سفارش بسيار كرده است. تا جايى كه گفته مىشود: يكى از تفاوتهاى مسلمان با ديگران، در اين است كه مسلمان، وقتى براى انجام كارى قول بدهد، ديگر به هيچ قيمتى نبايد از انجام قول وعده خود، شانه خالى كند.
بدين ترتيب، مسلمان بايد به شدت مراقب قول و قرارهاى خود باشد، و با بىتوجهى به عهد و وعدههايش، خود را نسبت به دستورهاى اسلام، بى اعتناء نشان ندهد.
پس هرگاه، كسى از شما در خواستى كرد، نبايد نسنجيده و بدون انديشه و حساب، و عده انجام آن را بدهيد. بلكه بايد به خوبى فكر كنيد و ببينيد كه آيا توانايى انجام آن را داريد يا نه. چون اگر وعدهيى بدهيد و بعد، از عهده انجامش برنيائيد، كسى كه به او وعده دادهايد، به اطمينان قول شما، در انتظار كمك و مساعدت شما مىماند، و براى حل مشكل خود، دست به اقدام ديگرى نمىزند و اگر شما وعده خود را انجام ندهيد، ممكن است به آن شخص و زندگى فردى و خانوادگى و اجتماعىاش، لطمههاى جبرانناپذير وارد آيد و مسلمان مؤمن، هرگز راضى نمىشود تا برادر و خواهر دينىاش، بخاطر بدقولى او، لطمه ببيند.
امام عليه السلام، براى آن كه ارزش و اهميت خوش قولى، و زشتى بد قولى را نشان دهد، در اين كلام، موضوع را به شكل تازهيى مطرح كرده است. حضرت مى فرمايد: وقتى از شما درخواستى مىشود، تا زمانى كه قول انجامش را ندادهايد، آزاد هستيد كه انجام آن كار را قبول كنيد يا قبول نكنيد. اما همينكه وعده انجامش را داديد، ديگر آزاد نيستيد، بلكه خود را به صورت بنده كسى درآوردهايد، كه بايد برايش كارى انجام بدهيد.
يعنى انسان، در برابر قول و قرارى كه مىگذارد، آنقدر مسئوليت پيدا مىكند كه گويى به صورت بنده قول و عهده خود در آمده است، و هيچ چاره يى، جز انجام آن ندارد.
صداقت در گستره سياست و حكومت
صداقت، رأس ايمان ومحكم ترين ستون آن، وعماد اسلام، و لباس دين، وزبان حق، وزنده كننده تقوا، ومايه رفعت وسربلندي است؛ چنانكه امام علي (ع) ميفرمايد:
«الصّدق رأس الايمان، الصدق اقوي دعائم الايمان، الصّدق عماد الاسلام، الصّدق لباس الّدين، الصّدق لسان الحق، الصّدق حياة التقوي، الصّدق مرفعة».
بهترين گفتار، و والاترين نوع گفتمان، وصلاح هر چيزي، و بهترين بنيان زندگي، وملاك دين؛ صدق است كه سلامتي و نجات در اوست؛ بطوري كه امام علي (ع) ميفرمايد:
«الصّدق خير القول، الصدق افضل رواية، الصدق صلاح كلّشي ء، الصدق خيرمبني ّ، شيئان هما ملاك الدين: الصدق واليقين، عاقبة الصدق نجاة وسلامة»
لذا صادق (راستگو و درست كردار) مكرم است وجليل؛ وبرمدار نجات وكرامت مشرف است چنانكه امام علي (ع) ميفرمايد:
«الصّادق مكرم جليل، الصادق علي شرف منجاة وكرامة».
استقرار و تداوم رفتارهاي انسان چه در ارتباط با خود و چه در ارتباط با خدا و چه در ارتباط با همنوعان وسازمانهاي اجتماعي بر مدار صدق ميچرخد نه كذب مطلوبيت صدق در گستره زندگي انسان به قدري است كه حتي مشهورترين مكذّبين عالم، باتلاشهاي كاذبانه سعي در توجيه رفتارهاي خود برمدار صدق دارند. صداقت در عرصه تعهدات الهي، مرز ميان مؤمن و غير مؤمن است چنان كه قرآن مجيد صديّقون را مؤمنين به خدا و رسول ميداند وامام حسين (ع) در سخني به استناد اين آيه (آيه ۱۹ سوره حديد) ، شيعيان را «صدّيق شهيد» معرفي ميكند و ميفرمايد: «ما من شيعتنا الاّ صدّيق شهيد… اما تتلوا كتاب الله: «والّذين امنوا بالله ورسله. اولئك هم الصديقون و الشهداء عند ربّهم.. » بنابر اين پيامبر اكرم وائمه هدي: كه والاترين مراتب ايمان را نايل آمدند برترين مراتب صداقت را پيموده اند و در صداقت، عزت يافته اند